۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در فصل دوم این اثر، وجوه دلالت حدیث بر امامت بررسی میشود. این روایت دلالت بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد و اعلمیت دلالت بر افضلیت میکند؛ بنابراین افضل مستحق امامت است..<ref>ر.ک: همان، ص26-38</ref> | در فصل دوم این اثر، وجوه دلالت حدیث بر امامت بررسی میشود. این روایت دلالت بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد و اعلمیت دلالت بر افضلیت میکند؛ بنابراین افضل مستحق امامت است..<ref>ر.ک: همان، ص26-38</ref> | ||
نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن [[امام على(ع)]]، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع)اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ...» برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد..<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref> | نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن [[امام على(ع)]]، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع) اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ...» برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد..<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref> | ||
[[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد..<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref> | [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد..<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref> |
ویرایش