۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عيون أخبار الرضا (عليهالسلام) (ترجمه آقانجفی)' به 'عيون أخبار الرضا(عليه السلام) (ترجمه آقانجفی)') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد حسن' به 'محمدحسن') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''آقا نَجَفى، شيخ محمدتقى رازى''' (1262 - 1332ق / 1846 - 1914م)، عالم بزرگ شيعى ايرانى است. پدر وى، شيخ محمدباقر از دانشمندان روزگار خود بود و جد وى، شيخ محمدتقى رازى، نويسنده «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]»، مقام اجتهاد و رهبرى داشت. نياكان آقا نجفى، از ايوانكى ورامين بودند. جدش در آغاز جوانى به عراق رفت و پس از سالها تحصيل علم، اصفهان را براى سكونت و فعاليتهاى دينى برگزيد و در آنجا حوزه درسى داير كرد. | '''آقا نَجَفى، شيخ محمدتقى رازى''' (1262 - 1332ق / 1846 - 1914م)، عالم بزرگ شيعى ايرانى است. پدر وى، شيخ محمدباقر از دانشمندان روزگار خود بود و جد وى، شيخ محمدتقى رازى، نويسنده «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]»، مقام اجتهاد و رهبرى داشت. نياكان آقا نجفى، از ايوانكى ورامين بودند. جدش در آغاز جوانى به عراق رفت و پس از سالها تحصيل علم، اصفهان را براى سكونت و فعاليتهاى دينى برگزيد و در آنجا حوزه درسى داير كرد. | ||
آقا نجفى، در 22 ربيعالثانى 1262ق / 19 مارس 1846م، در اصفهان زاده شد. مقدمات علوم را در محضر پدرش فراگرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصيل علم ادامه داد. از محضر [[میرزای شیرازی، | آقا نجفى، در 22 ربيعالثانى 1262ق / 19 مارس 1846م، در اصفهان زاده شد. مقدمات علوم را در محضر پدرش فراگرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصيل علم ادامه داد. از محضر [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] كه زمانى در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نيز شيخ مهدى كاشف الغطاء و شيخ راضى نجفى، بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسيد، سپس به اصفهان بازگشت و هم در زمان حيات پدر مرجعيت عام يافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوى فراوان شد. او را بهعنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نكتهگويى، سخاوت و شجاعت ستودهاند. | ||
طىّ دوران مرجعيت و حكومت شرعى و عرفى خود در اصفهان، در كمك به مردم، رفع ستم از ايشان و تأمين وسايل آسايش آنان كوشا بود. حدود شرعى را اجرا مىكرد و نسبت به حسن جريان زندگانى و تحصيل طلاب علومِ دينى اهتمام مىورزيد. به ناصر الدين شاه و دستگاه حكومت او بىاعتنا بود و با ظل السلطان، فرزند شاه كه حاكم اصفهان بود و بسيار بر مردم ستم مىكرد، همواره درگير بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاكم اصفهان افزونتر بود. | طىّ دوران مرجعيت و حكومت شرعى و عرفى خود در اصفهان، در كمك به مردم، رفع ستم از ايشان و تأمين وسايل آسايش آنان كوشا بود. حدود شرعى را اجرا مىكرد و نسبت به حسن جريان زندگانى و تحصيل طلاب علومِ دينى اهتمام مىورزيد. به ناصر الدين شاه و دستگاه حكومت او بىاعتنا بود و با ظل السلطان، فرزند شاه كه حاكم اصفهان بود و بسيار بر مردم ستم مىكرد، همواره درگير بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاكم اصفهان افزونتر بود. |
ویرایش