۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')د' به ') د') |
جز (جایگزینی متن - ')ب' به ') ب') |
||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
لا جبر و لا تفويض | لا جبر و لا تفويض | ||
سوّمين ايقاظ اختصاص به بيان رواياتى در رد قدريه و پاسخ به آنها دارد كه از عنوان لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين براى اين ايقاظ بهره گرفته است.او دو روايت از پيغمبر اكرم(ص)به اين مضامين نقل مىكند كه القدريه محبوس هذه الامّة و لعنت القدريّة على لسان سبعين نبيّا.سپس در اختلافى كه در تعيين مصداق قدريه وجود دارد را بيان مىكند كه شيعيان و معتزله جبريون و اشاعره و همفكرانشان را قدريه مىدانند و آنها را كسانى مىپندارند كه قائل به اسناد تمام خيرات و شرور به قضاء و قدر الهى بدون مدخليّت قدرت بشرى در اين راستا مىباشند و اشاعره خيال مىكنند منظور از اصحاب قدر كه در روايت آمده معتزله و شيعه مىباشد كه علت چنيننسبتى به شيعه و معتزله از سوى اشاعره مبالغهاى است كه از سوى اين دو طائفه نسبت به انكار قدر صورت گرفته است.مير داماد با استناد به كلماتى از بزرگان اشاعره به قضاوت در بين ايندو عقيده نشسته و منظور از قدريّه را بدون نياز به هيچگونه تأويلى همان جبريّه مىشمارد. | سوّمين ايقاظ اختصاص به بيان رواياتى در رد قدريه و پاسخ به آنها دارد كه از عنوان لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين براى اين ايقاظ بهره گرفته است.او دو روايت از پيغمبر اكرم(ص) به اين مضامين نقل مىكند كه القدريه محبوس هذه الامّة و لعنت القدريّة على لسان سبعين نبيّا.سپس در اختلافى كه در تعيين مصداق قدريه وجود دارد را بيان مىكند كه شيعيان و معتزله جبريون و اشاعره و همفكرانشان را قدريه مىدانند و آنها را كسانى مىپندارند كه قائل به اسناد تمام خيرات و شرور به قضاء و قدر الهى بدون مدخليّت قدرت بشرى در اين راستا مىباشند و اشاعره خيال مىكنند منظور از اصحاب قدر كه در روايت آمده معتزله و شيعه مىباشد كه علت چنيننسبتى به شيعه و معتزله از سوى اشاعره مبالغهاى است كه از سوى اين دو طائفه نسبت به انكار قدر صورت گرفته است.مير داماد با استناد به كلماتى از بزرگان اشاعره به قضاوت در بين ايندو عقيده نشسته و منظور از قدريّه را بدون نياز به هيچگونه تأويلى همان جبريّه مىشمارد. | ||
مؤلف در ايقاظ چهارم رساله به بيان رواياتى كه مفهوم لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين را افاده | مؤلف در ايقاظ چهارم رساله به بيان رواياتى كه مفهوم لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين را افاده | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۶۴: | ||
ب)بودن در ذات به حب نفس ذات بطورى كه صحيح باشد از او ايجاد و لا ايجاد يا صدور و لا صدور | ب) بودن در ذات به حب نفس ذات بطورى كه صحيح باشد از او ايجاد و لا ايجاد يا صدور و لا صدور | ||
كه دو مفهوم متلازمند. | كه دو مفهوم متلازمند. | ||
خط ۶۱۳: | خط ۶۱۳: | ||
5)برهان اخص و امتن لتوحيد البارى تعالى:در اينجا با نقل كلامى از [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در مورد واجب | 5) برهان اخص و امتن لتوحيد البارى تعالى:در اينجا با نقل كلامى از [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در مورد واجب | ||
الوجود و اينكه واجب الوجود بحث بنفس ذاته است نه وجوب ثابت بر آن و زائد بر ذاتش | الوجود و اينكه واجب الوجود بحث بنفس ذاته است نه وجوب ثابت بر آن و زائد بر ذاتش |
ویرایش