۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#:و قوله: | #:و قوله: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''پیش سبحان پس نگهدارید دل ''|2=''تا نگردید از گمانِ بد خجل''}} | #:{{ب|''پیش سبحان پس نگهدارید دل ''|2=''تا نگردید از گمانِ بد خجل''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
#:از سبحان به اعتبار تنزیه، ذات حقّ خواسته؛ از قبیل اطلاق مصدر و اراده اسم مفعول؛ یعنى، ذات مقدّس و منزّه<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه دوازده - سیزده</ref>. | #:از سبحان به اعتبار تنزیه، ذات حقّ خواسته؛ از قبیل اطلاق مصدر و اراده اسم مفعول؛ یعنى، ذات مقدّس و منزّه<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه دوازده - سیزده</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
#:و این سه بیت: | #:و این سه بیت: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
#{{ب|''در غم ما روزها بیگاه شد ''|2=''روزها با سوزها همراه شد''}} | #:{{ب|''در غم ما روزها بیگاه شد ''|2=''روزها با سوزها همراه شد''}} | ||
#{{ب|''روزها گر رفت گو روْ باک نیست ''|2=''تو بمان اى آنکه چون تو پاک نیست''}} | #:{{ب|''روزها گر رفت گو روْ باک نیست ''|2=''تو بمان اى آنکه چون تو پاک نیست''}} | ||
#{{ب|''هرکه جز ماهى ز آبش سیر شد ''|2=''وآنکه بىروزیست، روزش دیر شد''}} | #:{{ب|''هرکه جز ماهى ز آبش سیر شد ''|2=''وآنکه بىروزیست، روزش دیر شد''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
#:بهحسب ربط، با هم دستبهگریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مىفرمایند که عشق بحرى است بىپایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لبتشنه زندگی کند و لبتشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مىشود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنانکه حضرت مولوى در جاى دیگر مىفرماید: | #:بهحسب ربط، با هم دستبهگریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مىفرمایند که عشق بحرى است بىپایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لبتشنه زندگی کند و لبتشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مىشود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنانکه حضرت مولوى در جاى دیگر مىفرماید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
#{{ب|''ماهى اندر آب جو و آبجو ''|2=''مىزند بر گوش چشمش آب جو''}} | #:{{ب|''ماهى اندر آب جو و آبجو ''|2=''مىزند بر گوش چشمش آب جو''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
#:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بىخبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه بهقدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بىروزیست، بىرو بىمروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>. | #:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بىخبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه بهقدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بىروزیست، بىرو بىمروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>. |
ویرایش