۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
|||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای مقدمه، تمهید، محتوای مطالب در شش باب و یک خاتمه است. نویسنده در نگارش این کتاب از 130 کتاب و 13 نشریه به زبان عربی استفاده کرده که فهرست هرکدام بهصورت جداگانه ذکر شده و برخی از آنها از این قرار است؛ کتابهایی مانند [[النهاية في غريب الحديث و الأثر]] [[ابن اثیر، مبارک بن محمد|ابن اثیر]]، [[رحلة ابن بطوطة، تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار|تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار]] [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]]، مقدمة في أصول التفسير [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، مرآة الزمان في تاريخ الأعيان [[ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی|ابن جوزی]]، [[الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة]] [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، تاريخ الأندلس في عهد المرابطين و الموحدين یوسف أشباخ، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب|الإستيعاب في أسماء الأصحاب]] [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و نشریاتی مانند آداب اسکندرية، البلاغ العراقية، الشهاب، مجمد اللغة العربية بالقاهرة، الوعي الإسلامي الکويتية و... .<ref>ر.ک: فهرست منابع و مآخذ، ص310-326</ref> | کتاب، دارای مقدمه، تمهید، محتوای مطالب در شش باب و یک خاتمه است. نویسنده در نگارش این کتاب از 130 کتاب و 13 نشریه به زبان عربی استفاده کرده که فهرست هرکدام بهصورت جداگانه ذکر شده و برخی از آنها از این قرار است؛ کتابهایی مانند [[النهاية في غريب الحديث و الأثر]] [[ابن اثیر، مبارک بن محمد|ابن اثیر]]، [[رحلة ابن بطوطة، تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار|تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار]] [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]]، مقدمة في أصول التفسير [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، مرآة الزمان في تاريخ الأعيان [[ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی|ابن جوزی]]، [[الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة]] [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، تاريخ الأندلس في عهد المرابطين و الموحدين یوسف أشباخ، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب|الإستيعاب في أسماء الأصحاب]] [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و نشریاتی مانند آداب اسکندرية، البلاغ العراقية، الشهاب، مجمد اللغة العربية بالقاهرة، الوعي الإسلامي الکويتية و....<ref>ر.ک: فهرست منابع و مآخذ، ص310-326</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه از وجود یک فرهنگ اصیل اسلامی و لزوم حفظ آن صحبت میکند و غرضش از نگارش این کتاب را حفظ و ترویج همین امر میداند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> او مینویسد: از جمله عواملی که سبب شد من این موضوع (قرطبی و تفسیرش) را برای این امر (ترویج فرهنگ اسلامی) انتخاب کنم، شهرت قرطبی و تفسیرش نزد مباحثه گران و طلاب و دانشجویان اسلامی بود؛ اینکه قرطبی از ائمه و علمای اندلس بوده که مجبور به فرار و ترک وطن شده؛ ارتباط بین مباحث واقعی و حکم شرعی در روش تفسیری قرطبی؛ وجود مباحث علمی مفید و معارف متعدد در تفسیر او و... است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | نویسنده در مقدمه از وجود یک فرهنگ اصیل اسلامی و لزوم حفظ آن صحبت میکند و غرضش از نگارش این کتاب را حفظ و ترویج همین امر میداند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> او مینویسد: از جمله عواملی که سبب شد من این موضوع (قرطبی و تفسیرش) را برای این امر (ترویج فرهنگ اسلامی) انتخاب کنم، شهرت قرطبی و تفسیرش نزد مباحثه گران و طلاب و دانشجویان اسلامی بود؛ اینکه قرطبی از ائمه و علمای اندلس بوده که مجبور به فرار و ترک وطن شده؛ ارتباط بین مباحث واقعی و حکم شرعی در روش تفسیری قرطبی؛ وجود مباحث علمی مفید و معارف متعدد در تفسیر او و... است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | ||
سنویسی، در این کتاب، ابتدا به شرح حیات سیاسی و علمی اندلس و مصر در زمان قرطبی میپردازد و سپس حیات قرطبی، فرهنگ زمانه، آثار و جهتگیریهای علمی وی بهویژه تفسیرش و مصادر آن را بررسی میکند. وی روش قرطبی در تفسیر قرآنی را بررسی میکند و او را بهعنوان شخصیتی ناقد معرفی کرده و جایگاه این تفسیر در میان مفسران و اثرش بر مفسران بعد از قرطبی را هم به خوانندگان نشان میدهد. او در بیان فرهنگ و شرایط غرب و شرق اسلامی مینویسد: در غرب اسلامی همه کشورهای مسیحی حالتی خصمانه با مسلمانان داشتند و به جنگ با آنان پرداختند. آنچه در آن زمان در این بخش از جغرافیای اسلام شاهدیم، پراکندگی کلمه و سستعنصری مسلمانان و سقوط پرچمهای اسلام یکی پس از دیگری به دست دشمنان اسلام است. ما میبینیم که مردمان مسلمان این مناطق آواره و مجبور به ترک وطن شدند و تنها علت این آوارگی این بود که میگفتند: پروردگار ما الله است، تنها او را میپرستیم و جز دین او آیین دیگری به رسمیت نمیشناسیم. در شرق جغرافیای اسلام در زمانه قرطبی هم شاهد وضعیت اسفباری هستیم زیرا ارتشهای خائن علیه آنان راه افتادند و ضربات مهلک پیدرپیای به مسلمانان زدند که موجب تضعیف و آشفتگی و تقسیم ارتش مسلمانان شد اما رحمت الهی شامل آنان شد و مردان راستین به مبارزه سنگینی با آنان دست زدند که به پیروزی مسلمانان انجامید و شهرهای مسلمانان را از سقوط نجات داد. در شرق، مسلمانان از وقوع فاجعهای مانند آنچه در اندلس رخ داد، جلوگیری کردند. باوجود این جنگها و... شخصیتهای علمی و فرهنگی زیادی در میان مسلمانان ظهور و بروز کردند که در تفسیر و علوم مرتبط با آن، حدیث و مصطلحاتش، فقه و مذاهبش، عربی و مدارس مختلفش، طب و هندسه و جغرافیا و تاریخ و فلکیات و علوم نباتی و کیمیا و ... صاحبنظر بودند. یکی از این شخصیتها ابوعبدالله محمد بن احمد قرطبی است که سفرهایش به مصر و اسکندریه تأثیر زیادی در شخصیت علمی او داشته زیرا او در این مناطق با بزرگانی از علما دیدار داشته و از آنها آموخته است. او در اعتقادات، تفسیر، حدیث، فقه، علوم عربی و... استاد است.<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص306-307</ref> | سنویسی، در این کتاب، ابتدا به شرح حیات سیاسی و علمی اندلس و مصر در زمان قرطبی میپردازد و سپس حیات قرطبی، فرهنگ زمانه، آثار و جهتگیریهای علمی وی بهویژه تفسیرش و مصادر آن را بررسی میکند. وی روش قرطبی در تفسیر قرآنی را بررسی میکند و او را بهعنوان شخصیتی ناقد معرفی کرده و جایگاه این تفسیر در میان مفسران و اثرش بر مفسران بعد از قرطبی را هم به خوانندگان نشان میدهد. او در بیان فرهنگ و شرایط غرب و شرق اسلامی مینویسد: در غرب اسلامی همه کشورهای مسیحی حالتی خصمانه با مسلمانان داشتند و به جنگ با آنان پرداختند. آنچه در آن زمان در این بخش از جغرافیای اسلام شاهدیم، پراکندگی کلمه و سستعنصری مسلمانان و سقوط پرچمهای اسلام یکی پس از دیگری به دست دشمنان اسلام است. ما میبینیم که مردمان مسلمان این مناطق آواره و مجبور به ترک وطن شدند و تنها علت این آوارگی این بود که میگفتند: پروردگار ما الله است، تنها او را میپرستیم و جز دین او آیین دیگری به رسمیت نمیشناسیم. در شرق جغرافیای اسلام در زمانه قرطبی هم شاهد وضعیت اسفباری هستیم زیرا ارتشهای خائن علیه آنان راه افتادند و ضربات مهلک پیدرپیای به مسلمانان زدند که موجب تضعیف و آشفتگی و تقسیم ارتش مسلمانان شد اما رحمت الهی شامل آنان شد و مردان راستین به مبارزه سنگینی با آنان دست زدند که به پیروزی مسلمانان انجامید و شهرهای مسلمانان را از سقوط نجات داد. در شرق، مسلمانان از وقوع فاجعهای مانند آنچه در اندلس رخ داد، جلوگیری کردند. باوجود این جنگها و... شخصیتهای علمی و فرهنگی زیادی در میان مسلمانان ظهور و بروز کردند که در تفسیر و علوم مرتبط با آن، حدیث و مصطلحاتش، فقه و مذاهبش، عربی و مدارس مختلفش، طب و هندسه و جغرافیا و تاریخ و فلکیات و علوم نباتی و کیمیا و... صاحبنظر بودند. یکی از این شخصیتها ابوعبدالله محمد بن احمد قرطبی است که سفرهایش به مصر و اسکندریه تأثیر زیادی در شخصیت علمی او داشته زیرا او در این مناطق با بزرگانی از علما دیدار داشته و از آنها آموخته است. او در اعتقادات، تفسیر، حدیث، فقه، علوم عربی و... استاد است.<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص306-307</ref> | ||
از جمله اساتید قرطبی، امام احمد بن عمر قرطبی (578-656ق)، شیخ احمد بن محمد قرطبی (562-643ق) و عبدالوهاب بن ظاهر بن رواج (554-648ق) را میتوان نام برد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص98-116</ref> برخی از آثار علمی قرطبی از قرار ذیل هستند؛ الجامع لأحكام القرآن و المبين لما تضمنه من السنة و آي الفرقان، التذكار في أفضل الأذكار (القرآن الكريم)، التذكرة بأحوال الموتى و أمور الآخرة، قمع الحرص بالزهد و القناعة ورد ذل السؤال بالكسب و الصناعة و... که مفتاح سنویسی بلعم تا هفده مورد از آثار وی را برمیشمارد و توضیح مختصری از هرکدام در این کتاب میدهد. مثلاً درباره «المقتبس في شرح موطأ مالک بن أنس» مینویسد: با وجود سعی و تلاش من در راستای دستیابی به این کتاب، در هیچ جا اشارهای به این اثر و روش نویسندهاش در آن ندیدم بهجز آنچه خود قرطبی در تفسیرش «[[الجامع لأحكام القرآن]]...» به آ ن پرداخته است. ظاهراً این کتاب در فقه اسلامی و بر مذهب مالکی نوشته شده و این امر با نگاه به آنچه قرطبی در آن در تفسیر آیه شریفه 222 بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّى يَطْهُرْن» نوشته، روشنتر میشود.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref> | از جمله اساتید قرطبی، امام احمد بن عمر قرطبی (578-656ق)، شیخ احمد بن محمد قرطبی (562-643ق) و عبدالوهاب بن ظاهر بن رواج (554-648ق) را میتوان نام برد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص98-116</ref> برخی از آثار علمی قرطبی از قرار ذیل هستند؛ الجامع لأحكام القرآن و المبين لما تضمنه من السنة و آي الفرقان، التذكار في أفضل الأذكار (القرآن الكريم)، التذكرة بأحوال الموتى و أمور الآخرة، قمع الحرص بالزهد و القناعة ورد ذل السؤال بالكسب و الصناعة و... که مفتاح سنویسی بلعم تا هفده مورد از آثار وی را برمیشمارد و توضیح مختصری از هرکدام در این کتاب میدهد. مثلاً درباره «المقتبس في شرح موطأ مالک بن أنس» مینویسد: با وجود سعی و تلاش من در راستای دستیابی به این کتاب، در هیچ جا اشارهای به این اثر و روش نویسندهاش در آن ندیدم بهجز آنچه خود قرطبی در تفسیرش «[[الجامع لأحكام القرآن]]...» به آ ن پرداخته است. ظاهراً این کتاب در فقه اسلامی و بر مذهب مالکی نوشته شده و این امر با نگاه به آنچه قرطبی در آن در تفسیر آیه شریفه 222 بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّى يَطْهُرْن» نوشته، روشنتر میشود.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref> | ||
نویسنده در باب سوم، به معرفی تفسیر قرطبی و مصادر آن از کتب تفسیر، قرائات، حدیث، علوم حدیث، فقه، نحو و لغت، کتب عقایدی، تصوف و اخلاق و سیره و تاریخ و تراجم و... میپردازد. از جمله منابع تفسیری [[الجامع لأحكام القرآن|تفسیر قرطبی]]، [[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطیه غرناطی]]، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تأویل القرآن]] [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الكشاف عن حقائق التنزيل]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، النكت من التفسير محمد بن محمد حسن جوینی شافعی و... است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> او سایر منابع تفسیر قرطبی را هم بهتفصیل و به شکل مجزا در هر علمی، نام میبرد.<ref>ر.ک: همان، ص197-203</ref> | نویسنده در باب سوم، به معرفی تفسیر قرطبی و مصادر آن از کتب تفسیر، قرائات، حدیث، علوم حدیث، فقه، نحو و لغت، کتب عقایدی، تصوف و اخلاق و سیره و تاریخ و تراجم و... میپردازد. از جمله منابع تفسیری [[الجامع لأحكام القرآن|تفسیر قرطبی]]، [[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطیه غرناطی]]، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تأویل القرآن]] [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الكشاف عن حقائق التنزيل]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، النكت من التفسير محمد بن محمد حسن جوینی شافعی و... است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> او سایر منابع تفسیر قرطبی را هم بهتفصیل و به شکل مجزا در هر علمی، نام میبرد.<ref>ر.ک: همان، ص197-203</ref> | ||
ویرایش