۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی') |
جز (جایگزینی متن - 'دستیابیبه' به 'دستیابی به') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
نگارنده در ذکر اخبار مربوط به برخی حکما فقط ناقل نیست و اگر در منابع مورد استفاده اش مطالبی را میبیند که پذیرفتنی نیست، تحلیل خویش را مطرح میکند و در مواردی اخبار خلاف عقل را نقل نمیکند. وی در شرح زندگی افلاطون مینویسد: «یونانیان مبالغه عظیم دارند؛ درباره افلاطون و تعظیم او میگویند: مولود او مولود الهی بود و طالع او بس جلیل و در این باب حکایت افسانه نما بسیار آوردهاند. ترک ایراد آنها اولی دانستم». در مواردی هم نظر ناسنجیده نویسندگان قبل از خود درباره برخی حکیمان را نقد میکند و یا اشتباهات از نویسندگان در تمییز دانشمندان همنام را تذکر میدهد. وی سرقت ادبی حتی در حد یک عنوان کتاب را جایز نمیداند و در بیان آثار محمد بن عبدالله معروف به ابیعبدالرحمن مینویسد: «... و کتابینیکو در علم نحو مسمی به کتاب السبب لعلم العرب نیز دارد، لیکن ابن المهذب، کاتب بیت المال قاهره اسم مذکور را به غارت برده و نام کرده کتابیرا که تصنیف نموده در لغات وارده بر وزن افعال، به کتاب السبب لحصر کلام العرب».<ref>ر.ک: همان</ref> | نگارنده در ذکر اخبار مربوط به برخی حکما فقط ناقل نیست و اگر در منابع مورد استفاده اش مطالبی را میبیند که پذیرفتنی نیست، تحلیل خویش را مطرح میکند و در مواردی اخبار خلاف عقل را نقل نمیکند. وی در شرح زندگی افلاطون مینویسد: «یونانیان مبالغه عظیم دارند؛ درباره افلاطون و تعظیم او میگویند: مولود او مولود الهی بود و طالع او بس جلیل و در این باب حکایت افسانه نما بسیار آوردهاند. ترک ایراد آنها اولی دانستم». در مواردی هم نظر ناسنجیده نویسندگان قبل از خود درباره برخی حکیمان را نقد میکند و یا اشتباهات از نویسندگان در تمییز دانشمندان همنام را تذکر میدهد. وی سرقت ادبی حتی در حد یک عنوان کتاب را جایز نمیداند و در بیان آثار محمد بن عبدالله معروف به ابیعبدالرحمن مینویسد: «... و کتابینیکو در علم نحو مسمی به کتاب السبب لعلم العرب نیز دارد، لیکن ابن المهذب، کاتب بیت المال قاهره اسم مذکور را به غارت برده و نام کرده کتابیرا که تصنیف نموده در لغات وارده بر وزن افعال، به کتاب السبب لحصر کلام العرب».<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نگارنده برای تکمیل اطلاعاتش در باب حکیمان، از بسیاری از کتبی استفاده نموده که در قرن ششم نادر بودهاند و امروزه از بین رفتهاند و عنوان برخی از این کتابها را در تألیفش ذکر کرده است و در مواردی لحن نثر به گونه ای است که از زبان شاهد در قرون قبل از قفطی مطالبی بیان میشود و طبیعتا در این موارد مطالبش از منابعی نقل شده که نگارندگانش در زمان دانشمندان مورد نظر بودهاند. نگارنده از نامههای رسمی مکتوب زیادی بهره برده که در متن به برخی از آنها اشاره کرده است. با توجه به مسئولیتهای دیوانی و مشاغلی که داشته، امکان دسترسی به این گونه اسناد را داشته است. شوق و ذوق نگارنده در | نگارنده برای تکمیل اطلاعاتش در باب حکیمان، از بسیاری از کتبی استفاده نموده که در قرن ششم نادر بودهاند و امروزه از بین رفتهاند و عنوان برخی از این کتابها را در تألیفش ذکر کرده است و در مواردی لحن نثر به گونه ای است که از زبان شاهد در قرون قبل از قفطی مطالبی بیان میشود و طبیعتا در این موارد مطالبش از منابعی نقل شده که نگارندگانش در زمان دانشمندان مورد نظر بودهاند. نگارنده از نامههای رسمی مکتوب زیادی بهره برده که در متن به برخی از آنها اشاره کرده است. با توجه به مسئولیتهای دیوانی و مشاغلی که داشته، امکان دسترسی به این گونه اسناد را داشته است. شوق و ذوق نگارنده در دستیابی به اسناد نیز شرایط را برای استفاده بهینه از آن فراهم نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
برخی از بحثهای غیر متعارف که در تواریخ عمومی دیده نمیشود و از منظر تاریخ اجتماعی و اوضاع زندگی عمومی مردم و مسائل غیر نظامی و غیر سیاسی مهم است، در این کتاب دیده میشود که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. ستایش سید رضی از صابیو بحث وی با برادرش [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در این باره و اوضاع دربار و دسیسههای درباریان بر ضد برخی از دانشمندان و رقبیان، از جمله این مباحث میباشد. در مواردی حسادت و رقابت دانشمندان با یکدیگر هم ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | برخی از بحثهای غیر متعارف که در تواریخ عمومی دیده نمیشود و از منظر تاریخ اجتماعی و اوضاع زندگی عمومی مردم و مسائل غیر نظامی و غیر سیاسی مهم است، در این کتاب دیده میشود که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. ستایش سید رضی از صابیو بحث وی با برادرش [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در این باره و اوضاع دربار و دسیسههای درباریان بر ضد برخی از دانشمندان و رقبیان، از جمله این مباحث میباشد. در مواردی حسادت و رقابت دانشمندان با یکدیگر هم ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> |
ویرایش