۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
#مترجم در مقدمه يادآور شده است كه: طى سالهايى كه براى انجام حج و زيارت مدينه منوّره، به ديار وحى مشرّف مىشدم، از جمله چيزهايى كه توجهم را به خود جلب مىكرد، وضعيت شيعيان مدينه يا نخاوله بود كه اقليتى مظلوم، اما مقاوم در اين شهر است. اينان كه شيعيان امامى استوارى بوده و هستند، طى سالها در برابر هجوم عثمانىها و وهابىها ايستادگى كرده و با مظلوميت تمام روزگار را سپرى كردهاند. در تمام اين دوره، تنها غمخوار آنان حجاج ايرانى بودهاند كه از هيچ نوع كمكى به آنان دريغ نورزيده و به شكلهاى مختلف از آنان حمايت معنوى كرده و مىكنند؛ سنتى كه دستكم تاريخ يك صدوپنجاه ساله آن را در سفرنامههاى حج در اختيار داريم. تقريباً مىتوانم بگويم، كمتر سفرى بوده است كه يكى- دو بار در جمع آنان حاضر نشده باشم. همچنان كه شاهد بودهام كه زائران اصرار داشتند تا دستكم يك نوبت، براى نماز مغرب و عشا، آنان را براى اقامه نماز جماعت به مسجد شيعيان ببرم. زمانى كه زائران ايرانى در آنجا حضور مىيابند، احساس آرامش جالبى به آنها دست مىدهد. همچنين توفيق رفيق شد تا در سال 1375ش در خدمت يكى از دوستان، به حضور در منزل رهبر شيعيان مدينه، حجتالاسلام عمرى مشرّف شده مصاحبهاى با ايشان داشته باشيم. متن اين مصاحبه در بخش پيوست آمده است. | #مترجم در مقدمه يادآور شده است كه: طى سالهايى كه براى انجام حج و زيارت مدينه منوّره، به ديار وحى مشرّف مىشدم، از جمله چيزهايى كه توجهم را به خود جلب مىكرد، وضعيت شيعيان مدينه يا نخاوله بود كه اقليتى مظلوم، اما مقاوم در اين شهر است. اينان كه شيعيان امامى استوارى بوده و هستند، طى سالها در برابر هجوم عثمانىها و وهابىها ايستادگى كرده و با مظلوميت تمام روزگار را سپرى كردهاند. در تمام اين دوره، تنها غمخوار آنان حجاج ايرانى بودهاند كه از هيچ نوع كمكى به آنان دريغ نورزيده و به شكلهاى مختلف از آنان حمايت معنوى كرده و مىكنند؛ سنتى كه دستكم تاريخ يك صدوپنجاه ساله آن را در سفرنامههاى حج در اختيار داريم. تقريباً مىتوانم بگويم، كمتر سفرى بوده است كه يكى- دو بار در جمع آنان حاضر نشده باشم. همچنان كه شاهد بودهام كه زائران اصرار داشتند تا دستكم يك نوبت، براى نماز مغرب و عشا، آنان را براى اقامه نماز جماعت به مسجد شيعيان ببرم. زمانى كه زائران ايرانى در آنجا حضور مىيابند، احساس آرامش جالبى به آنها دست مىدهد. همچنين توفيق رفيق شد تا در سال 1375ش در خدمت يكى از دوستان، به حضور در منزل رهبر شيعيان مدينه، حجتالاسلام عمرى مشرّف شده مصاحبهاى با ايشان داشته باشيم. متن اين مصاحبه در بخش پيوست آمده است. | ||
#:وى افزوده است: اثر حاضر مقالهاى است پژوهشى كه مؤلف در آن كوشيده است تا ابتدا تاريخچه تشيع مدينه را در ميان اشراف و سادات اين شهر بررسى كرده و در نهايت، براساس مآخذى كه به زبانهاى مختلف و از جمله عربى و فارسى در اختيار داشته، وضعيت تاريخى، اجتماعى و فرهنگى نخاوله را تشريح كند. با اين زاويه ديد، تلاشى است ستودنى و قابل تقدير بهويژه كه مؤلف، محققانه دريافته است كه تا چه اندازه دشمنان نخاوله، بر ضد آنان تبليغ كرده و كوشيدهاند تا در گذر تاريخ، آنان را بدنام سازند. روشنگرىهاى مؤلف در اين زمينه نيز ستودنى است.<ref>مقدمه مترجم، ص 7- 8</ref> | #:وى افزوده است: اثر حاضر مقالهاى است پژوهشى كه مؤلف در آن كوشيده است تا ابتدا تاريخچه تشيع مدينه را در ميان اشراف و سادات اين شهر بررسى كرده و در نهايت، براساس مآخذى كه به زبانهاى مختلف و از جمله عربى و فارسى در اختيار داشته، وضعيت تاريخى، اجتماعى و فرهنگى نخاوله را تشريح كند. با اين زاويه ديد، تلاشى است ستودنى و قابل تقدير بهويژه كه مؤلف، محققانه دريافته است كه تا چه اندازه دشمنان نخاوله، بر ضد آنان تبليغ كرده و كوشيدهاند تا در گذر تاريخ، آنان را بدنام سازند. روشنگرىهاى مؤلف در اين زمينه نيز ستودنى است.<ref>مقدمه مترجم، ص 7- 8</ref> | ||
#نويسنده با بيان اينكه بيشتر شيعيان هنگام حضور در مسجد نبوى، كتابهاى متعلق به مذهب خود را همراه دارند و در آنجا مىخوانند و حتى يكى از آنان دست به توزيع كتاب «[[أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة]] » زد، چنين افزوده است كه: اين كتاب، اتهام تحريف قرآن را از شيعيان رد مىكند و آن را به اهل سنت نسبت مىدهد. | #نويسنده با بيان اينكه بيشتر شيعيان هنگام حضور در مسجد نبوى، كتابهاى متعلق به مذهب خود را همراه دارند و در آنجا مىخوانند و حتى يكى از آنان دست به توزيع كتاب «[[أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة]]» زد، چنين افزوده است كه: اين كتاب، اتهام تحريف قرآن را از شيعيان رد مىكند و آن را به اهل سنت نسبت مىدهد. | ||
#:مترجم در پاورقى كتاب در نقد اين مطلب مىنويسد: «چنين نسبتى كه نويسنده اين گزارش به موضع مؤلف داده، به هيچ روى درست نبوده و كذب محض است. بنده در اين كتاب، بر آن بودهام تا نشان دهم، مجموع آنچه كه در كتابهاى فريقين- سنى و شيعه- در اشاره به تحريف وجود دارد، فاقد اعتبار بوده و به لحاظ سندى و دلالت، بىپايه است و بنابراين نه سنى و نه شيعه، همانطور كه در عمل قائل به تحريف نيستند، به لحاظ مستندات نيز، كسى نمىتواند عقيده به تحريف را بر آنان تحميل كند»<ref>متن كتاب، ص 153</ref> | #:مترجم در پاورقى كتاب در نقد اين مطلب مىنويسد: «چنين نسبتى كه نويسنده اين گزارش به موضع مؤلف داده، به هيچ روى درست نبوده و كذب محض است. بنده در اين كتاب، بر آن بودهام تا نشان دهم، مجموع آنچه كه در كتابهاى فريقين- سنى و شيعه- در اشاره به تحريف وجود دارد، فاقد اعتبار بوده و به لحاظ سندى و دلالت، بىپايه است و بنابراين نه سنى و نه شيعه، همانطور كه در عمل قائل به تحريف نيستند، به لحاظ مستندات نيز، كسى نمىتواند عقيده به تحريف را بر آنان تحميل كند»<ref>متن كتاب، ص 153</ref> | ||
#مترجم محترم در مورد مصاحبه با حجةالاسلام شيخ محمدعلى عمرى امام جماعت و روحانى معروف شيعيان مدينه نوشته است: اين مصاحبه در روز جمعه 1375/1/24ش- 23 ذىالقعده 1416ق با حضور جناب حجةالاسلام آقاى دكتر [[حجتی، محمدباقر|محمدباقر حجتى]] و اينجانب در يكى از اطاقهاى منزلى مسكونى كه زيرزمين آن محل اقامه نماز جماعت ظهر شيخ بود، صورت گرفت. گزارش ذيل را دوست دانشمند و ارجمندم دكتر حجتى تهيه كرده و در مجله ميقاتش 24 به چاپ رساندند. برخى از نكات افزون بر آن را بنده در انتها افزودهام»<ref>همان، ص 121</ref> | #مترجم محترم در مورد مصاحبه با حجةالاسلام شيخ محمدعلى عمرى امام جماعت و روحانى معروف شيعيان مدينه نوشته است: اين مصاحبه در روز جمعه 1375/1/24ش- 23 ذىالقعده 1416ق با حضور جناب حجةالاسلام آقاى دكتر [[حجتی، محمدباقر|محمدباقر حجتى]] و اينجانب در يكى از اطاقهاى منزلى مسكونى كه زيرزمين آن محل اقامه نماز جماعت ظهر شيخ بود، صورت گرفت. گزارش ذيل را دوست دانشمند و ارجمندم دكتر حجتى تهيه كرده و در مجله ميقاتش 24 به چاپ رساندند. برخى از نكات افزون بر آن را بنده در انتها افزودهام»<ref>همان، ص 121</ref> | ||
ویرایش