الصرفة و الإنباء بالغيب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خواجه نصیرالدین طوسی' به 'خواجه نصیرالدین طوسی '
جز (جایگزینی متن - 'سیوطی' به 'سیوطی ')
جز (جایگزینی متن - 'خواجه نصیرالدین طوسی' به 'خواجه نصیرالدین طوسی ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
قدیمی‌ترین کسانی را که علما، آنان را از قائلان به صرفه شمرده‌اند، جعد بن درهم و واصل بن عطا و بشر بن غیاث مریسی و ابوموسی عیسی بن صبیح المردار هستند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>.
قدیمی‌ترین کسانی را که علما، آنان را از قائلان به صرفه شمرده‌اند، جعد بن درهم و واصل بن عطا و بشر بن غیاث مریسی و ابوموسی عیسی بن صبیح المردار هستند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>.


نویسنده در فصل اول از بخش اول کتاب، تعدادی از قائلین به صرفه و اقوال و نظریات آنان از اهل شیعه و تسنن را ذکر می‌کند. در میان این افراد کسانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و شریف مرتضی از شیعه و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  و جوینی و [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]  از اهل تسنن وجود دارند. وی می‌نویسد: دو عبارت از سید مرتضی هست که از آنها قول وی به نظریه صرفه را می‌توان بیرون کشید: «إن اللّه سلب العرب العلوم التي لا بد منها في المعارضة»؛ یعنی: «خداوند علومی را که برای همانندآوری قرآن لازم بوده، از عرب سلب کرده است». البته این عبارت از قول کسانی که زندگی‌نامه وی را نقل کرده‌اند، به وی نسبت داده شده است. عبارت دوم، چیزی است که عبدالعلیم هندی در رساله‌ای خطی متعلق به سید مرتضی که در کتابخانه برلین وجود دارد، مشاهده کرده؛ در این رساله وی این‌گونه بر صرفه احتجاج کرده که: فرق بین سوره‌های کوچک قرآنی و عبارات زیبا و بلیغ عربی برای هرکسی واضح نیست؛ درحالی‌که فرق بین کلام نیکو و پست در کلام عرب‌ها برای همه آنان واضح بوده است؛ ازاین‌رو باید گفت که خداوند عرب را از آوردن مانند قرآن، منع کرده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
نویسنده در فصل اول از بخش اول کتاب، تعدادی از قائلین به صرفه و اقوال و نظریات آنان از اهل شیعه و تسنن را ذکر می‌کند. در میان این افراد کسانی چون [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]  و شریف مرتضی از شیعه و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  و جوینی و [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]  از اهل تسنن وجود دارند. وی می‌نویسد: دو عبارت از سید مرتضی هست که از آنها قول وی به نظریه صرفه را می‌توان بیرون کشید: «إن اللّه سلب العرب العلوم التي لا بد منها في المعارضة»؛ یعنی: «خداوند علومی را که برای همانندآوری قرآن لازم بوده، از عرب سلب کرده است». البته این عبارت از قول کسانی که زندگی‌نامه وی را نقل کرده‌اند، به وی نسبت داده شده است. عبارت دوم، چیزی است که عبدالعلیم هندی در رساله‌ای خطی متعلق به سید مرتضی که در کتابخانه برلین وجود دارد، مشاهده کرده؛ در این رساله وی این‌گونه بر صرفه احتجاج کرده که: فرق بین سوره‌های کوچک قرآنی و عبارات زیبا و بلیغ عربی برای هرکسی واضح نیست؛ درحالی‌که فرق بین کلام نیکو و پست در کلام عرب‌ها برای همه آنان واضح بوده است؛ ازاین‌رو باید گفت که خداوند عرب را از آوردن مانند قرآن، منع کرده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


فصل دوم از بخش اول، به رد قول به صرفه می‌پردازد و در این راستا، به ترتیب تاریخی، استدلالات مخالفان صرفه را نقل می‌کند. وی 27 مورد را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص41-55</ref>.
فصل دوم از بخش اول، به رد قول به صرفه می‌پردازد و در این راستا، به ترتیب تاریخی، استدلالات مخالفان صرفه را نقل می‌کند. وی 27 مورد را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص41-55</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش