پرش به محتوا

روش برداشت از نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جمع‏بندى' به 'جمع‌‏بندى'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏توان' به 'مى‏‌توان')
جز (جایگزینی متن - 'جمع‏بندى' به 'جمع‌‏بندى')
خط ۵۵: خط ۵۵:
# تولد و تکون نهج البلاغه؛
# تولد و تکون نهج البلاغه؛
# بررسى نهج ‏البلاغه از لحاظ مدرک و اسناد.
# بررسى نهج ‏البلاغه از لحاظ مدرک و اسناد.
سپس ادامه می‌دهد: پرسشى که در این رابطه مطرح است این است که: اولاً آیا تمامى حرف‏هاى حضرت، همین مقدار از خطبه‏‌ها و نامه‏‌ها و حکمت‏هایى است که در نهج‏ البلاغه هست؟ درحالى‌که [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در نقل خطبه‏‌ها تعبیر «منها» را مى‏آورد؛ ثانیاً: آیا آن «چرایى» که باعث شده [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]]، نهج ‏البلاغه را به این شکل جمع‏بندى کند، همان چرایى و سببى است که شما به‌عنوان کسانى که مى‏خواهید با نهج ‏البلاغه کار کنید در پى آن هستید یا متفاوت است؟ و اگر چراها و سبب‏ها متفاوت است، آیا باید با کیفیت دیگرى با این کتاب روبه‌رو شد یا باید محکوم به همین جمع‏بندى باشیم؟<ref>همان، ص14-13</ref>
سپس ادامه می‌دهد: پرسشى که در این رابطه مطرح است این است که: اولاً آیا تمامى حرف‏هاى حضرت، همین مقدار از خطبه‏‌ها و نامه‏‌ها و حکمت‏هایى است که در نهج‏ البلاغه هست؟ درحالى‌که [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در نقل خطبه‏‌ها تعبیر «منها» را مى‏آورد؛ ثانیاً: آیا آن «چرایى» که باعث شده [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]]، نهج ‏البلاغه را به این شکل جمع‌‏بندى کند، همان چرایى و سببى است که شما به‌عنوان کسانى که مى‏خواهید با نهج ‏البلاغه کار کنید در پى آن هستید یا متفاوت است؟ و اگر چراها و سبب‏ها متفاوت است، آیا باید با کیفیت دیگرى با این کتاب روبه‌رو شد یا باید محکوم به همین جمع‌‏بندى باشیم؟<ref>همان، ص14-13</ref>


نویسنده، ضرورت آشنایی با نهج البلاغه را چنین توضیح می‌دهد: مسئله دوم، ضرورت آشنایى با کلام امام است. سخن من به دوستانى که عربى را شروع مى‏کنند و با عربى آشنا مى‏‌شوند و مى‏خواهند کلمات معصوم را بشناسند این است که از اصول کافى، [[تحف العقول عن آل الرسول(صلى‌الله‌عليهم)|تحف العقول]] و... شروع کنند. اگر بنا شد مقصد على را بشناسیم و به خواسته‏ها و اهداف على راه پیدا کنیم باید در سخنان حضرت به کلمه‏هایى چون: أرید، أطلب، همتي، رغبتي، أرید أن أداوي بکم، إنى أریدکم للَّه... این سخنان و کلمه‏ها، خواسته‏ها و اهداف على را تفهیم مى‏کنند و این اهداف و مقاصد مى‏‌توانند آن سبک منسجم و مرتبط در مجموعه نهج‏ البلاغه را مشخص کنند<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>
نویسنده، ضرورت آشنایی با نهج البلاغه را چنین توضیح می‌دهد: مسئله دوم، ضرورت آشنایى با کلام امام است. سخن من به دوستانى که عربى را شروع مى‏کنند و با عربى آشنا مى‏‌شوند و مى‏خواهند کلمات معصوم را بشناسند این است که از اصول کافى، [[تحف العقول عن آل الرسول(صلى‌الله‌عليهم)|تحف العقول]] و... شروع کنند. اگر بنا شد مقصد على را بشناسیم و به خواسته‏ها و اهداف على راه پیدا کنیم باید در سخنان حضرت به کلمه‏هایى چون: أرید، أطلب، همتي، رغبتي، أرید أن أداوي بکم، إنى أریدکم للَّه... این سخنان و کلمه‏ها، خواسته‏ها و اهداف على را تفهیم مى‏کنند و این اهداف و مقاصد مى‏‌توانند آن سبک منسجم و مرتبط در مجموعه نهج‏ البلاغه را مشخص کنند<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>


وی مطالعه دیگر آثار را برای شناخت خواسته‌های آن حضرت مفید می‌داند: «کتاب‌هایى نیز در این زمینه وجود دارد، از جمله کتاب «خلافت و ولایت» که جمع‏بندى‏هایى کرده ‏است و خطبه‏‌هایى که مربوط به صفات امام، ولایت و امامت در نهج ‏البلاغه مى‏‌باشد. این مجموعه به شما کمک مى‏کند که خواسته‏هاى على(ع) و هدف على(ع) را بشناسید. بنابراین ابتدا باید خواسته‏هاى على(ع) را بفهمیم، بعد ببینیم مجموعه حرف‏ها و مجموعه حرکت على(ع) با این خواسته‏ها هماهنگ هست یا نه؟ زیرا تا زمانى که خواسته‏هاى على(ع) گنگ است، حرف‏هایش مشخص نمى‌‏شود. با شناخت خواسته‏هاى على(ع)، هدف على(ع) مشخص مى‌‏شود و با مشخص شدن هدفش، آن هدف را مى‏‌توانید در جزءجزء حرف‏هایش و موضع‏گیرى‏هایش ردیابى کنید»<ref>همان، ص32</ref>
وی مطالعه دیگر آثار را برای شناخت خواسته‌های آن حضرت مفید می‌داند: «کتاب‌هایى نیز در این زمینه وجود دارد، از جمله کتاب «خلافت و ولایت» که جمع‌‏بندى‏هایى کرده ‏است و خطبه‏‌هایى که مربوط به صفات امام، ولایت و امامت در نهج ‏البلاغه مى‏‌باشد. این مجموعه به شما کمک مى‏کند که خواسته‏هاى على(ع) و هدف على(ع) را بشناسید. بنابراین ابتدا باید خواسته‏هاى على(ع) را بفهمیم، بعد ببینیم مجموعه حرف‏ها و مجموعه حرکت على(ع) با این خواسته‏ها هماهنگ هست یا نه؟ زیرا تا زمانى که خواسته‏هاى على(ع) گنگ است، حرف‏هایش مشخص نمى‌‏شود. با شناخت خواسته‏هاى على(ع)، هدف على(ع) مشخص مى‌‏شود و با مشخص شدن هدفش، آن هدف را مى‏‌توانید در جزءجزء حرف‏هایش و موضع‏گیرى‏هایش ردیابى کنید»<ref>همان، ص32</ref>


برداشت‏هاى نویسنده از نهج ‏البلاغه که با عنوان نمونه‌ها آمده، توضیحى از خطبه 86 و خطبه 192 است که در پایان این نوشتار آمده است تا به‌منزله کارى عملى، کارگشاى دانشجوى نهج البلاغه باشد<ref>همان، ص53، پاورقی</ref>در بخشی از نمونه اول در پاسخ به این سؤال که چگونه واقعا کلمات معصوم را بفهمیم؟ می‌خوانیم: «همین، سؤال کسى بود که به من مى‏گفت: ما امروز لغات کلمات معصوم را چگونه بفهمیم؟ و رفته بود کتاب «العین» و کتاب‌هاى مختلف دیگر را گرفته بود. به او گفتم این کارهاى تحقیقاتى خوب است، ولى کسى که مى‏خواهد کلمات معصوم و کلمات هر متکلمى را بفهمد باید از مجموعه کلام خود او به دست آورد. اینکه فلان متکلم در فلان ‌جا این معنا را قصد کرده است، این دلیل نمى‌‏شود که متکلم دیگر هم حتماً همان معنا را قصد کرده باشد. ما در بیانات متکلم تنها به اوضاع و وضع کلام نمى‏‌توانیم توجه کنیم. اگر شما جریانى از روایات معصومین(ع) را در وجود خودتان داشته باشید و انس و معاشرتى با این کلمات داشته باشید، اصلا متوجه مى‏شوید این کلمه اینجا چه حالتى و چه بیانى دارد؛ یعنى جاى خالى این کلمه را در مجموعه این بیان، مى‏شناسید و مى‏دانید معناى مناسبى که با این کلام مى‏خواند کدام است؛ یعنى دلالت الفاظ و کلمات را از خود کلام متکلم به دست مى‏آورید، نه از متکلم دیگر تا بخواهید برایش شاهد درست کنید»<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>
برداشت‏هاى نویسنده از نهج ‏البلاغه که با عنوان نمونه‌ها آمده، توضیحى از خطبه 86 و خطبه 192 است که در پایان این نوشتار آمده است تا به‌منزله کارى عملى، کارگشاى دانشجوى نهج البلاغه باشد<ref>همان، ص53، پاورقی</ref>در بخشی از نمونه اول در پاسخ به این سؤال که چگونه واقعا کلمات معصوم را بفهمیم؟ می‌خوانیم: «همین، سؤال کسى بود که به من مى‏گفت: ما امروز لغات کلمات معصوم را چگونه بفهمیم؟ و رفته بود کتاب «العین» و کتاب‌هاى مختلف دیگر را گرفته بود. به او گفتم این کارهاى تحقیقاتى خوب است، ولى کسى که مى‏خواهد کلمات معصوم و کلمات هر متکلمى را بفهمد باید از مجموعه کلام خود او به دست آورد. اینکه فلان متکلم در فلان ‌جا این معنا را قصد کرده است، این دلیل نمى‌‏شود که متکلم دیگر هم حتماً همان معنا را قصد کرده باشد. ما در بیانات متکلم تنها به اوضاع و وضع کلام نمى‏‌توانیم توجه کنیم. اگر شما جریانى از روایات معصومین(ع) را در وجود خودتان داشته باشید و انس و معاشرتى با این کلمات داشته باشید، اصلا متوجه مى‏شوید این کلمه اینجا چه حالتى و چه بیانى دارد؛ یعنى جاى خالى این کلمه را در مجموعه این بیان، مى‏شناسید و مى‏دانید معناى مناسبى که با این کلام مى‏خواند کدام است؛ یعنى دلالت الفاظ و کلمات را از خود کلام متکلم به دست مى‏آورید، نه از متکلم دیگر تا بخواهید برایش شاهد درست کنید»<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش