۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
پيوسته حكيمان صاحب نظر و متكلمان صاحب قلم از استقلال فكرى برخوردار بودهاند. در اين ميان حكيم لاهيجى نيز گرچه فيلسوف مشايى و شاگرد [[میرداماد، | پيوسته حكيمان صاحب نظر و متكلمان صاحب قلم از استقلال فكرى برخوردار بودهاند. در اين ميان حكيم لاهيجى نيز گرچه فيلسوف مشايى و شاگرد [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است هيچگاه بدون تحقيق تابع آنها نبوده و در مسائل فلسفى و اعتقادى داراى بينش و طرز تفكر خاصى بوده است. از اين رو در كتاب الكلمات الطيبة ميان دو استادش در مورد اصالت وجود و اصالت ماهية داورى مىكند و گاهى ديگر با نقل مطالبى از [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]]، [[قوشچی، علی بن محمد|قوشجى]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، عضدالدين ايجى امام الحرمين، گفتار آنان را نقد و بررسى مىنمايد. | ||
در تمام نوشتههاى حكيم لاهيجى، آگاهى عميق وى به افكار و عقايد فلاسفه متكلمان و پيروان ملل و نحل، مذاهب و فرق اسلامى چون اشاعره، مفوضه، كيسانيه و... به طور آشكار به چشم مىخورد. | در تمام نوشتههاى حكيم لاهيجى، آگاهى عميق وى به افكار و عقايد فلاسفه متكلمان و پيروان ملل و نحل، مذاهب و فرق اسلامى چون اشاعره، مفوضه، كيسانيه و... به طور آشكار به چشم مىخورد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اما اينكه مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] در مورد ايشان مىگويد: در فقه و حديث و اصول بصيرتى نداشته<ref>روضات العلماء، ج3، ص114.</ref>هيچ درست نيست، زيرا روش خاص مؤلف رياض العلماست كه حكيمان و فيلسوفان را همه جا صوفى ناوارد به امور دينى و ادبيات عرب معرفى مىكند. مثلا درباره ملا رجبعلى تبريزى فيلسوف مشهور عهد صفوى در اصفهان مىنويسد زاهد، فاضل، حكيم، ماهر و صوفى بود اما معرفتى به علوم دينى و ادبى و عربى نداشت! در هر صورت اين نسبتهاى ناثواب اختصاص به ملا عبدالرزاق ندارد. | اما اينكه مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] در مورد ايشان مىگويد: در فقه و حديث و اصول بصيرتى نداشته<ref>روضات العلماء، ج3، ص114.</ref>هيچ درست نيست، زيرا روش خاص مؤلف رياض العلماست كه حكيمان و فيلسوفان را همه جا صوفى ناوارد به امور دينى و ادبيات عرب معرفى مىكند. مثلا درباره ملا رجبعلى تبريزى فيلسوف مشهور عهد صفوى در اصفهان مىنويسد زاهد، فاضل، حكيم، ماهر و صوفى بود اما معرفتى به علوم دينى و ادبى و عربى نداشت! در هر صورت اين نسبتهاى ناثواب اختصاص به ملا عبدالرزاق ندارد. | ||
البته نبايد از يك شخص حكيم و فيلسوف انتظار داشت همانطور كه در حكمت و فلسفه استاد است در فقه و اصول و حديث نيز سرآمد عصر خود باشد. و نامورانى چون [[میرداماد، | البته نبايد از يك شخص حكيم و فيلسوف انتظار داشت همانطور كه در حكمت و فلسفه استاد است در فقه و اصول و حديث نيز سرآمد عصر خود باشد. و نامورانى چون [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] را بايد شخصيتى استثنائى دانست كه هم فقه نامى و هم فيلسوفى بزرگ بود. ملا عبدالرزاق خود در ديوانش مىگويد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''چه شبها كه در حجره خوابم نبود''|2=''چه جا داشت نانم كه آبم نبود''}} | {{ب|''چه شبها كه در حجره خوابم نبود''|2=''چه جا داشت نانم كه آبم نبود''}} | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
ميرزا | ميرزا محمدباقرخوانسارى در كتاب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] مىگويد: ايشان فاضلى متكلم و حكيمى متشرع و اديبى محقق و خردمندى نكته سنج بلكه در انشا و شعر و منطق وارد بود.<ref>روضات الجنات، ج4، ص196.</ref> | ||
در قصص الخاقانى آمده است كه: ازجمله حكماى برهان آفرين افلاطون قرين، حضرت مولانا عبدالرزاق است كه فى مابين حكما و علماء در دانايى طاق و در فضيلت مشهور آفاق است. جناب معظم اليه لاهيجى الاصل و در فن حكمت دانى از اجله حكماى عصر صاحب قرانى (شاه عباس دوم) است. در علم شعر نيز كه شمهاى از كمالات اوست زبر دست است. از تخلص آن مرتاض در سخنورى فياض است..<ref>قصص الخاقانى، ج2 ولى قلى بيك شاملوى هر وى به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص23.</ref> | در قصص الخاقانى آمده است كه: ازجمله حكماى برهان آفرين افلاطون قرين، حضرت مولانا عبدالرزاق است كه فى مابين حكما و علماء در دانايى طاق و در فضيلت مشهور آفاق است. جناب معظم اليه لاهيجى الاصل و در فن حكمت دانى از اجله حكماى عصر صاحب قرانى (شاه عباس دوم) است. در علم شعر نيز كه شمهاى از كمالات اوست زبر دست است. از تخلص آن مرتاض در سخنورى فياض است..<ref>قصص الخاقانى، ج2 ولى قلى بيك شاملوى هر وى به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص23.</ref> | ||
استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] در باره ايشان چنين مىنويسد: يكى از اساتيد بزرگ فلسفه و حكمت و كلام در دوران اخير فيلسوف علامه و حكيم متأله آخوند ملا عبدالرزاق لاهيجى است كه از اعاظم تلاميذ آخوند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و از اجله محققان عصر خود در حكمت مشاء و اشراق و يكى از بزرگترين متكلمان در چهار قرن اخير بلكه يكى از محققترين متكلمان در دوره اسلامى مىباشد... در بين محققان بعد از خواجه به جز [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و [[میرداماد، | استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] در باره ايشان چنين مىنويسد: يكى از اساتيد بزرگ فلسفه و حكمت و كلام در دوران اخير فيلسوف علامه و حكيم متأله آخوند ملا عبدالرزاق لاهيجى است كه از اعاظم تلاميذ آخوند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و از اجله محققان عصر خود در حكمت مشاء و اشراق و يكى از بزرگترين متكلمان در چهار قرن اخير بلكه يكى از محققترين متكلمان در دوره اسلامى مىباشد... در بين محققان بعد از خواجه به جز [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و [[میرداماد، محمدباقربن محمد|مير داماد]] به عقيده نگارنده نظير ندارد ولى همانگونه كه استاد ما آقاى ميرزا ابوالحسن رفيعى قزوينى فرموده است: مقامات و مراتب علمى و قدر اين فيلسوف مخفى مانده است.<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، ص272.</ref> | ||
==آيا آن حكيم صوفى مشرب بود== | ==آيا آن حكيم صوفى مشرب بود== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
#حاشيه بر شرح اشارات: متن آن تأليف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و شرح آن از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] است استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] اين تأليف را حاكى از عظمت مقام علمى مؤلف آن مىداند. | #حاشيه بر شرح اشارات: متن آن تأليف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و شرح آن از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] است استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] اين تأليف را حاكى از عظمت مقام علمى مؤلف آن مىداند. | ||
#حواشى بر تعليقات حكيم خفرى بر الهيات شرح تجريد. | #حواشى بر تعليقات حكيم خفرى بر الهيات شرح تجريد. | ||
#الكلمات الطيبه: در داورى ميان [[میرداماد، | #الكلمات الطيبه: در داورى ميان [[میرداماد، محمدباقربن محمد|مير داماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] نسبت به موضوع اصالت ماهيت و وجود. | ||
#رسالة فى حدوث العالم. | #رسالة فى حدوث العالم. | ||
#حاشيه جواهر و اعراض شرح تجريد [[قوشچی، علی بن محمد|قوشجى]] . | #حاشيه جواهر و اعراض شرح تجريد [[قوشچی، علی بن محمد|قوشجى]] . | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
از جمله شاگردان فاضلى كه وى تربيت كرد يكى فرزند بزرگش آقا ميرزا حسن (مؤلف كتاب جمال الصالحين و حكيم [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] است.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج3، ص114 - روضات الجنات، ج4، ص197.</ref>علامه تهرانى در مورد شاگردان آن بزرگوار مىگويد: پسرش ملا حسن مؤلف كتاب شمع اليقين و پسر ديگرش ملا | از جمله شاگردان فاضلى كه وى تربيت كرد يكى فرزند بزرگش آقا ميرزا حسن (مؤلف كتاب جمال الصالحين و حكيم [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] است.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج3، ص114 - روضات الجنات، ج4، ص197.</ref>علامه تهرانى در مورد شاگردان آن بزرگوار مىگويد: پسرش ملا حسن مؤلف كتاب شمع اليقين و پسر ديگرش ملا محمدباقراز شاگردان پدر، مؤلف ترجمه بصائر است كه آن را در سال 1083 در شاه جهان آباد(دهلى) نوشته و ديگر از شاگردان او [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] است.<ref>الروضة النضرة. ص318 - 319 به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص30.</ref>به يقين ايشتان شاگردان ديگرى نيز تربيت كرده كه نامشان در تراجم ذكر نشده است. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
#ميرزا حسن لاهيجى: گويا فرزند بزرگش بوده و وارث مكتب پدر و جانشين وى در تدريس علوم عقلى و چه بسا عهده دار توليت مدرسه آستانه قم بوده است. | #ميرزا حسن لاهيجى: گويا فرزند بزرگش بوده و وارث مكتب پدر و جانشين وى در تدريس علوم عقلى و چه بسا عهده دار توليت مدرسه آستانه قم بوده است. | ||
#ملا | #ملا محمدباقر. | ||
#ميرزا ابراهيم: كه برخى او را مؤلف كتاب القواعد الحكميه و الكلاميه مىدانند.<ref>مفاخر اسلام، ج7، ص35.</ref> | #ميرزا ابراهيم: كه برخى او را مؤلف كتاب القواعد الحكميه و الكلاميه مىدانند.<ref>مفاخر اسلام، ج7، ص35.</ref> | ||
ویرایش