۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای تقدیمیهای به قلم حسن بن صادق حسینی آل مجدد شیرازی، مقدمه محقق، مطالب کتاب در نه مسلک، یازده فصل و یک خاتمه است. سپس فهارس کتاب (آیات، احادیث، اعلام، مصادر) و فهرست مطالب است. | کتاب دارای تقدیمیهای به قلم حسن بن صادق حسینی آل مجدد شیرازی، مقدمه محقق، مطالب کتاب در نه مسلک، یازده فصل و یک خاتمه است. سپس فهارس کتاب (آیات، احادیث، اعلام، مصادر) و فهرست مطالب است. | ||
نویسنده در نگارش کتاب از دویستوچهلوهشت منبع بهره برده که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب]] | نویسنده در نگارش کتاب از دویستوچهلوهشت منبع بهره برده که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب]] [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة]] [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر جزری]]، [[الأعلام]] [[زرکلی، خیرالدین|خیرالدین زرکلی]]، امالیهای شیخ طوسی و [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]]، الأنساب سمعانی، أحكام القرآن جصاص، [[أمل الآمل في علماء جبل عامل|أمل الآمل]] [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]]، تاریخ الخلفای [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، [[تاريخ اليعقوبي|تاریخ یعقوبی]]، تاريخ مدينة دمشق [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]]، تاريخ أصبهان احمد بن عبدالله بن احمد اصبهانی، تدريب الراوي [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، توحید [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]]، تهذيب التهذيب [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در این کتاب درباره خصوص حدیث باب علم پیامبر بودن [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] | نویسنده در این کتاب درباره خصوص حدیث باب علم پیامبر بودن [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و همه مباحث مرتبط با آن مانند سند و دلالت و... پرداخته است. او در این راستا از قواعد مرسوم بین علمای حدیث پیروی کرده است. | ||
از اسباب و علل گرایش ابن صدیق به نوشتن کتابی در خصوص این حدیث، اولا درخواست پدرش مبنی بر نوشتن کتابی مستقل درباره روایت باب العلم بوده و ثانیا اینکه از نظر وی جای چنین کتابی در بین کتب اسلامی خالی بوده؛ یعنی او کسی را ندیده که مستقلا به تألیف اثری در اینباره دست زده باشد. از نگاه محقق، نویسنده کتاب در نوشتن آن از شیوه علمی دقیقی استفاده کرده که مانند آن را کمتر میتوان در دیگر کتابهای حدیثی دید و این خود دلالت بر فضل و کمال او دارد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص47-50</ref> | از اسباب و علل گرایش ابن صدیق به نوشتن کتابی در خصوص این حدیث، اولا درخواست پدرش مبنی بر نوشتن کتابی مستقل درباره روایت باب العلم بوده و ثانیا اینکه از نظر وی جای چنین کتابی در بین کتب اسلامی خالی بوده؛ یعنی او کسی را ندیده که مستقلا به تألیف اثری در اینباره دست زده باشد. از نگاه محقق، نویسنده کتاب در نوشتن آن از شیوه علمی دقیقی استفاده کرده که مانند آن را کمتر میتوان در دیگر کتابهای حدیثی دید و این خود دلالت بر فضل و کمال او دارد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص47-50</ref> | ||
مطالب کتاب در یک مقدمه و نه مسلک بیان شدهاند. | مطالب کتاب در یک مقدمه و نه مسلک بیان شدهاند. | ||
نویسنده در مقدمه به کسانی اشاره دارد که دارای تصنیف یا رساله مستقلی درباره خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | نویسنده در مقدمه به کسانی اشاره دارد که دارای تصنیف یا رساله مستقلی درباره خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند و سپس به بیان راویانی که این روایت را از ابوصلت روایت کردهاند، پرداخته است. | ||
او در مسلک اول توضیح داده که صحت این حدیث دائر مدار ضبط و عدالت راویان آن است و به بیان اقوال تعدیلگران و توثیقکنندگان عبدالسلام بن صالح پرداخته است. | او در مسلک اول توضیح داده که صحت این حدیث دائر مدار ضبط و عدالت راویان آن است و به بیان اقوال تعدیلگران و توثیقکنندگان عبدالسلام بن صالح پرداخته است. | ||
در مسلک دوم بعد از تبیین عدالت ابوصلت، برخی از راویان مجهولی را که حفّاظ، آنها را تصحیح کردهاند میآورد که البته هیچیک از آنان در عدالت و ضبط به پای ابوصلت نمیرسند. | در مسلک دوم بعد از تبیین عدالت ابوصلت، برخی از راویان مجهولی را که حفّاظ، آنها را تصحیح کردهاند میآورد که البته هیچیک از آنان در عدالت و ضبط به پای ابوصلت نمیرسند. | ||
در مسلک سوم بیان کرده که فقط عبدالسلام این حدیث را روایت نکرده، بلکه جماعتی دیگر هم از او در این امر تبعیت کردهاند و فهرستی از آنان ارائه میدهد. | در مسلک سوم بیان کرده که فقط عبدالسلام این حدیث را روایت نکرده، بلکه جماعتی دیگر هم از او در این امر تبعیت کردهاند و فهرستی از آنان ارائه میدهد. | ||
ابن صدیق در مسلک چهارم در پی اثبات این مطلب است که حتی اگر تابعان عبدالسلام در روایتش را هم نادیده بگیریم، این حدیث دارای شواهد معنویای است که آن را تصحیح میکنند. وی برخی از آن شواهد و همچنین برخی از رجال صحیحین را که اهل سنت روایات آنان را صحیح میدانند، ذکر میکند و البته برخی اقوال در جرح آن راویان را هم میآورد. | ابن صدیق در مسلک چهارم در پی اثبات این مطلب است که حتی اگر تابعان عبدالسلام در روایتش را هم نادیده بگیریم، این حدیث دارای شواهد معنویای است که آن را تصحیح میکنند. وی برخی از آن شواهد و همچنین برخی از رجال صحیحین را که اهل سنت روایات آنان را صحیح میدانند، ذکر میکند و البته برخی اقوال در جرح آن راویان را هم میآورد. | ||
وی در مسلک پنجم، متذکر میشود که این حدیث غیر از روایت [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | وی در مسلک پنجم، متذکر میشود که این حدیث غیر از روایت [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] که در مقدمه و مسلک اول از آن سخن گفته، از دو طریق دیگر هم نقل شده که عبارتند از روایت علی(ع) از چهار طریق و همچنین روایت جابر بن عبدالله انصاری. | ||
در مسلک ششم میگوید: هم حدیث [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | در مسلک ششم میگوید: هم حدیث [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و هم دو روایت دیگر از علی(ع) و جابر، صحیح هستند و تنصیص [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] بر صحت روایت باب العلم را میآورد. | ||
ابن صدیق در مسلک هفتم در پی اثبات این نکته است که حتی اگر مانند علائی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] | ابن صدیق در مسلک هفتم در پی اثبات این نکته است که حتی اگر مانند علائی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] قائل به حسن روایت شویم اما در مواردی مانند این روایت که شواهد و قرائن قویای بر آن وجود دارد باید حکم به صحت حدیث کرد. | ||
مسلک هشتم کتاب بیان میدارد که اصلا اگر بخواهیم از صحت و حسن این روایت چشمپوشی کنیم و آن را روایتی ضعیف بشماریم، در این مورد حکم خواهیم کرد که این روایت ضعیف به درجه صحیح ارتقا پیدا میکند و با آن معامله صحیح میشود؛ زیرا قرائن و شواهد متعددی بر آن هست و همچنین از چند طریق مختلف و متباین نقل شده است. پس با وجود این موارد انسان ظن غالب به صحت روایت و صدق خبر مجموع راویان آن پیدا میکند. | مسلک هشتم کتاب بیان میدارد که اصلا اگر بخواهیم از صحت و حسن این روایت چشمپوشی کنیم و آن را روایتی ضعیف بشماریم، در این مورد حکم خواهیم کرد که این روایت ضعیف به درجه صحیح ارتقا پیدا میکند و با آن معامله صحیح میشود؛ زیرا قرائن و شواهد متعددی بر آن هست و همچنین از چند طریق مختلف و متباین نقل شده است. پس با وجود این موارد انسان ظن غالب به صحت روایت و صدق خبر مجموع راویان آن پیدا میکند. | ||
در مسلک نهم، نویسنده جمع فراوانی از روایات و آثاری که صحت حدیث باب العلم و مطابقت آن با واقع را اثبات میکنند جمعآوری کرده است. این مسلک، شامل مباحث روایی سودمند و کاملی است. | در مسلک نهم، نویسنده جمع فراوانی از روایات و آثاری که صحت حدیث باب العلم و مطابقت آن با واقع را اثبات میکنند جمعآوری کرده است. این مسلک، شامل مباحث روایی سودمند و کاملی است. | ||
ابن صدیق در خاتمه به ذکر نصوص برخی از متأخرین مانند [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] | ابن صدیق در خاتمه به ذکر نصوص برخی از متأخرین مانند [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و علائی و [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] درباره حدیث مزبور پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش