۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مترجم در مقدمه اش در مورد نویسنده کتاب؛ صالح الوردانی سخن به میان آورده و ایشان را همچون دکتر تیجانی از راهیافتگان صراط مستقیم معرفی میکند که از بین راههای انحرافی، صراط حقیقی را برگزید و همراه با راستگویان شد. او میگوید: نویسنده کتاب قطعا از قلبی بیدار و وجدانی پاک برخوردار است که با غلبه بر تعصب و جهالت توانست به مقصد حقیقی نائل گردد. سپس مترجم احادیثی در فضایل بیکران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | مترجم در مقدمه اش در مورد نویسنده کتاب؛ صالح الوردانی سخن به میان آورده و ایشان را همچون دکتر تیجانی از راهیافتگان صراط مستقیم معرفی میکند که از بین راههای انحرافی، صراط حقیقی را برگزید و همراه با راستگویان شد. او میگوید: نویسنده کتاب قطعا از قلبی بیدار و وجدانی پاک برخوردار است که با غلبه بر تعصب و جهالت توانست به مقصد حقیقی نائل گردد. سپس مترجم احادیثی در فضایل بیکران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] ذکر میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص4-1</ref> | ||
نویسنده در مقدمه، از چگونگی راه یافتن خویش به حقیقت سخن میگوید و رمز نجات خود را در یک نکته اساسی بیان میدارد و آن اینکه برای رسیدن به حقیقت باید از نصوص دینی بهره برد نه از رجالی که با مطامع سیاسی، دین را به مردم عرضه کردند و در واقع باید هاله تقدس را از صحابه و فقیهان کنار زد تا حقایق مسائل اختلافی پس از پیامبر(ص) بر ما آشکار گردد<ref>ر.ک: همان، ص5-8</ref> | نویسنده در مقدمه، از چگونگی راه یافتن خویش به حقیقت سخن میگوید و رمز نجات خود را در یک نکته اساسی بیان میدارد و آن اینکه برای رسیدن به حقیقت باید از نصوص دینی بهره برد نه از رجالی که با مطامع سیاسی، دین را به مردم عرضه کردند و در واقع باید هاله تقدس را از صحابه و فقیهان کنار زد تا حقایق مسائل اختلافی پس از پیامبر(ص) بر ما آشکار گردد<ref>ر.ک: همان، ص5-8</ref> | ||
| خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
از طرف دیگر گروه تکفیر، از عواملی بود که انسان را به رهایی از گذشتگان وامیداشت. | از طرف دیگر گروه تکفیر، از عواملی بود که انسان را به رهایی از گذشتگان وامیداشت. | ||
اندیشه حاکمیت نیز از اهمیت بهسزایی برخوردار بود، زیرا تحیری در گروه جهاد وجود داشت که نمیدانستند با حکومت مبارزه کنند یا اطاعت؟ این مساله مرا واداشت که در پی تحقیق از منابع فقهی گذشته در مورد چگونگی رفتار با حکومتها برآیم. در نهایت دریافتم طرحهای حاکمان و گذشتگان در اطاعت بیچونچرا از حکومتها، چیزی جز بهرهبرداری سیاسی مرموزانه و تأویل و تفسیر به نفع خویش نیست. از جمله عوامل، کتب و افکار سلفیگری است که جوانان را فقط به پیروی از مکتب [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] | اندیشه حاکمیت نیز از اهمیت بهسزایی برخوردار بود، زیرا تحیری در گروه جهاد وجود داشت که نمیدانستند با حکومت مبارزه کنند یا اطاعت؟ این مساله مرا واداشت که در پی تحقیق از منابع فقهی گذشته در مورد چگونگی رفتار با حکومتها برآیم. در نهایت دریافتم طرحهای حاکمان و گذشتگان در اطاعت بیچونچرا از حکومتها، چیزی جز بهرهبرداری سیاسی مرموزانه و تأویل و تفسیر به نفع خویش نیست. از جمله عوامل، کتب و افکار سلفیگری است که جوانان را فقط به پیروی از مکتب [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] فرا میخواند و به تکفیر سایر مذاهب و فرق دعوت میکرد. و تمام این موارد حکایت از یک فریب زیرکانهای داشت برای مقابله و نابودی تفکر شیعی. | ||
از جمله عوامل رهاییبخش از گذشته، مبانی فکری گروههای اهل سنت در مصر بود، که تنها بر پایه اجتهادات بیاساس بود که نص را رها کرده و دین خود بر مبنای نظرات و اجتهادات گذشتگان بنا میکردند و بیش از اینکه حقیقت دین را از منصوصات در قرآن و روایات اخذ کنند از میراث اجتهادی سلف بهره میبردند<ref>ر.ک: همان، 80-31</ref> | از جمله عوامل رهاییبخش از گذشته، مبانی فکری گروههای اهل سنت در مصر بود، که تنها بر پایه اجتهادات بیاساس بود که نص را رها کرده و دین خود بر مبنای نظرات و اجتهادات گذشتگان بنا میکردند و بیش از اینکه حقیقت دین را از منصوصات در قرآن و روایات اخذ کنند از میراث اجتهادی سلف بهره میبردند<ref>ر.ک: همان، 80-31</ref> | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
او میگوید: پس از این تردیدها بود که بر آن شدم روایات در مدح صحابه را با میزان عقل و قرآن بسنجم، تا اینکه به این نتیجه دست یافتم که اغلب روایات درباره فضیلت اصحاب اشاره به فضیلت روشنی ندارد و بیشتر آنها از زبان صاحبانشان نقل شده است و گاه این ستایشها درباره یاران معاویه و خط بنیامیه ساخته شده است. | او میگوید: پس از این تردیدها بود که بر آن شدم روایات در مدح صحابه را با میزان عقل و قرآن بسنجم، تا اینکه به این نتیجه دست یافتم که اغلب روایات درباره فضیلت اصحاب اشاره به فضیلت روشنی ندارد و بیشتر آنها از زبان صاحبانشان نقل شده است و گاه این ستایشها درباره یاران معاویه و خط بنیامیه ساخته شده است. | ||
از جمله عواملی که مایه تشکیک است، توجیه و تأویلهای بیاساس درباره روایاتی است که در فضیلت و مقام علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) صادر شده که هر کدام از این نصوص را به بهانهای بیارزش جلوه میدهند. همچنین روایاتی که در [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] | از جمله عواملی که مایه تشکیک است، توجیه و تأویلهای بیاساس درباره روایاتی است که در فضیلت و مقام علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) صادر شده که هر کدام از این نصوص را به بهانهای بیارزش جلوه میدهند. همچنین روایاتی که در [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و [[صحيح مسلم]] از نوع ارتباط زناشویی پیامبر(ص) با همسرانش نقل شده بسیار دور از شأن ایشان است و دور از عقل است پیامبری که به فرموده قرآن دارای خلق عظیم است چنین رفتارهای ناشایستی مرتکب شده باشد. و این حکایت از آن دارد دستهایی پشتپرده وجود داشته برای جعل چنین روایاتی به هدف توجیه زنبارگی حکومتمداران شهوتران. دیگر از عوامل شک برانگیز، سبک اهل سنت در گزینش احادیث است، که اعتبار صحیح بودن احادیث را فقط در صحت سندی خلاصه کردهاند و از عقل و نص قرآن برای راستیآزمایی بهره نمیبرند<ref>ر.ک: همان، ص150-83</ref> | ||
تعصب بیجا بر عدالت صحابه و استناد به اجماع از دیگر علل تردید بود، آنان به قدری عدالت صحابه را افراطی مطرح میکنند که کوچکترین انتقادی به صحابه کفر و نفاق محسوب میشود و حال آنکه این طرح ضابطهای ندارد و نیز مخالف نص صریح قرآن است. آنان اجماع که بر پایه مطامع سیاسی است چنان ترویج میدهند که گویی از اصول اساسی دین است و اگر کسی با آن کوچکترن مخالفتی کند در گمراهی محض است. | تعصب بیجا بر عدالت صحابه و استناد به اجماع از دیگر علل تردید بود، آنان به قدری عدالت صحابه را افراطی مطرح میکنند که کوچکترین انتقادی به صحابه کفر و نفاق محسوب میشود و حال آنکه این طرح ضابطهای ندارد و نیز مخالف نص صریح قرآن است. آنان اجماع که بر پایه مطامع سیاسی است چنان ترویج میدهند که گویی از اصول اساسی دین است و اگر کسی با آن کوچکترن مخالفتی کند در گمراهی محض است. | ||
| خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
ایشان در ادامه، به درک صحیح امامت اشاره دارد و میگوید: اگر موضوع امامت درست درک نشود ممکن است در بحث عصمت و غیبت امام، دچار گمراهی در فهم شویم. | ایشان در ادامه، به درک صحیح امامت اشاره دارد و میگوید: اگر موضوع امامت درست درک نشود ممکن است در بحث عصمت و غیبت امام، دچار گمراهی در فهم شویم. | ||
نویسنده در نهایت، به موضوع گردآوری قرآن توسط خلیفه سوم اشاره میکند و میگوید قرآنی که نزد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] | نویسنده در نهایت، به موضوع گردآوری قرآن توسط خلیفه سوم اشاره میکند و میگوید قرآنی که نزد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و برخی از صحابه وجود داشت دارای تفاسیری بود که حقانیت اهلبیت(ع) را بیشازپیش به رخ مخالفین میکشاند لکن با گردآوری قرآن توسط خلیفه سوم و نادیده گرفتن تفاسیر آن، هدفی جز مخفی نمودن جایگاه اهلبیت(ع) و اختلاف و تفرقه میان مسلمانان بهدنبال نداشت<ref>ر.ک: همان، ص353-245</ref> | ||
مترجم در پایان کتاب، در تکمیل نظرات نویسنده درباره قرآن میگوید: همین قرآن موجود، کامل است و هیچ تحرفی در آن وجود ندارد. | مترجم در پایان کتاب، در تکمیل نظرات نویسنده درباره قرآن میگوید: همین قرآن موجود، کامل است و هیچ تحرفی در آن وجود ندارد. | ||
ویرایش