۱۴۶٬۶۳۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR31166J1.jpg | |||
| عنوان =مشروعیت سقیفه | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[داودی، سعید]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[گروه معارف و علوم اسلامی]] (زیرنظر) | [[گروه معارف و علوم اسلامی]] (زیرنظر) | ||
| زبان = فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 223/54 /د2م5 | ||
| موضوع = | |||
خلافت | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
سقيفه بني ساعده | سقيفه بني ساعده | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | امام علي بن ابيطالب عليهالسلام | ||
| مکان نشر = ايران - قم | |||
| سال نشر =مجلد1: 1389ش | |||
|مکان نشر | |||
|کد اتوماسیون | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE31166AUTOMATIONCODE | ||
| | | چاپ =2 | ||
| | | شابک =978-964-533-079-6 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
== | | کتابخانۀ دیجیتال نور =31166 | ||
'''مشروعیت سقیفه''' از سری کتابهای «مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام» اثر سعید | | کتابخوان همراه نور =31166 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|سقیفه (ابهامزدایی)}} | |||
'''مشروعیت سقیفه''' از سری کتابهای «مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام» اثر [[داودی، سعید|سعید داودی]]، است که درباره یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام و بعد از وفات پیامبر(ص)؛ یعنی سقیفه بنی ساعده نوشته شده است. | |||
نویسنده در این کتاب، به دنبال بررسی این نکته است که حادثه انتخاب خلیفه اول، در فرهنگ سیاسى اسلام یک انتخاب دمکراتیک بود و یا سهمخواهى قبایل مختلف و پیروزى یک گروه بر گروههاى دیگر؟ آیا نحوه انتخاب خلیفه اول امروزه قابل تأسى مسلمین در نحوه گزینش حاکمان خویش است؟ و آیا مىتوان آن را بهعنوان یک نقطه روشن و برجسته تاریخ اسلام براى جهانیان عرضه کرد، به آن افتخار نمود و در عرصه جهانى به دفاع از آن برخاست و آن را راهبردى عقلایى به شمار آورد؟ اینها انبوه سؤالاتى است که پیرامون داستان سقیفه بنىساعده را گرفته و نویسنده در نوشتار حاضر، به دنبال پاسخ بدان است<ref>مقدمه، ص8</ref> | نویسنده در این کتاب، به دنبال بررسی این نکته است که حادثه انتخاب خلیفه اول، در فرهنگ سیاسى اسلام یک انتخاب دمکراتیک بود و یا سهمخواهى قبایل مختلف و پیروزى یک گروه بر گروههاى دیگر؟ آیا نحوه انتخاب خلیفه اول امروزه قابل تأسى مسلمین در نحوه گزینش حاکمان خویش است؟ و آیا مىتوان آن را بهعنوان یک نقطه روشن و برجسته تاریخ اسلام براى جهانیان عرضه کرد، به آن افتخار نمود و در عرصه جهانى به دفاع از آن برخاست و آن را راهبردى عقلایى به شمار آورد؟ اینها انبوه سؤالاتى است که پیرامون داستان سقیفه بنىساعده را گرفته و نویسنده در نوشتار حاضر، به دنبال پاسخ بدان است<ref>مقدمه، ص8</ref> | ||
| خط ۶۴: | خط ۵۴: | ||
وی در ادامه این سؤال را مطرح کرده است که چه انگیزهاى موجب شد که عمر ارتحال پیامبر(ص) را انکار کند و معتقدان به آن را منافق بنامد! درحالیکه انبیاى گذشته نیز از دنیا رفتهاند و مرگ براى همه انسانهاست و هر کس یک روز از این دنیا کوچ خواهد کرد. علاوه بر آن، آیات قرآن- که مسلمانان همیشه آنها را مىخواندند و مىشنیدند- بهروشنی گواهى مىدهد که پیامبر(ص) نیز روزى رحلت خواهد کرد و نمىتوان باور کرد که عمر این آیات را نشنیده باشد<ref>همان، ص13</ref> به نظر وی، عمده دلیل این انکار، آن است که هنگام رحلت پیامبر(ص) ابوبکر در مدینه حضور نداشت و خوف آن بود که در این فرصت کسى به خلافت مسلمین برگزیده شود که مورد رضایت عمر نبوده باشد. لذا با طرح این مسائل و تهدید مسلمانان، توجه آنان را از خلافت پیامبر منصرف ساخت و پسازآنکه ابوبکر آمد و آن آیات را خواند، عمر پذیرفت<ref>همان، ص15</ref> | وی در ادامه این سؤال را مطرح کرده است که چه انگیزهاى موجب شد که عمر ارتحال پیامبر(ص) را انکار کند و معتقدان به آن را منافق بنامد! درحالیکه انبیاى گذشته نیز از دنیا رفتهاند و مرگ براى همه انسانهاست و هر کس یک روز از این دنیا کوچ خواهد کرد. علاوه بر آن، آیات قرآن- که مسلمانان همیشه آنها را مىخواندند و مىشنیدند- بهروشنی گواهى مىدهد که پیامبر(ص) نیز روزى رحلت خواهد کرد و نمىتوان باور کرد که عمر این آیات را نشنیده باشد<ref>همان، ص13</ref> به نظر وی، عمده دلیل این انکار، آن است که هنگام رحلت پیامبر(ص) ابوبکر در مدینه حضور نداشت و خوف آن بود که در این فرصت کسى به خلافت مسلمین برگزیده شود که مورد رضایت عمر نبوده باشد. لذا با طرح این مسائل و تهدید مسلمانان، توجه آنان را از خلافت پیامبر منصرف ساخت و پسازآنکه ابوبکر آمد و آن آیات را خواند، عمر پذیرفت<ref>همان، ص15</ref> | ||
در ادامه، به تشریح ماجرای سقیفه، بر اساس دو گزارش (طبری به نقل از عبدالله بن عبدالرحمن بن ابیعمره انصاری و [[صحيح البخاري]] به نقل از [[ | در ادامه، به تشریح ماجرای سقیفه، بر اساس دو گزارش (طبری به نقل از عبدالله بن عبدالرحمن بن ابیعمره انصاری و [[صحيح البخاري]] به نقل از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از عمر)، پرداخته شده است<ref>همان، ص16-29</ref> | ||
نویسنده پس از تشریح چگونگی شکلگیرى سقیفه و معرفى ابوبکر براى خلافت و اینکه این واقعه، امرى ناگهانى و طى یک سلسله حوادث و برخوردها و کشمکشها صورت گرفت و چگونه پسازآنکه بشیر بن سعد و عمر و ابوعبیده بهسرعت با ابوبکر بیعت نمودند، جمعى از انصار نیز با ابوبکر بیعت کردند، در محور دوم، به ادامه ماجرا و بررسی عکسالعملها در این رابطه پرداخته است<ref>همان، ص29-49</ref> | نویسنده پس از تشریح چگونگی شکلگیرى سقیفه و معرفى ابوبکر براى خلافت و اینکه این واقعه، امرى ناگهانى و طى یک سلسله حوادث و برخوردها و کشمکشها صورت گرفت و چگونه پسازآنکه بشیر بن سعد و عمر و ابوعبیده بهسرعت با ابوبکر بیعت نمودند، جمعى از انصار نیز با ابوبکر بیعت کردند، در محور دوم، به ادامه ماجرا و بررسی عکسالعملها در این رابطه پرداخته است<ref>همان، ص29-49</ref> | ||
| خط ۷۰: | خط ۶۰: | ||
حوادث سقیفه و پیامدهای آن، بهخوبی از نقش خلیفه دوم در انتخاب و تثبیت خلافت ابوبکر حکایت میکند، ازاینرو در محور سوم، به بررسی نقش عمر بن خطاب در تثبیت خلافت ابوبکر پرداخته شده و به این نکته تأکید شده است که از زمان پیامبر(ص)، به سبب الفت، نزدیکى و مشابهتهاى این دو با یکدیگر، آن حضرت به هنگام عقد اخوت میان مسلمانان، بین ابوبکر و عمر عقد اخوت بست و حمایتهاى متقابلی میان ابوبکر و عمر وجود داشت که در ماجراى سقیفه خود را کاملاً نشان داد. لذا تا نیامدن ابوبکر، عمر مرگ پیامبر(ص) را انکار مىکرد و پس از آمدن ابوبکر از «سُنح» و خواندن آیاتى، عمر آن را پذیرفت و هنگامیکه خبر اجتماع انصار در سقیفه به گوش عمر رسید، او ابوبکر را فرا خواند و با هم به سقیفه رفتند. آنجا نیز نخست ابوبکر خلافت عمر و یا ابوعبیده جراح را مطرح ساخت، اما عمر با استناد به مصاحبت ابوبکر با پیامبر در غار و اینکه او مسنتر است، دست برد و با ابوبکر بیعت کرد و آنگاه به راه افتاد و هر کس را که مىدید، دستش را به دست ابوبکر بهعنوان بیعت مىمالید. او مخالفان خلافت ابوبکر را در سقیفه با لگدمال کردن سعد بن عباده و توهین به او و آنگاه تهدید بنىهاشم و زبیر و دیگران و همچنین حمله و یورش به خانه فاطمه زهرا(س) خاموش ساخت<ref>ر.