پرش به محتوا

فهرس التواريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر'
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر')
خط ۷۵: خط ۷۵:
و همين طور وقايع سالهاى ديگر، يكى پس از ديگرى، بسيار خلاصه و گزيده، بيان ميشوند تا اينكه تاريخ سال 1057 مطرح ميگردد. از اين تاريخ به بعد شاهد تفصيل نسبتاً بيشترى در بيان وقايع هستيم. به عنوان مثال در بيان وقايع سال هزار و صد و چهل و نهم آمده است كه نادرشاه افشار خراسان را به پسر خود رضاقلى و آذربايجان، از حد قپلان كوه تا آرپه چائى و منتهاى داغستان و گرجستان را به برادر خود ابراهيمخان سپرد و خود متوجه تركستان شد. بعد از آن سفيرى به روم فرستاده و با آنها قرارداد مصالحه امضا كرد. مرادخان باباابواب را به دربار آورده و او را در حوالى سيستان به قتل رساند. رضاقلى ميرزا نيز بلخ را تصرف كرده، عازم بخارا شد و بعد از فتح آنجا، به فرمان نادرشاه، ابوالفيض را حاكم آنجا كرد.  
و همين طور وقايع سالهاى ديگر، يكى پس از ديگرى، بسيار خلاصه و گزيده، بيان ميشوند تا اينكه تاريخ سال 1057 مطرح ميگردد. از اين تاريخ به بعد شاهد تفصيل نسبتاً بيشترى در بيان وقايع هستيم. به عنوان مثال در بيان وقايع سال هزار و صد و چهل و نهم آمده است كه نادرشاه افشار خراسان را به پسر خود رضاقلى و آذربايجان، از حد قپلان كوه تا آرپه چائى و منتهاى داغستان و گرجستان را به برادر خود ابراهيمخان سپرد و خود متوجه تركستان شد. بعد از آن سفيرى به روم فرستاده و با آنها قرارداد مصالحه امضا كرد. مرادخان باباابواب را به دربار آورده و او را در حوالى سيستان به قتل رساند. رضاقلى ميرزا نيز بلخ را تصرف كرده، عازم بخارا شد و بعد از فتح آنجا، به فرمان نادرشاه، ابوالفيض را حاكم آنجا كرد.  


وقايع مربوط به دوران قاجار از تفصيل و تشريح بيشترى برخوردارند. در بيان حوادث سال هزار و دويست و شصتم آمده است كه در اين سال محمدشاه قاجار به قصد شكار، عزم جاجرود و كرج كرد و در اين سفر دستور داد تا آب رودخان كرج را براى آبادى بيشتر اطراف تهران و راحتى مردم آن، به سمت اين شهر روانه كنند و مقرر شد مخارج آن را از خزان دولت بپردازند. در اين سال آتشسوزى بزرگى در جنگلهاى گيلان رخ داده و در اصفهان، پس از درگذشت سيد محمدباقر، ملقب به حجةالاسلام، فرزندش، سيد اسدالله از عتبات عاليات مراجعت كرده و بر مسند پدر، به ارشاد و تربيت نفوس پرداخت.
وقايع مربوط به دوران قاجار از تفصيل و تشريح بيشترى برخوردارند. در بيان حوادث سال هزار و دويست و شصتم آمده است كه در اين سال محمدشاه قاجار به قصد شكار، عزم جاجرود و كرج كرد و در اين سفر دستور داد تا آب رودخان كرج را براى آبادى بيشتر اطراف تهران و راحتى مردم آن، به سمت اين شهر روانه كنند و مقرر شد مخارج آن را از خزان دولت بپردازند. در اين سال آتشسوزى بزرگى در جنگلهاى گيلان رخ داده و در اصفهان، پس از درگذشت سيد محمد باقر، ملقب به حجةالاسلام، فرزندش، سيد اسدالله از عتبات عاليات مراجعت كرده و بر مسند پدر، به ارشاد و تربيت نفوس پرداخت.


درهمين سال بود كه نواب ملك قاسم ميرزا از حكومت بروجرد معزول شده و نواب الله قلى ميرزا، خواهرزاد شاه و نو نواب حسينقلى خان، به جاى او به حكومت بروجرد رسيده و روان آن شهر ميشود كه ظاهراً در اين سفر، به واسط ترغيب و تحريض ملازمان، به امور لهو و لعب پرداخته و اين امر باعث ميگردد كه در نزد شاه متهم و بى عزت گردد.  
درهمين سال بود كه نواب ملك قاسم ميرزا از حكومت بروجرد معزول شده و نواب الله قلى ميرزا، خواهرزاد شاه و نو نواب حسينقلى خان، به جاى او به حكومت بروجرد رسيده و روان آن شهر ميشود كه ظاهراً در اين سفر، به واسط ترغيب و تحريض ملازمان، به امور لهو و لعب پرداخته و اين امر باعث ميگردد كه در نزد شاه متهم و بى عزت گردد.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش