۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مىرود' به 'مىرود') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل مىشود و براى اثبات آن نیز یک سلسله مثال ذکر شده است. سپس گفته مىشود که «صیدنانى» از تعریب «چندنانى» (تاجر چوب صندل) که بهنوبه خود از چندن هندى (درخت صندل) گرفته شده، به وجود آمده است. | در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل مىشود و براى اثبات آن نیز یک سلسله مثال ذکر شده است. سپس گفته مىشود که «صیدنانى» از تعریب «چندنانى» (تاجر چوب صندل) که بهنوبه خود از چندن هندى (درخت صندل) گرفته شده، به وجود آمده است. | ||
در آغاز فصل دوم، داروها به ساده و مرکب تقسیم شده است. منشأ واژه «عقاقیر» (جمع عقّار) که در زبان عربى بهعنوان اصطلاحى براى مشخص کردن مفردات ادویه (داروهاى ساده) به کار | در آغاز فصل دوم، داروها به ساده و مرکب تقسیم شده است. منشأ واژه «عقاقیر» (جمع عقّار) که در زبان عربى بهعنوان اصطلاحى براى مشخص کردن مفردات ادویه (داروهاى ساده) به کار مىرود، توضیح داده شده است. سپس از واکنش بدن انسان در برابر مواد غذایى، داروها و زهرها گفته شده است. پس از آن، بیرونى اشاره مىکند که در هند پزشکانى هستند که با زهر درمان مىکنند و بهعنوان مثال داستان جالبى را ذکر مىکند. در پایان فصل گفته مىشود که بین هندیان سخنان حکمتآمیزى در پزشکى همانند سخنان بقراط معمول است. متأسفانه بیرونى هیچگونه اطلاع مشخصى در اینباره نمىدهد و فصل را با «ذکر آنچه من در این خصوص نزد آنها دیدهام، ممکن است سخن را به درازا بکشاند»، به پایان مىرساند. | ||
در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى مىشود و درباره نارسایىها در دستورهاى متقدمان و متأخران درباره بدلها گفته مىشود. این فصل ازآنرو شایان توجه است که اظهارات بیرونى در آن از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ بهطور کلى جالب توجه است. | در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى مىشود و درباره نارسایىها در دستورهاى متقدمان و متأخران درباره بدلها گفته مىشود. این فصل ازآنرو شایان توجه است که اظهارات بیرونى در آن از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ بهطور کلى جالب توجه است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل مىدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مىشود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مىشود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مىشود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مىشود و در پایان از بدلهاى آن سخن | شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل مىدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مىشود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مىشود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مىشود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مىشود و در پایان از بدلهاى آن سخن مىرود<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | ||
== وضعیت کتاب== | == وضعیت کتاب== |
ویرایش