۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(بلد کردن) |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
نگارش این کتاب بر اساس حولیات (سالنگاری) تنظیم شده است. شروع آن از آغاز خلقت و اتمام آن به سرانجام تاریخ و منتهی شدن به قیامت، چهرهای خاص به تاریخ وی بخشیده است. نویسنده در بخش رخدادهای مرتبط به خلقت، انبیاء و گذشتگان سعی نموده ضمن رعایت ترتیب سیر حوادث تاریخی با ذکر آیات قرآن و احادیثی که توسط راویان مختلف بیان گردیده است به شرح حوادث بپردازد. در این بخش به دلیل آنکه سال رویدادها نامشخص است، روال نگارش مبتنی بر سالشماری نیست؛ اما از عصر نبوی به بعد بهصورت سالشمار و گاه همراه با ذکر ماه و روز حوادث را نقل مینماید<ref>حضرتی، حسن؛ شریعتجو، منیره، ص164</ref>. | '''نگارش''' این کتاب بر اساس حولیات (سالنگاری) تنظیم شده است. شروع آن از آغاز خلقت و اتمام آن به سرانجام تاریخ و منتهی شدن به قیامت، چهرهای خاص به تاریخ وی بخشیده است. نویسنده در بخش رخدادهای مرتبط به خلقت، انبیاء و گذشتگان سعی نموده ضمن رعایت ترتیب سیر حوادث تاریخی با ذکر آیات قرآن و احادیثی که توسط راویان مختلف بیان گردیده است به شرح حوادث بپردازد. در این بخش به دلیل آنکه سال رویدادها نامشخص است، روال نگارش مبتنی بر سالشماری نیست؛ اما از عصر نبوی به بعد بهصورت سالشمار و گاه همراه با ذکر ماه و روز حوادث را نقل مینماید<ref>حضرتی، حسن؛ شریعتجو، منیره، ص164</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بودهام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیدهام. امام(ع) هیچگاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همانجا که آمدهاند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو میرود<ref>همان</ref>. | همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بودهام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیدهام. امام(ع) هیچگاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همانجا که آمدهاند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو میرود<ref>همان</ref>. | ||
ابن کثیر از استاد خـود، ابن تیمیه (م 728 ق) - که وهابیت ریشه در اندیشههای او دارد- تأثیر فراوان پذیرفته و پیرو مکتب فکری اوست. به سبب این تأثیرپذیری و دلایل دیگر، ابن کثیر مواضع ضد شیعی آشکاری دارد که نمونههای آن را در انکار برخی از فـضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، همچنین حمایت از بنیامیه و رفع اتهام از آنان میتوان مشاهده کرد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمتالله، ص64</ref>. | ابن کثیر از استاد خـود، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] (م 728 ق) - که وهابیت ریشه در اندیشههای او دارد- تأثیر فراوان پذیرفته و پیرو مکتب فکری اوست. به سبب این تأثیرپذیری و دلایل دیگر، ابن کثیر مواضع ضد شیعی آشکاری دارد که نمونههای آن را در انکار برخی از فـضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، همچنین حمایت از بنیامیه و رفع اتهام از آنان میتوان مشاهده کرد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمتالله، ص64</ref>. | ||
ابن کثیر در تاریخنگاری خـود دربـاره شـیعه، بهطورکلی سـعی دارد تشیع را کماهمیت جلوه دهد و به پیشوایان و بزرگان شیعه نپردازد. او از مسائل مربوط به شیعه بهندرت یـاد میکند، مگر جایی که بخواهد بدگویی کـند. بـرای نـمونه، ابـن کـثیر در هـر سال، افراد مهمی را که در آن سال از دنیا رفتهاند، ذکر کرده و به شرححال آنها -گاه در چند صفحه- میپردازد؛ اما در هیچ سالی از امام جواد(ع) و همچنین [[امام حسن عسکری(ع)|امـام حسن عسکری(ع)]] ذکری به میان نمیآورد. او در شرححال امام صادق علیهالسلام در سال 148ق، تنها یک سطر مطلب آورده و آنهم این است: جعفر بن محمد صادق که کتاب اختلاج الاعـضاء به او مـنسوب است؛ و نسبتی دروغین است. این مسئله وقتی بیشتر تعجبآور است که بدانیم ابن کثیر برای برخی همسران شاهان و زنادیق، چند صفحه اختصاص داده است<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمتالله، ص66</ref>. | ابن کثیر در تاریخنگاری خـود دربـاره شـیعه، بهطورکلی سـعی دارد تشیع را کماهمیت جلوه دهد و به پیشوایان و بزرگان شیعه نپردازد. او از مسائل مربوط به شیعه بهندرت یـاد میکند، مگر جایی که بخواهد بدگویی کـند. بـرای نـمونه، ابـن کـثیر در هـر سال، افراد مهمی را که در آن سال از دنیا رفتهاند، ذکر کرده و به شرححال آنها -گاه در چند صفحه- میپردازد؛ اما در هیچ سالی از امام جواد(ع) و همچنین [[امام حسن عسکری(ع)|امـام حسن عسکری(ع)]] ذکری به میان نمیآورد. او در شرححال امام صادق علیهالسلام در سال 148ق، تنها یک سطر مطلب آورده و آنهم این است: جعفر بن محمد صادق که کتاب اختلاج الاعـضاء به او مـنسوب است؛ و نسبتی دروغین است. این مسئله وقتی بیشتر تعجبآور است که بدانیم ابن کثیر برای برخی همسران شاهان و زنادیق، چند صفحه اختصاص داده است<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمتالله، ص66</ref>. |
ویرایش