پرش به محتوا

البداية و النهاية (دارالفکر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اند ' به '‌اند '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اند ' به '‌اند ')
خط ۵۶: خط ۵۶:
وجود تناقض‌های درونی در هر تألیفی از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین نقدهایی است که بر آن وارد می‌شود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمی‌تواند داشته باشد. این مسئله سـستی اسـتدلالات و نتیجه‌گیری‌های مؤلف را نشان می‌دهد و اعـتماد خواننده به دیگر مطالب و ادعاهای نویسنده را کم می‌کند. نمونه اول: او درجایی چنین اظهارنظر می‌کند: صحیح این است که سر امـام حـسین(ع) به شام فرستاده نشد، درحالی‌که در جای دیگری می‌نویسد: در این زمینه دو قول وجود دارد و اظهر این است که ابن زیاد سر امام حسین(ع) را به‌سوی یزید فرستاد و در ایـن زمـینه روایات فراوانی وجود دارد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص70</ref>.
وجود تناقض‌های درونی در هر تألیفی از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین نقدهایی است که بر آن وارد می‌شود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمی‌تواند داشته باشد. این مسئله سـستی اسـتدلالات و نتیجه‌گیری‌های مؤلف را نشان می‌دهد و اعـتماد خواننده به دیگر مطالب و ادعاهای نویسنده را کم می‌کند. نمونه اول: او درجایی چنین اظهارنظر می‌کند: صحیح این است که سر امـام حـسین(ع) به شام فرستاده نشد، درحالی‌که در جای دیگری می‌نویسد: در این زمینه دو قول وجود دارد و اظهر این است که ابن زیاد سر امام حسین(ع) را به‌سوی یزید فرستاد و در ایـن زمـینه روایات فراوانی وجود دارد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص70</ref>.


نمونه دوم: مؤلف می‌نویسد: امـام حسین(ع) سه چیز از ابن زیاد - و در جایی دیگر می‌گوید: از عمر سعد- خواستند: اینکه رها شوند تـا دسـتشان را در دسـت یزید بگذارند و به‌حکم یزید گردن نهند؛ یا اینکه به یکی از مرزها بروند و با تـرکان بـجنگند؛ یا اینکه به حجاز برگردند. ابن کثیر مطلب مزبور را در سه بخش متفاوت از کتاب خود گفته اسـت کـه در دو جـا قطعاً اظهارنظر خود وی است - و نه نقل‌قول- و در جای دیگر هم به‌احتمال‌زیاد، نقل‌قول و روایت نیست و دیدگاه خود را بیان کرده است؛ اما او در بخشی که محل اصـلی ایـن بـحث است و از منابع تاریخی استفاده می‌کند - در فصل مربوط به شهادت امام حسین(ع)- می‌نویسد: ابومخنف و غیر او روایت کرده اند که (نقل به مضمون) امام حسین(ع) و عمر سعد صحبت‌هایی کردند که کسی نفهمید؛ برخی گمان کردند که امام(ع) خواستند بـا عمر سـعد به شام، نزد یزید بروند و دو لشکر را متوقف نگه دارند؛ برخی هم گفتند که خواسته امام(ع) ایـن بود که یا هر دو نزد یزید بروند، یا امام(ع) به حجاز برگردند و یا به مـرزها بـرای جهاد بروند<ref>همان، ص71</ref>.
نمونه دوم: مؤلف می‌نویسد: امـام حسین(ع) سه چیز از ابن زیاد - و در جایی دیگر می‌گوید: از عمر سعد- خواستند: اینکه رها شوند تـا دسـتشان را در دسـت یزید بگذارند و به‌حکم یزید گردن نهند؛ یا اینکه به یکی از مرزها بروند و با تـرکان بـجنگند؛ یا اینکه به حجاز برگردند. ابن کثیر مطلب مزبور را در سه بخش متفاوت از کتاب خود گفته اسـت کـه در دو جـا قطعاً اظهارنظر خود وی است - و نه نقل‌قول- و در جای دیگر هم به‌احتمال‌زیاد، نقل‌قول و روایت نیست و دیدگاه خود را بیان کرده است؛ اما او در بخشی که محل اصـلی ایـن بـحث است و از منابع تاریخی استفاده می‌کند - در فصل مربوط به شهادت امام حسین(ع)- می‌نویسد: ابومخنف و غیر او روایت کرده‌اند که (نقل به مضمون) امام حسین(ع) و عمر سعد صحبت‌هایی کردند که کسی نفهمید؛ برخی گمان کردند که امام(ع) خواستند بـا عمر سـعد به شام، نزد یزید بروند و دو لشکر را متوقف نگه دارند؛ برخی هم گفتند که خواسته امام(ع) ایـن بود که یا هر دو نزد یزید بروند، یا امام(ع) به حجاز برگردند و یا به مـرزها بـرای جهاد بروند<ref>همان، ص71</ref>.


همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بوده‌ام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیده‌ام. امام(ع) هیچ‌گاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همان‌جا که آمده‌اند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو می‌رود<ref>همان</ref>.
همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بوده‌ام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیده‌ام. امام(ع) هیچ‌گاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همان‌جا که آمده‌اند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو می‌رود<ref>همان</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش