۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شاکري، رمضانعلي ' به 'شاکری، رمضانعلی') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهننامهاى را براى ما بازگو | در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهننامهاى را براى ما بازگو مىکند که سرانجام آن ایجاد شهر قوچان کنونى با اسامى: «اساآک» یا «آرسکا» است که در واقع یادگار دوهزار ساله همان قوم بشمار مىآید»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. معالوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مىطلبد»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص19</ref>. | نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. معالوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مىطلبد»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص19</ref>. | ||
نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دستهبندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بىوقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایههاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپهها، اسناد و متون تاریخى، شجرهنامهها، طومارها و حتى اسطورههاى مردمى و نقل سینهبهسینه روایات که ما را به مقصود برساند، بودهام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیدهام؛ بدان امید که روزنهاى بر روشنایى بیابم. | نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دستهبندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بىوقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایههاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپهها، اسناد و متون تاریخى، شجرهنامهها، طومارها و حتى اسطورههاى مردمى و نقل سینهبهسینه روایات که ما را به مقصود برساند، بودهام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیدهام؛ بدان امید که روزنهاى بر روشنایى بیابم. | ||
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحبنظران و علاقهمندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عدهاى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشهاى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کورهراهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، | مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحبنظران و علاقهمندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عدهاى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشهاى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کورهراهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنهها، صخرهها و ویرانهها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تکدرختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بودهاند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را بهعنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزودهها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>ر.ک: همان، ص21 و 22</ref>. | ||
اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین مینویسد: «اترک، کهنرودى است که پیوسته همراه و همراز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانىترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامیها و شادیهایشان بوده است؛ ولذا بهجرأت مىتوان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین مینویسد: «اترک، کهنرودى است که پیوسته همراه و همراز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانىترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامیها و شادیهایشان بوده است؛ ولذا بهجرأت مىتوان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
شهر قوچان همان شهر قدیمى خبوشان است که بر اثر زلزلههاى متوالى، حدود یک قرن پیش، در ده کیلومترى جنوب خاورى شهر کهنه بنا شده، داراى پنج خیابان اصلى و بیش از یکصد خیابان فرعى متقاطع است که اغلب مشجر و با اسلوب شهرسازى ساخته شده است. این شهر داراى دو بخش مهم به نام فاروج و باجگیران است و از نظر اتصال به شاهراه شمال و کرانه دریاى مازندران و موقعیت مرزى با کشور جمهورى ترکمنستان و کشورهاى آسیاى میانه نیز اهمیتى خاص دارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | شهر قوچان همان شهر قدیمى خبوشان است که بر اثر زلزلههاى متوالى، حدود یک قرن پیش، در ده کیلومترى جنوب خاورى شهر کهنه بنا شده، داراى پنج خیابان اصلى و بیش از یکصد خیابان فرعى متقاطع است که اغلب مشجر و با اسلوب شهرسازى ساخته شده است. این شهر داراى دو بخش مهم به نام فاروج و باجگیران است و از نظر اتصال به شاهراه شمال و کرانه دریاى مازندران و موقعیت مرزى با کشور جمهورى ترکمنستان و کشورهاى آسیاى میانه نیز اهمیتى خاص دارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | ||
در بخش اول کتاب، در ضمن سه فصل، دورنمای قوچان در ایران قدیم قبل از اسلام، ایلخانان و حکمرانان قوچان و حوادث و وقایع تاریخی قوچان از روزگار باستان تا عصر حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده ابتدا نامهای «آساآک» یا «آشاک» و «آرسکا» را که در حدود 250سال قبل از میلاد قوچان را با آن | در بخش اول کتاب، در ضمن سه فصل، دورنمای قوچان در ایران قدیم قبل از اسلام، ایلخانان و حکمرانان قوچان و حوادث و وقایع تاریخی قوچان از روزگار باستان تا عصر حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده ابتدا نامهای «آساآک» یا «آشاک» و «آرسکا» را که در حدود 250سال قبل از میلاد قوچان را با آن میخواندهاند، توضیح میدهد. پس از آن ابنیه، مساجد، بازارها، صادرات و مطالبی را درباره موضوعات مذکور عنوان میکند. | ||
در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است. | در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سدههاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، | در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سدههاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، ریاضیدانان، متکلمان، مورخان و نامآورانى چون الحافظ استوایى، ابوالحسن على بن احمد نسوى، ابوالبرکات خبوشانى، مسعود سعد تفتازانى و یا عارفان صاحبدلى چون ابوالقاسم بن هوازن قشیرى که داراى حشمت ظاهر و باطن بودهاند و بسیارى دیگر از اکابر علماى ادب و صاحبان آثار که کثیرى از آنان در مراکز علمى مشهور آن روزگار، چون مرو، بخارا، نیشابور، مصر و هندوستان به تدریس و تألیف اشتغال داشتهاند و همه نامشان در کتب و تذکرههاى معتبر ثبت و ضبط است، در این دیار مىزیستهاند»<ref>ر.ک: همان، ص331</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایهها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیرهها و دودمان در پایان آن ذکر شده است. | فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایهها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیرهها و دودمان در پایان آن ذکر شده است. |
ویرایش