۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - 'نصير الدين' به 'نصيرالدين') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
الهى تا آخر عمر در اردبيل زندگى نمود و در آنجا وفات يافت و در روضه شيخ صفى الدين اردبيلى دفن گرديد. او به زبانهاى تركى، فارسى و عربى تسلط كافى داشت. | الهى تا آخر عمر در اردبيل زندگى نمود و در آنجا وفات يافت و در روضه شيخ صفى الدين اردبيلى دفن گرديد. او به زبانهاى تركى، فارسى و عربى تسلط كافى داشت. | ||
ذكر اين معنى نيز لازم است كه برخى وى را از علماء اهل سنت پنداشتهاند، به اين دليل كه نزد علماى اهل سنت تلمذ و نيز از آنان استجازه كرده است و در كتب خويش هم بعد از لغت نبى(ص)، لفظ «و اصحابه» را آورده است و كتبى نيز براى امير عليشير نوايى، وزير سلطان حسين بايقرا تأليف كرده است؛ در حالىكه هيچ يك از اين امور، دليل تسنن نتواند بود، زيرا كه اين همه به نزد علماى شيعه شايع بوده و مثلاً [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، [[شهيد اول]]، [[شهيد ثانى]] و امثال آنان نزد علماى اهل سنت تلمذ و از آنان استجازه كردهاند؛ اشتمال ديباچه كتب بر لفظ اصحاب نيز مشعر به تسنن نيست، از آنرو كه نزد شيعه، اصحاب اطلاق مىشود به كسانى كه درك صحبت پيغمبر(ص) كرده باشند و بدو ايمان آورده باشند و تأليف كتاب به اسم امير عليشير نوايى را نيز بر همين منوال قياس بايد كرد و امثال [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه | ذكر اين معنى نيز لازم است كه برخى وى را از علماء اهل سنت پنداشتهاند، به اين دليل كه نزد علماى اهل سنت تلمذ و نيز از آنان استجازه كرده است و در كتب خويش هم بعد از لغت نبى(ص)، لفظ «و اصحابه» را آورده است و كتبى نيز براى امير عليشير نوايى، وزير سلطان حسين بايقرا تأليف كرده است؛ در حالىكه هيچ يك از اين امور، دليل تسنن نتواند بود، زيرا كه اين همه به نزد علماى شيعه شايع بوده و مثلاً [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، [[شهيد اول]]، [[شهيد ثانى]] و امثال آنان نزد علماى اهل سنت تلمذ و از آنان استجازه كردهاند؛ اشتمال ديباچه كتب بر لفظ اصحاب نيز مشعر به تسنن نيست، از آنرو كه نزد شيعه، اصحاب اطلاق مىشود به كسانى كه درك صحبت پيغمبر(ص) كرده باشند و بدو ايمان آورده باشند و تأليف كتاب به اسم امير عليشير نوايى را نيز بر همين منوال قياس بايد كرد و امثال [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]] از اكابر علماى شيعه را مثال بايد آورد كه كتبى به نام بزرگان اهل سنت تأليف كردهاند. | ||
به هر حال، كتب و اجازات الهى دليل روشن تشيع او است و بلكه او چنان در تشيع متصلب بوده است كه برخى نسبت غلو بدو دادهاند كه البته دامن او از آن مبراست و نيز گويند كه او اول كسى بوده كه در آن زمان به زبان فارسى در باب شرعيات بر پايه مذهب شيعه كتاب ساخته است. | به هر حال، كتب و اجازات الهى دليل روشن تشيع او است و بلكه او چنان در تشيع متصلب بوده است كه برخى نسبت غلو بدو دادهاند كه البته دامن او از آن مبراست و نيز گويند كه او اول كسى بوده كه در آن زمان به زبان فارسى در باب شرعيات بر پايه مذهب شيعه كتاب ساخته است. |
ویرایش