ک: همان، ص49-50</ref> | حوادث سقیفه و پیامدهای آن، بهخوبی از نقش خلیفه دوم در انتخاب و تثبیت خلافت ابوبکر حکایت میکند، ازاینرو در محور سوم، به بررسی نقش عمر بن خطاب در تثبیت خلافت ابوبکر پرداخته شده و به این نکته تأکید شده است که از زمان پیامبر(ص)، به سبب الفت، نزدیکى و مشابهتهاى این دو با یکدیگر، آن حضرت به هنگام عقد اخوت میان مسلمانان، بین ابوبکر و عمر عقد اخوت بست و حمایتهاى متقابلی میان ابوبکر و عمر وجود داشت که در ماجراى سقیفه خود را کاملاً نشان داد. لذا تا نیامدن ابوبکر، عمر مرگ پیامبر(ص) را انکار مىکرد و پس از آمدن ابوبکر از «سُنح» و خواندن آیاتى، عمر آن را پذیرفت و هنگامیکه خبر اجتماع انصار در سقیفه به گوش عمر رسید، او ابوبکر را فرا خواند و با هم به سقیفه رفتند. آنجا نیز نخست ابوبکر خلافت عمر و یا ابوعبیده جراح را مطرح ساخت، اما عمر با استناد به مصاحبت ابوبکر با پیامبر در غار و اینکه او مسنتر است، دست برد و با ابوبکر بیعت کرد و آنگاه به راه افتاد و هر کس را که مىدید، دستش را به دست ابوبکر بهعنوان بیعت مىمالید. او مخالفان خلافت ابوبکر را در سقیفه با لگدمال کردن سعد بن عباده و توهین به او و آنگاه تهدید بنىهاشم و زبیر و دیگران و همچنین حمله و یورش به خانه فاطمه زهرا(س) خاموش ساخت<ref>ر.ک: همان، ص49-50</ref> | ||
در آخرین محور، به | در آخرین محور، به بررسى کلی مطالب ارائه شده و ارزیابى آن اختصاص یافته و در این زمینه، به نکاتی اشاره شده است، ازجمله: آنکه گردهمایی سقیفه، یک شورای منتخب نبود، بلکه عدهاى از انصار براى آنکه خلافت را به نفع خود تمام کند، اجتماعى تشکیل دادند و عدهاى از مهاجران با آنها به رقابت برخاستند و با بهرهگیرى زیرکانه از رقابت اوس و خزرج به مقصود خود رسیدند و استدلال هر یک از انصار و مهاجران بر یکدیگر، نشان داد که براى تصرف خلافت، رقابتى جدى میان آنها وجود داشت و نحوه استدلالها نیز حکایت از «تنافس در دنیا» دارد و معیارهاى معنوى کمتر مورد توجه بوده است؛ گویى مىخواستند میراثى تقسیم کنند و هرکدام مدعى سهمى بودند و پسازآن، ابوبکر و عمر چنان سرگرم رایزنى با افراد با نفوذ براى بیعت و خارج نمودن مخالفان از صحنه بودند که حتى فرصت شرکت در دفن پیامبر(ص) را نیافتند<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
| خط ۷۷: | خط ۶۷: | ||
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص27</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن ازجمله ترجمه برخی از روات پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص27</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن ازجمله ترجمه برخی از روات پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[سقیفه، بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر]] | |||
[[السقيفة و فدك]] | |||
[[السقيفة]] | |||
[[السقيفة و الخلافة]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
| خط ۹۶: | خط ۹۳: | ||
[[رده:امامت]] | [[رده:امامت]] | ||
[[رده:تیر (1400)]] | |||