۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد حسين' به 'محمدحسین') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ايشان همچنين دروس فقه و اصول را در هجرتى كه به سال 1358ق به قم داشت، از محضر بزرگانى چون آيتالله حجت، خوانسارى و بروجردى فرا گرفت. مدتى نيز از محضر فقه و اصول [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) بهرهمند شد و البته مراوداتى در بحث اخلاق با امام راحل(ره) نيز داشت. | ايشان همچنين دروس فقه و اصول را در هجرتى كه به سال 1358ق به قم داشت، از محضر بزرگانى چون آيتالله حجت، خوانسارى و بروجردى فرا گرفت. مدتى نيز از محضر فقه و اصول [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) بهرهمند شد و البته مراوداتى در بحث اخلاق با امام راحل(ره) نيز داشت. | ||
وى اجازه اجتهاد خود را از بزرگانى چون آيتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]]، آيتالله سيد محمد حجت، شيخ [[عراقی، عبدالنبی|عبدالنبى عراقى]] و آيتالله شاه آبادى دريافت كرد.ايشان از شاگردان آيتالله سيد على حائرى، ميرزاى تنكابنى و شيخ | وى اجازه اجتهاد خود را از بزرگانى چون آيتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]]، آيتالله سيد محمد حجت، شيخ [[عراقی، عبدالنبی|عبدالنبى عراقى]] و آيتالله شاه آبادى دريافت كرد.ايشان از شاگردان آيتالله سيد على حائرى، ميرزاى تنكابنى و شيخ محمدحسین زاهد بود. وى افزون بر زبان عربى، به زبانهاى فرانسه و انگليسى هم مسلط بود. | ||
در سال 1373ق كه جناب حاج شيخ | در سال 1373ق كه جناب حاج شيخ محمدحسین زاهد تهرانى، معروف به زاهد نفتفروش كه در مسجد امين الدوله واقع در بازار وفات كردند، بنا به درخواست اهل مسجد و محل، [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]، به آيتالله حقشناس دستور دادند تا براى حل مشكلات دينى و رسيدگى به امور شرعى آن مسجد، به تهران عزيمت كنند. | ||
در اين زمينه ايشان خود مىفرمايند: «مردم به قم آمدند و تقاضاى كسى را فرمودند. مرحوم [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) كه آن روز در محضر آقاى بروجردى بودند و نسبتشان به حقير چون پدرى به فرزند بود، به من فرمودند شما برويد و از [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] هم درخواست كردند كه ايشان هم حكم كنند. ايشان هم حكم فرمودند. حس كنجكاوى و مقام گستاخى فرزند به پدر باعث شد كه عرضه داشتم: آقا چرا خودتان تشريف نمىبريد؟ [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) فرمودند: مردم گفتهاند عبدالكريم. (عين عبارت ايشان است) به جدّم اگر مىگفتند روحالله من پيشقدم مىشدم.» | در اين زمينه ايشان خود مىفرمايند: «مردم به قم آمدند و تقاضاى كسى را فرمودند. مرحوم [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) كه آن روز در محضر آقاى بروجردى بودند و نسبتشان به حقير چون پدرى به فرزند بود، به من فرمودند شما برويد و از [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] هم درخواست كردند كه ايشان هم حكم كنند. ايشان هم حكم فرمودند. حس كنجكاوى و مقام گستاخى فرزند به پدر باعث شد كه عرضه داشتم: آقا چرا خودتان تشريف نمىبريد؟ [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) فرمودند: مردم گفتهاند عبدالكريم. (عين عبارت ايشان است) به جدّم اگر مىگفتند روحالله من پيشقدم مىشدم.» |
ویرایش