پرش به محتوا

در آستانه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')ب' به ') ب'
جز (جایگزینی متن - ')د' به ') د')
جز (جایگزینی متن - ')ب' به ') ب')
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
از اينجا وارد زير مجموعه دوم از آراء بلاستر مى‌شويم او مى‌آورد: «هيچ سندى نداريم كه نشان دهد، پيامبر به نوشتن وحى كه خود دريافت مى‌كرد، بپردازد، بلكه او اين مأموريت را به كاتبان وحى واگذار كرده است».<ref>همو، ص 26</ref>
از اينجا وارد زير مجموعه دوم از آراء بلاستر مى‌شويم او مى‌آورد: «هيچ سندى نداريم كه نشان دهد، پيامبر به نوشتن وحى كه خود دريافت مى‌كرد، بپردازد، بلكه او اين مأموريت را به كاتبان وحى واگذار كرده است».<ref>همو، ص 26</ref>


و در جاى ديگر مى‌آورد: «از تاريخ نزول آيات اوّليه، تا موقعى كه اين آيات به قيد تحرير درآمد،يك فاصله زمانى وجود داشته است...محمد(ص)بنابر احاديث، وحشت عظيمى احساس كرد، او در آغاز ندانست كه برگزيده خداى قادر است.»<ref>همو، ص 29</ref>
و در جاى ديگر مى‌آورد: «از تاريخ نزول آيات اوّليه، تا موقعى كه اين آيات به قيد تحرير درآمد،يك فاصله زمانى وجود داشته است...محمد(ص) بنابر احاديث، وحشت عظيمى احساس كرد، او در آغاز ندانست كه برگزيده خداى قادر است.»<ref>همو، ص 29</ref>


از اينجا [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش، فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو، ص 42 تا 45</ref>
از اينجا [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش، فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو، ص 42 تا 45</ref>
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند
و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند


را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص)بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>
را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص) بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو، ص 29</ref>
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو، ص 29</ref>
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
#جمع قرآن يعنى مجموعه آيات و سوره‌هاى قرآن كريم در يك‌جا مرتب و منظم شده و قرآن به صورت مصحف درآمده است.
#جمع قرآن يعنى مجموعه آيات و سوره‌هاى قرآن كريم در يك‌جا مرتب و منظم شده و قرآن به صورت مصحف درآمده است.


اما جمع به معناى اول جمع قرآن به معناى حفظ كردن و بخاطر سپردن كه به جمع اوّل قرآن معروف است قطعا در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) تحقق يافته است و هيچ‌كس در آن ترديدى ندارد.و در رأس حفاظ قرآن، پيامبر اسلام(ص)به عنوان نخستين حافظ قرآن قرار داشت.(رجوع كنيد الفهرست اطبع مصر)ص 47، تاريخ القرآن زنجانى، ص 46، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، ج 10 ص 475 چاپ اسلاميه در ذيل آيه'''سنقرئك فلا تنسى'''(سوره اعلى، آيه 6)
اما جمع به معناى اول جمع قرآن به معناى حفظ كردن و بخاطر سپردن كه به جمع اوّل قرآن معروف است قطعا در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) تحقق يافته است و هيچ‌كس در آن ترديدى ندارد.و در رأس حفاظ قرآن، پيامبر اسلام(ص) به عنوان نخستين حافظ قرآن قرار داشت.(رجوع كنيد الفهرست اطبع مصر)ص 47، تاريخ القرآن زنجانى، ص 46، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، ج 10 ص 475 چاپ اسلاميه در ذيل آيه'''سنقرئك فلا تنسى'''(سوره اعلى، آيه 6)


شاهد بر تعداد زياد حافظان قرآن در عصر رسول(ص)، كشته شدن چهار صد نفر از حافظان و قاريان در جنگ يمامه كه هفتاد نفر آنها را حافظان تشكيل مى‌دهند و همزمان با حيات رسول خدا(ص)همين تعداد از حفاظ قرآن در جنگ بئر معونه شهيد شدند<ref>الاتقان قرطبى، ج 1، ص 122</ref>
شاهد بر تعداد زياد حافظان قرآن در عصر رسول(ص)، كشته شدن چهار صد نفر از حافظان و قاريان در جنگ يمامه كه هفتاد نفر آنها را حافظان تشكيل مى‌دهند و همزمان با حيات رسول خدا(ص)همين تعداد از حفاظ قرآن در جنگ بئر معونه شهيد شدند<ref>الاتقان قرطبى، ج 1، ص 122</ref>
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:


يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سوره‌هاى آن مجموعا در يك‌جا مرتب شده (مصحف) و سوره‌ها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن
يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سوره‌هاى آن مجموعا در يك‌جا مرتب شده (مصحف) و سوره‌ها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن
پس از رحلت رسول اكرم(ص)به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.
پس از رحلت رسول اكرم(ص) به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.


بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.
بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص)كه تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.
اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص)كه تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.


ولى آنچه در نقد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مهم است دلائلى است كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا(ص)به‌طور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعه‌ايى بيان مى‌كند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مى‌شود كه ما به اختصار بازگو مى‌كنيم.
ولى آنچه در نقد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مهم است دلائلى است كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا(ص) به‌طور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعه‌ايى بيان مى‌كند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مى‌شود كه ما به اختصار بازگو مى‌كنيم.


-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.
-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:
-فراموشى نبى اكرم اسلام بعضى از آيات قرآن را ما به نقد كامل تمام اين آراء در اين مختصر نمى‌توانيم بپردازيم ولى بطور خلاصه و كلى آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] را مى‌توانيم بغير از آنچه قبلا ذكر كرديم به موارد ذيل نقد كنيم.
-فراموشى نبى اكرم اسلام بعضى از آيات قرآن را ما به نقد كامل تمام اين آراء در اين مختصر نمى‌توانيم بپردازيم ولى بطور خلاصه و كلى آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] را مى‌توانيم بغير از آنچه قبلا ذكر كرديم به موارد ذيل نقد كنيم.


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در خيلى از موارد(من‌جمله فراموش نمودن پيامبر(ص)بخشى از آيات)به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت من‌جمله‌كتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مى‌كند ولى به آياتى كه در زمينه‌ها
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در خيلى از موارد(من‌جمله فراموش نمودن پيامبر(ص) بخشى از آيات) به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت من‌جمله‌كتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مى‌كند ولى به آياتى كه در زمينه‌ها
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا(ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص) در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا(ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص) در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش