۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهلبیت') |
جز (جایگزینی متن - 'مىشود' به 'مىشود') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
===سخنان بزرگان پیرامون کتاب=== | ===سخنان بزرگان پیرامون کتاب=== | ||
# نظر [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] درباره چاپ اول کتاب: «چون عبارت کتاب فيض الدموع در عالیترین درجه فصاحت و جزالت و نمونه کامل از فن انشای نثر فارسى است و به بهترین خط نستعلیق نوشته شده، چنانکه مىتوان گفت تا صنعت طبع پدید آمد، کتابى فارسى به خطى چنین زیبا به چاپ نرسیده، مرا دریغ آمد در آن تصرفى شود؛ هرچند حرفى شکسته یا اعرابى مهمل مانده یا اصلاحى مناسب تشخیص داده شد. غیر شماره صفحات که مستلزم تصرفى در خط نبود و آنکه سخنشناس است، داند در عصر اخیر، نثر فارسى بدین نیکویى کس بیاد ندارد. براى احیاى نام مؤلف که جد مادرى این بنده است و طلب مغفرت براى آن مرحوم که این تألیف از خیرات باقیات اوست، بهوسیله افست تجدید طبع گردید»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص22-23</ref> | # نظر [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] درباره چاپ اول کتاب: «چون عبارت کتاب فيض الدموع در عالیترین درجه فصاحت و جزالت و نمونه کامل از فن انشای نثر فارسى است و به بهترین خط نستعلیق نوشته شده، چنانکه مىتوان گفت تا صنعت طبع پدید آمد، کتابى فارسى به خطى چنین زیبا به چاپ نرسیده، مرا دریغ آمد در آن تصرفى شود؛ هرچند حرفى شکسته یا اعرابى مهمل مانده یا اصلاحى مناسب تشخیص داده شد. غیر شماره صفحات که مستلزم تصرفى در خط نبود و آنکه سخنشناس است، داند در عصر اخیر، نثر فارسى بدین نیکویى کس بیاد ندارد. براى احیاى نام مؤلف که جد مادرى این بنده است و طلب مغفرت براى آن مرحوم که این تألیف از خیرات باقیات اوست، بهوسیله افست تجدید طبع گردید»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص22-23</ref> | ||
# سیفالله نواب در مقدمه چاپ دوم مىنویسد: «بهطورىکه مشاهده | # سیفالله نواب در مقدمه چاپ دوم مىنویسد: «بهطورىکه مشاهده مىشود، مورخین اسلامى و متتبعین غربى، وقایع عاشورا را هریک با سبکى مخصوص تقریر و انتشار دادهاند و یادداشتهاى مورخین خارجى هم که بعضى تفصیل دادهاند، مراتبى را متذکر مىشوند که در نظر مطالعهکننده تاریخ، قابل بحث و تحقیق است؛ لکن مرحوم محمدابراهیم نواب در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است که در کلیات واقعه صرف وقت شده و جریانات از روى صحت تقسیمبندى شده باشد...»<ref>همان، ص23</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
از جمله ویژگیهای کتاب آن است که مؤلف از منابع معتبر در حد امکان بهره برده و دقت کافى در ضبط روایات و نقل صحیح آنها نموده است؛ هرچند به علم رجال و درایه عالم و مجتهد نبوده است، اما در حسن انتخاب و دقت تألیف، سلیقه شایستهاى به خرج داده است<ref>همان، ص23</ref> | از جمله ویژگیهای کتاب آن است که مؤلف از منابع معتبر در حد امکان بهره برده و دقت کافى در ضبط روایات و نقل صحیح آنها نموده است؛ هرچند به علم رجال و درایه عالم و مجتهد نبوده است، اما در حسن انتخاب و دقت تألیف، سلیقه شایستهاى به خرج داده است<ref>همان، ص23</ref> | ||
از دیگر ویژگیهای کتاب آن است که نثر بدایعنگار، نثر مرسل ساده و در برخى عبارات، مسجع ساده از انواع نثر فارسى است. تکلف و تصنعى در نثر بدایعنگار نیست. سخنآرایى و نغزگفتارى در تزیین نثر او فراوان است. استخوانبندى عبارات، استوار و خوشنقش است. حسن تألیف، تناسب کلمات، شیوایى و رسایى گفتار، زیبایى نثر او را بازمىنماید. روانى و سلاست، کلام وى را مطبوع و دلانگیز کرده است. ضعف تألیف، غرابت، اغلاق و ایجاز مخل و کلمات نامأنوس و ناخوشآهنگ در گزینش او جاى ندارد. هیچگونه تنافرى در میان عبارات و الفاظ دیده | از دیگر ویژگیهای کتاب آن است که نثر بدایعنگار، نثر مرسل ساده و در برخى عبارات، مسجع ساده از انواع نثر فارسى است. تکلف و تصنعى در نثر بدایعنگار نیست. سخنآرایى و نغزگفتارى در تزیین نثر او فراوان است. استخوانبندى عبارات، استوار و خوشنقش است. حسن تألیف، تناسب کلمات، شیوایى و رسایى گفتار، زیبایى نثر او را بازمىنماید. روانى و سلاست، کلام وى را مطبوع و دلانگیز کرده است. ضعف تألیف، غرابت، اغلاق و ایجاز مخل و کلمات نامأنوس و ناخوشآهنگ در گزینش او جاى ندارد. هیچگونه تنافرى در میان عبارات و الفاظ دیده نمىشود. افعال منسوخه در مجموع کتاب انگشتشمار است. از افعال ترکیبى بهتناسب زمان خویش بهره گرفته و ساختار قدیمى آن را حفظ کرده است<ref>ر.ک: همان، ص69</ref> | ||
مؤلف درباره شیوه نگارش و سبک نثر فارسى این کتاب در مقدمه خود چنین مىگوید: «... بدان صفت که بر زبان بزرگان دین حدیث رفته و مخبران صادق و گواهان امین یاد کردهاند به شرح بازگوید و در املاى هر خبر و انشاى هر معنى، لطف سیاقت و جمال بلاغت بازنماید و سخنهاى لطیف و معانى جزل به کار برد؛ چه، نامهنگاران این حدیث، غالبا از حلیت انشا و طراز بدیع عاطل بودند و در صناعت سخن چندان بضاعت نداشتند و بر ممارست فن بیان و مدارست علم معانى فزونى نیافته و آیین کنایت و لطیفه استعارت نداشته...»<ref>همان</ref> | مؤلف درباره شیوه نگارش و سبک نثر فارسى این کتاب در مقدمه خود چنین مىگوید: «... بدان صفت که بر زبان بزرگان دین حدیث رفته و مخبران صادق و گواهان امین یاد کردهاند به شرح بازگوید و در املاى هر خبر و انشاى هر معنى، لطف سیاقت و جمال بلاغت بازنماید و سخنهاى لطیف و معانى جزل به کار برد؛ چه، نامهنگاران این حدیث، غالبا از حلیت انشا و طراز بدیع عاطل بودند و در صناعت سخن چندان بضاعت نداشتند و بر ممارست فن بیان و مدارست علم معانى فزونى نیافته و آیین کنایت و لطیفه استعارت نداشته...»<ref>همان</ref> |
ویرایش