پرش به محتوا

مكتوبات و مجالس سبعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تاجالدين' به 'تاج‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'نالدين' به 'ن‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'تاجالدين' به 'تاج‌الدين')
خط ۸۵: خط ۸۵:
در صدر نامه‌ها، هر چند موازين ترسّل در ذكر عناوين و القاب مخاطبان متناسب با شأن و موقع و مقام آنان رعايت شده است، مولانا، چنان‌كه از او انتظار مى‌رود در چارچوب قوالب معهود و مرسوم محصور نمى‌ماند.
در صدر نامه‌ها، هر چند موازين ترسّل در ذكر عناوين و القاب مخاطبان متناسب با شأن و موقع و مقام آنان رعايت شده است، مولانا، چنان‌كه از او انتظار مى‌رود در چارچوب قوالب معهود و مرسوم محصور نمى‌ماند.


از مقدمه نامه‌ها كه بگذريم، زبان نامه‌ها، دست كم از حيث لحن، به زبان تخاطب نزديك مى‌شود و ضرب و آهنگ زنده‌تر و پرتحرك‌تر كسب مى‌كند. مكتوبات مولانا اثر ادبى تمام عيارى است و فوايد زبانى و بلاغى بسيارى در بر دارد. در نامه‌ها، جاى جاى، به آيات و احاديث استشهاد شده و شعر و مَثل، چاشنى كلام گرديده است. اشعار، هم از خود مولاناست و هم از مردان طريقتى او چون سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]  يا شاعران مورد علاقه او. گاهى قوّت بيان مولانا اعجاب‌انگيز مى‌شود؛ آن زمانى كه قبولاندن كارى مهم و متعذّر، مطرح يا اوج عواطف و هيجانات او مقتضى آن باشد؛ مثلاً هنگام دل‌جويى و دل‌دارى، سخن او چنان با عطوفت پدرانه عجين مى‌شود كه هر آشفته‌دل آزرده‌جانى را آرام و قرار مى‌بخشد. شاهد بارز آن، نامه پنجاه و ششم است كه به فاطمه خاتون نوشته و در آن عبارات سرشار از مهر و دل‌گرم كننده و اطمينان‌بخش را گنجانده است. مخاطبان مولانا براى احاله تقاضاى مراجعان، بيشتر، اميران و اركان دولت سلاجقه روم و دولت‌مردانى هستند كه مريدان پر و پا قرص اويند، مانند معين‌الدين پروانه، داماد غياثالدين كى‌خسرو دوم كه در مجالس سماع مولانا حاضر مى‌شد و پيوسته به زيارت او مى‌رفت. عزالدين كى‌كاووس دوم، جانشين غياثالدين كى‌خسرو، تاجالدين معتزّ، قاضى القضات جلال‌الدين خوارزم‌شاه كه مولانا وى را، «فخر خراسان و عراق» خوانده است. جلال‌الدين قره طايى كه در زمان عزالدين كى‌كاووس دوم به نيابت سلطنت رسيد و مولانا حرمت بسيار بر او مى‌نهاد و پس از مرگش به زيارت تربت او رفت. امير جلال‌الدين مستوفى كه در زمان غياثالدين كى‌خسرو مقام استيفا يافت و از جانب مغولان به نيابت سلطنت برگزيده شد و به زيارت مولانا رفت. مجدالدين اتابك، داماد معين‌الدين پروانه كه در زمان حكومت ركن‌الدين قلج ارسلان چهارم مقام استيفا داشت. امين‌الدين ميكائيل كه در زمان سلطنت عزالدين كى‌كاوس دوم و سپس غياثالدين كى‌خسرو سوم نيابت سلطنت داشت و همسر او مولانا را به مجالس زنانه فرامى‌خواند و مولانا با جمع نسوان به گفت‌وگو مى‌نشست و اين خاتون مولانا را گل‌باران مى‌كرد.
از مقدمه نامه‌ها كه بگذريم، زبان نامه‌ها، دست كم از حيث لحن، به زبان تخاطب نزديك مى‌شود و ضرب و آهنگ زنده‌تر و پرتحرك‌تر كسب مى‌كند. مكتوبات مولانا اثر ادبى تمام عيارى است و فوايد زبانى و بلاغى بسيارى در بر دارد. در نامه‌ها، جاى جاى، به آيات و احاديث استشهاد شده و شعر و مَثل، چاشنى كلام گرديده است. اشعار، هم از خود مولاناست و هم از مردان طريقتى او چون سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]  يا شاعران مورد علاقه او. گاهى قوّت بيان مولانا اعجاب‌انگيز مى‌شود؛ آن زمانى كه قبولاندن كارى مهم و متعذّر، مطرح يا اوج عواطف و هيجانات او مقتضى آن باشد؛ مثلاً هنگام دل‌جويى و دل‌دارى، سخن او چنان با عطوفت پدرانه عجين مى‌شود كه هر آشفته‌دل آزرده‌جانى را آرام و قرار مى‌بخشد. شاهد بارز آن، نامه پنجاه و ششم است كه به فاطمه خاتون نوشته و در آن عبارات سرشار از مهر و دل‌گرم كننده و اطمينان‌بخش را گنجانده است. مخاطبان مولانا براى احاله تقاضاى مراجعان، بيشتر، اميران و اركان دولت سلاجقه روم و دولت‌مردانى هستند كه مريدان پر و پا قرص اويند، مانند معين‌الدين پروانه، داماد غياثالدين كى‌خسرو دوم كه در مجالس سماع مولانا حاضر مى‌شد و پيوسته به زيارت او مى‌رفت. عزالدين كى‌كاووس دوم، جانشين غياثالدين كى‌خسرو، تاج‌الدين معتزّ، قاضى القضات جلال‌الدين خوارزم‌شاه كه مولانا وى را، «فخر خراسان و عراق» خوانده است. جلال‌الدين قره طايى كه در زمان عزالدين كى‌كاووس دوم به نيابت سلطنت رسيد و مولانا حرمت بسيار بر او مى‌نهاد و پس از مرگش به زيارت تربت او رفت. امير جلال‌الدين مستوفى كه در زمان غياثالدين كى‌خسرو مقام استيفا يافت و از جانب مغولان به نيابت سلطنت برگزيده شد و به زيارت مولانا رفت. مجدالدين اتابك، داماد معين‌الدين پروانه كه در زمان حكومت ركن‌الدين قلج ارسلان چهارم مقام استيفا داشت. امين‌الدين ميكائيل كه در زمان سلطنت عزالدين كى‌كاوس دوم و سپس غياثالدين كى‌خسرو سوم نيابت سلطنت داشت و همسر او مولانا را به مجالس زنانه فرامى‌خواند و مولانا با جمع نسوان به گفت‌وگو مى‌نشست و اين خاتون مولانا را گل‌باران مى‌كرد.


قابل توجه اينكه مكتوبات، از لحاظ ادبيات و زبان‌شناسى نيز حائز اهميت است كه به چند نمونه آن اشاره مى‌شود:
قابل توجه اينكه مكتوبات، از لحاظ ادبيات و زبان‌شناسى نيز حائز اهميت است كه به چند نمونه آن اشاره مى‌شود:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش