پرش به محتوا

الأسس المنطقية للاستقراء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر'
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر')
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[صدر، محمدباقر]] (نويسنده)
|data-type='authors'|[[صدر، محمد باقر]] (نويسنده)




خط ۴۰: خط ۴۰:


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
''' الأسس المنطقية للاستقراء'''، اثر آیت‌الله [[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] به زبان عربی است.
''' الأسس المنطقية للاستقراء'''، اثر آیت‌الله [[صدر، محمد باقر|سید محمد باقر صدر]] به زبان عربی است.


این کتاب، بدیع‌ترین اندیشه‌ها و ابتکارات فلسفی [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] و از شیرین‌ترین ثمرات ذهن نقاد و جستجوگر و مبدع اوست. به‌جرأت می‌توان گفت که این نخستین کتابی است از یک عالم و فقیه مسلمان در تاریخ فرهنگ اسلامی، در یکی از مسائل مهم و سرنوشت‌ساز «فلسفه علم» و «روش‌شناسی علمی» که با بصیرت و احاطه کامل، همراه با نقل و نقد آرای حکیمان مغرب و مشرق به رشته تحریر درآمده است.<ref>ر.ک: سروش، عبدالکریم، ص22</ref>
این کتاب، بدیع‌ترین اندیشه‌ها و ابتکارات فلسفی [[صدر، محمد باقر|شهید صدر]] و از شیرین‌ترین ثمرات ذهن نقاد و جستجوگر و مبدع اوست. به‌جرأت می‌توان گفت که این نخستین کتابی است از یک عالم و فقیه مسلمان در تاریخ فرهنگ اسلامی، در یکی از مسائل مهم و سرنوشت‌ساز «فلسفه علم» و «روش‌شناسی علمی» که با بصیرت و احاطه کامل، همراه با نقل و نقد آرای حکیمان مغرب و مشرق به رشته تحریر درآمده است.<ref>ر.ک: سروش، عبدالکریم، ص22</ref>


==ساختار==
==ساختار==
خط ۶۱: خط ۶۱:
قسمت چهارم، بررسى نقاط اساسى نظریه معرفت است با توجه به نتیجه‏هائى که از بحث‏هاى پیشین کتاب به دست آمده و بیان شده است که بحث‏هاى گذشته کتاب چه اثرهاى بزرگ و قابل توجهى در بررسى نظریه معرفت داشته است. نویسنده در این قسمت زمینه‏هاى مختلف معرفت را بررسى نموده؛ البته آن زمینه‏هایى که ممکن است معرفت در آن زمینه‏ها به طریقى که دلیل استقرائى تفسیر شده است، تفسیر شود.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>
قسمت چهارم، بررسى نقاط اساسى نظریه معرفت است با توجه به نتیجه‏هائى که از بحث‏هاى پیشین کتاب به دست آمده و بیان شده است که بحث‏هاى گذشته کتاب چه اثرهاى بزرگ و قابل توجهى در بررسى نظریه معرفت داشته است. نویسنده در این قسمت زمینه‏هاى مختلف معرفت را بررسى نموده؛ البته آن زمینه‏هایى که ممکن است معرفت در آن زمینه‏ها به طریقى که دلیل استقرائى تفسیر شده است، تفسیر شود.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>


قسمت اصلی کتاب که متضمن آرای ابتکاری و اجتهادی [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] است، پس از نقد مبسوط او از راه‌حل‌های دیگران و پیراستن فضا از غبارهای برخاسته و پشت سر نهادن جنبه‌های نقضی و ایجاد ناامیدی نسبت به آرای موجود آغاز می‌شود و این خود نزدیک به سه‌چهارم کتاب را در بر می‌گیرد. در اینجاست که مکتب ذاتی معرفت، تعریف و تشریح می‌گردد.<ref>ر.ک: سروش، عبدالکریم، ص25</ref>
قسمت اصلی کتاب که متضمن آرای ابتکاری و اجتهادی [[صدر، محمد باقر|شهید صدر]] است، پس از نقد مبسوط او از راه‌حل‌های دیگران و پیراستن فضا از غبارهای برخاسته و پشت سر نهادن جنبه‌های نقضی و ایجاد ناامیدی نسبت به آرای موجود آغاز می‌شود و این خود نزدیک به سه‌چهارم کتاب را در بر می‌گیرد. در اینجاست که مکتب ذاتی معرفت، تعریف و تشریح می‌گردد.<ref>ر.ک: سروش، عبدالکریم، ص25</ref>


از نظر مؤلف، منطق ارسطویی تنها یک راه برای رشد معرفت می‌شناسد و آن طریق توالد موضوعی است؛ یعنی معتقد است که ادراکات و دریافت‌های انسان بر حسب ضوابطی منطقی، صرف نظر از خواست یا آگاهی یا ظن یا یقین شخص، خودبه‌خود مستلزم نتایجی است که به دنبال آن‌ها می‌آید؛ یعنی اگر معلومات شخص را به ماشینی هم بدهیم که معانی آن‌ها را نفهمد و به آنها باور یا ظنی هم پیدا نکند، باز هم می‌تواند نتایج منطقی آن‌ها را از دلشان بیرون بکشد. آن جنبه از معرفت که جداشدنی از شخص عالم است و در قالب قضایا و قیاسات ریخته می‌شود و در گردونه روابط منطقی وارد می‌گردد و نتایج صوری مشخص تولید می‌کند، جنبه موضوعی معرفت است و توالد موضوعی معرفت؛ یعنی زاده شدن معرفت بعدی از معارف قبلی بدون دخالت جنبه‌های روانی و شخصی عالم. بدیهی است که استدلال در این شیوه از رشد معرفت، برقرار کردن نوعی رابطه صحیح منطقی میان قضایای صادق است.<ref>همان</ref>
از نظر مؤلف، منطق ارسطویی تنها یک راه برای رشد معرفت می‌شناسد و آن طریق توالد موضوعی است؛ یعنی معتقد است که ادراکات و دریافت‌های انسان بر حسب ضوابطی منطقی، صرف نظر از خواست یا آگاهی یا ظن یا یقین شخص، خودبه‌خود مستلزم نتایجی است که به دنبال آن‌ها می‌آید؛ یعنی اگر معلومات شخص را به ماشینی هم بدهیم که معانی آن‌ها را نفهمد و به آنها باور یا ظنی هم پیدا نکند، باز هم می‌تواند نتایج منطقی آن‌ها را از دلشان بیرون بکشد. آن جنبه از معرفت که جداشدنی از شخص عالم است و در قالب قضایا و قیاسات ریخته می‌شود و در گردونه روابط منطقی وارد می‌گردد و نتایج صوری مشخص تولید می‌کند، جنبه موضوعی معرفت است و توالد موضوعی معرفت؛ یعنی زاده شدن معرفت بعدی از معارف قبلی بدون دخالت جنبه‌های روانی و شخصی عالم. بدیهی است که استدلال در این شیوه از رشد معرفت، برقرار کردن نوعی رابطه صحیح منطقی میان قضایای صادق است.<ref>همان</ref>
خط ۸۴: خط ۸۴:
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# فهری زنجانی، احمد، «مبانی منطقی استقراء»، ناشر: پیام آزادی، مکان چاپ: ایران – تهران، 1359ش.
# فهری زنجانی، احمد، «مبانی منطقی استقراء»، ناشر: پیام آزادی، مکان چاپ: ایران – تهران، 1359ش.
# سروش، عبدالکریم، «مبانی منطقی استقراء از نظر [[صدر، محمدباقر|آیت‌الله صدر]]»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله نشر دانش، شماره 15، فروردین و اردیبهشت 1362 (22 صفحه، از 22 تا 43)، به آدرس:
# سروش، عبدالکریم، «مبانی منطقی استقراء از نظر [[صدر، محمد باقر|آیت‌الله صدر]]»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله نشر دانش، شماره 15، فروردین و اردیبهشت 1362 (22 صفحه، از 22 تا 43)، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40290
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40290


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش