۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '؛د' به '؛ د') |
جز (جایگزینی متن - 'مى كند' به 'مىكند') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
باب دوم | باب دوم | ||
ابوالمعالى در باب دوم، عقايد مختلفِ پيش از پيامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را كه در قرآن به آنها اشاره شده، توضيح داده است. او، به اغراق، برخى از اشخاص پيش از زمان پيامبر اكرم را مسلمان دانسته است. وى بنى غسّان و بنى تَغلِب را از ترسايان و بنى تميم و بنى عَبْس را از مُغان مى داند. همچنين، عقايد فلاسفه را در كنار ديگر اديان و مذاهب ذكر، و دربارۀ اصول اخلاقى ايشان بحث | ابوالمعالى در باب دوم، عقايد مختلفِ پيش از پيامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را كه در قرآن به آنها اشاره شده، توضيح داده است. او، به اغراق، برخى از اشخاص پيش از زمان پيامبر اكرم را مسلمان دانسته است. وى بنى غسّان و بنى تَغلِب را از ترسايان و بنى تميم و بنى عَبْس را از مُغان مى داند. همچنين، عقايد فلاسفه را در كنار ديگر اديان و مذاهب ذكر، و دربارۀ اصول اخلاقى ايشان بحث مىكند. بعلاوه، عقايد وآداب و سنن مغان، زردشت، مزدك، مانى، ثنويان، صابئين، سوفسطائيان و هندوان را به اختصار گزارش مىكند. او هندوان را در علم طب و نجوم و حساب سرآمد مى شمارد و، جالب توجه است كه مذهب قرامطه و خرم دينان را جزو مذاهب پيش از اسلام ذكر مىكند. | ||
باب سوم | باب سوم | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
باب چهارم | باب چهارم | ||
ابوالمعالى در باب چهارم، فرقه ها را به هشت فرقۀ عمده تقسيم | ابوالمعالى در باب چهارم، فرقه ها را به هشت فرقۀ عمده تقسيم مىكند: اهل سنت و جماعت، معتزله، شيعه، خوارج، مجبّره، مشبهه، صوفيه و مرجئه. وى - برخلاف روش عبدالقاهر بغدادى (متوفى 429) در [[الفرق بين الفرق و بيان فرقة الناجية منهم|الفرق بين الفرق]] كه ميان مذاهب فقهى و فرقه هاى كلامى تمايز قائل شده است - مذاهب فقهى اهل سنت را به عنوان فرقه ذكر مىكند و اشاعره را نيز جزو اين مذاهب مى داند، و در معرفى آنها به همين قناعت مىكند كه ايشان پيرو [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] اند اما در مورد معتزله شيوه اى ديگر در پيش مى گيرد و به طرح اهمّ عقايد آنان میپردازد. احتمالاً تا آن زمان در اين ناحيه اصول و مبانى نظرى اشاعره به قدر كافى قوت و اقتدار نداشته است. او در معرفى شيعه مى نويسد كه ايشان در عبادت با مذهب شافعى، و در اصول با مذهب معتزله برابرند. در ميان فرقه هاى پنجگانۀ شيعه، به اماميۀ اثناعشرى بيشتر نظر دارد و آن را بزرگترين گروه شيعى باقى مانده در عراق و خراسان مى داند. در ميان فرقه هاى شيعه، ابوالمعالى به شفيعيه اشاره مىكند كه احتمالاً صورت تصحيف شدۀ سبعيه (قائلين به هفت امام يعنى اسماعيليه) است، و دو فرقۀ ناصريه و صبّاحيه را جزو آن ذكر مىكند. ابوالمعالى از معاصران ناصرخسرو بوده و بيان الاديان نزديكترين منبع از نظر زمانى در معرفى عقايد ناصرخسرو است. با توجه به مخالفت آشكار مؤلف در گزارش عقايد ناصرخسرو و از آنجا كه خاندان وى مقيم بلخ بوده اند، احتمالاً خود او يا كسانش در اخراج ناصرخسرو از آن شهر دخالت داشتهاند.. وى فرقه هاى صوفيه را جزو فرقه هاى كلامى ذكر كرده و آنان را به دو فرقۀ نوريه و حلوليه تقسيم كرده است. او گروهى از صوفيه را اهل رياضت، برخى را اهل ملامت و گروهى ديگر را در سماع و حيرت دانسته، و بعضى را همچون ابوسعيد ابوالخير و حسين بن منصور حلاّ ج شوقى و كاهل پيشه خوانده است. | ||
باب پنجم | باب پنجم |
ویرایش