پرش به محتوا

صيانة القرآن من التحريف (حیدری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
نویسنده در مقدمه کتاب موضوع تحریف قرآن کریم را یکی از برجسته‌ترین مسائلی دانسته که با انگیزه سیاسی نه علمی مطرح شده است: «تاریخ فکرى مسلمانان همواره شاهد دو رویکرد متضاد علمى و اعتقادى بر سر مسائل مهم قرآنى و غیر قرآنی بوده است. دراین‌بین گاهى انگیزه‌هاى اعتقادى، با رنگ سیاسى یا مذهبى چیره شده و توانسته است روح علمى را در این مسائل به رکود بکشاند یا از صفحه تحولات فکرى، پنهان کند یا دست‌کم آن را به حاشیه براند. کشمکشى که بر سر مخلوق بودن قرآن و حادث یا قدیم بودن آن شدت یافت روشن‌ترین گواه بر قدرت لابى‌ها و محافل سیاسى است و نشان مى‌دهد تا چه میزان ریشه اختلاف علمى به آن‌ها برمى‌گردد. این گروه‌ها با اختلاف‌افکنى علمى در پى تثبیت و تحکیم مبانى اعتقادى خود و به دست گرفتن امور اجتماعى و فرهنگى جامعه هستند. اما شبهات تنها به موارد مذکور محدود نیست، بلکه نمونه‌هاى بسیارى ازاین‌دست وجود دارد. شاید مهم‌ترین آن‌ها، موضوع تحریف باشد که از برجسته‌ترین مسائلى است که در طول تاریخ مسلمانان، وارد عرصه کشمکش اعتقادى، از دو جنبه سیاسى و مذهبى شده است. پرداختن به این مسئله بیشتر با انگیزه‌هاى سیاسى و رویارویى مذهبى همراه است تا بررسى منصفانه و پژوهش علمى و منطقى»<ref>ر.ک: همان، ص12-11؛ مقدمه، ص8-7</ref>.
نویسنده در مقدمه کتاب موضوع تحریف قرآن کریم را یکی از برجسته‌ترین مسائلی دانسته که با انگیزه سیاسی نه علمی مطرح شده است: «تاریخ فکرى مسلمانان همواره شاهد دو رویکرد متضاد علمى و اعتقادى بر سر مسائل مهم قرآنى و غیر قرآنی بوده است. دراین‌بین گاهى انگیزه‌هاى اعتقادى، با رنگ سیاسى یا مذهبى چیره شده و توانسته است روح علمى را در این مسائل به رکود بکشاند یا از صفحه تحولات فکرى، پنهان کند یا دست‌کم آن را به حاشیه براند. کشمکشى که بر سر مخلوق بودن قرآن و حادث یا قدیم بودن آن شدت یافت روشن‌ترین گواه بر قدرت لابى‌ها و محافل سیاسى است و نشان مى‌دهد تا چه میزان ریشه اختلاف علمى به آن‌ها برمى‌گردد. این گروه‌ها با اختلاف‌افکنى علمى در پى تثبیت و تحکیم مبانى اعتقادى خود و به دست گرفتن امور اجتماعى و فرهنگى جامعه هستند. اما شبهات تنها به موارد مذکور محدود نیست، بلکه نمونه‌هاى بسیارى ازاین‌دست وجود دارد. شاید مهم‌ترین آن‌ها، موضوع تحریف باشد که از برجسته‌ترین مسائلى است که در طول تاریخ مسلمانان، وارد عرصه کشمکش اعتقادى، از دو جنبه سیاسى و مذهبى شده است. پرداختن به این مسئله بیشتر با انگیزه‌هاى سیاسى و رویارویى مذهبى همراه است تا بررسى منصفانه و پژوهش علمى و منطقى»<ref>ر.ک: همان، ص12-11؛ مقدمه، ص8-7</ref>.


مباحث مقدماتی کتاب با بررسی مفهوم تحریف آغاز شده است. در مطلع این بحث کلامی از [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] ذکر شده است: «وقتى که لفظ‍‌ تحریف گفته مى‌شود، به‌طور مشترک، معانى متعددى از آن اراده مى‌گردد. برخى از آن‌ها به‌اتفاق مسلمانان در قرآن وارد شده، و برخى نیز به‌اتفاق آنان، در قرآن وارد نشده است و درباره برخى دیگر میان مسلمانان اختلاف است»<ref>ر.ک: همان، ص13؛ همان، ص8</ref>.
مباحث مقدماتی کتاب با بررسی مفهوم تحریف آغاز شده است. در مطلع این بحث کلامی از [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] ذکر شده است: «وقتى که لفظ‍‌ تحریف گفته مى‌شود، به‌طور مشترک، معانى متعددى از آن اراده مى‌گردد. برخى از آن‌ها به‌اتفاق مسلمانان در قرآن وارد شده، و برخى نیز به‌اتفاق آنان، در قرآن وارد نشده است و درباره برخى دیگر میان مسلمانان اختلاف است»<ref>ر.ک: همان، ص13؛ همان، ص8</ref>.


در ادامه این مباحث، معانی مختلف تحریف قرآن کریم ذکر و چنین نتیجه‌گیری شده است که هرچند در قرآن صدر اسلام تحریف به فزونى و کاهش واقع شد، اما در زمان عثمان از بین رفت و تنها قرآن‌هایى که تواتر آن از پیامبر(ص) ثابت شده بود، باقى ماند. نویسنده سپس تحریف به فزونى، بدین معنا که بعضى از قرآنى که در دست ماست جزء کلام نازل‌شده نیست را به اجماع مسلمانان باطل می‌داند. و در رابطه با تحریف به کاهش، بدین معنا که قرآن موجود در دست ما شامل همه قرآنى که از آسمان نازل شده، نیست، بلکه قسمتى از آن از بین رفته است را اختلافی می‌داند که گروهى آن را اثبات و گروهى آن را نفى کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص16-13؛ همان، ص12-8</ref>.
در ادامه این مباحث، معانی مختلف تحریف قرآن کریم ذکر و چنین نتیجه‌گیری شده است که هرچند در قرآن صدر اسلام تحریف به فزونى و کاهش واقع شد، اما در زمان عثمان از بین رفت و تنها قرآن‌هایى که تواتر آن از پیامبر(ص) ثابت شده بود، باقى ماند. نویسنده سپس تحریف به فزونى، بدین معنا که بعضى از قرآنى که در دست ماست جزء کلام نازل‌شده نیست را به اجماع مسلمانان باطل می‌داند. و در رابطه با تحریف به کاهش، بدین معنا که قرآن موجود در دست ما شامل همه قرآنى که از آسمان نازل شده، نیست، بلکه قسمتى از آن از بین رفته است را اختلافی می‌داند که گروهى آن را اثبات و گروهى آن را نفى کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص16-13؛ همان، ص12-8</ref>.


در ادامه این مباحث دیدگاه شش تن از بزرگان شیعه در رد احتمال تحریف مطرح شده است. نویسنده این سخنان را ناظر به رد تحریف به کاهش دانسته است که ششمین معنای مذکور در کتاب است؛ به‌عنوان‌مثال علامه [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]] (متوفاى ۵۴۸ق) در مقدمه تفسیر خود مى‌گوید: «شایسته نیست درباره تحقق تحریف به زیادى یا نقصان در قرآن سخنى گفته شود؛ زیرا درباره تحریف به زیادى، مسلمانان بر بطلان آن اجماع دارند. اما درباره تحریف به نقصان، برخى از اصحاب ما و جمعى از حشویه اهل سنت (کسانى که ظاهر روایات را ملاک قرار مى‌دهند) روایاتى ذکر کرده‌اند که در قرآن، نقصان راه یافته است؛ لکن نظر صحیح در مذهب شیعه این است که تحریفی در قرآن انجام نشده است»<ref>ر.ک: همان، ص19-18؛ همان، ص14-13</ref>.
در ادامه این مباحث دیدگاه شش تن از بزرگان شیعه در رد احتمال تحریف مطرح شده است. نویسنده این سخنان را ناظر به رد تحریف به کاهش دانسته است که ششمین معنای مذکور در کتاب است؛ به‌عنوان‌مثال علامه [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]] (متوفاى ۵۴۸ق) در مقدمه تفسیر خود مى‌گوید: «شایسته نیست درباره تحقق تحریف به زیادى یا نقصان در قرآن سخنى گفته شود؛ زیرا درباره تحریف به زیادى، مسلمانان بر بطلان آن اجماع دارند. اما درباره تحریف به نقصان، برخى از اصحاب ما و جمعى از حشویه اهل سنت (کسانى که ظاهر روایات را ملاک قرار مى‌دهند) روایاتى ذکر کرده‌اند که در قرآن، نقصان راه یافته است؛ لکن نظر صحیح در مذهب شیعه این است که تحریفی در قرآن انجام نشده است»<ref>ر.ک: همان، ص19-18؛ همان، ص14-13</ref>.


در اولین فصل کتاب دلایل قائلان به عدم تحریف قرآن مطرح شده است. نویسنده این ادله را در سه بخش تحدی قرآن، دلیل قرآنی و دلایل روایی مطرح کرده است.
در اولین فصل کتاب دلایل قائلان به عدم تحریف قرآن مطرح شده است. نویسنده این ادله را در سه بخش تحدی قرآن، دلیل قرآنی و دلایل روایی مطرح کرده است.
خط ۵۸: خط ۵۸:
موضوع تحدی با ذکر سه مقدمه مطرح شده است. در مقدمه دوم چنین می‌خوانیم که تحدى قرآن به همه آیاتش برمى‌گردد. ازاین‌رو، تمام قرآنى که در دست ماست داراى ویژگى‌هایى است که بتوان با آن تحدى کرد، بى‌آنکه در هیچ‌یک از اوصاف تغییرى به وجود آمده، یا از بین رفته باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ همان، ص22</ref>. قرآن کریم در زمینه بلاغت، علم، خبردادن از غیب و نبودن اختلاف در قرآن، انس و جن را به‌به مبارزه دعوت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص31-26؛ همان، ص26-22</ref>.
موضوع تحدی با ذکر سه مقدمه مطرح شده است. در مقدمه دوم چنین می‌خوانیم که تحدى قرآن به همه آیاتش برمى‌گردد. ازاین‌رو، تمام قرآنى که در دست ماست داراى ویژگى‌هایى است که بتوان با آن تحدى کرد، بى‌آنکه در هیچ‌یک از اوصاف تغییرى به وجود آمده، یا از بین رفته باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ همان، ص22</ref>. قرآن کریم در زمینه بلاغت، علم، خبردادن از غیب و نبودن اختلاف در قرآن، انس و جن را به‌به مبارزه دعوت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص31-26؛ همان، ص26-22</ref>.


درباره دلیل قرآنی نویسنده به آیه 9 از سوره حجر استدلال کرده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ: ‌ما ذکر را نازل کردیم و ما به‌طورقطع آن را حفظ‍‌ مى‌کنیم». [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] در ذیل این آیه می‌نویسد: این ذکر را از پیش خود نیاوردى تا مخالفان تو را درمانده سازند و با دشمنى و شدت خشونت و جرئتشان آن را باطل کنند یا تو براى حفظ‍‌ آن، خود را به‌زحمت اندازى و قادر بر این کار نباشى. از ناحیه فرشتگان نیز نازل نشده است تا نیاز به نزول فرشتگان و تصدیق آنان باشد. بلکه ما این ذکر را به‌تدریج نازل کردیم و ما خود با عنایت کاملى که بدان داریم و با صفت ذکربودنش نگاهدار آن خواهیم بود. بنابراین قرآن، ذکرى زنده و جاودان است و از نابودى و فراموشى و فزونى و کاهشى که ذکربودن آن را تباه سازد، مصون است و از تغییر در ظاهر و سیاق به‌گونه‌اى که صفت ذکربودن آن را نسبت به خدا و بیان حقایق معارف الهى تغییر دهد، مصونیت دارد<ref>ر.ک: همان، ص37-36؛ همان، ص30-29</ref>.  
درباره دلیل قرآنی نویسنده به آیه 9 از سوره حجر استدلال کرده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ: ‌ما ذکر را نازل کردیم و ما به‌طورقطع آن را حفظ‍‌ مى‌کنیم». [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] در ذیل این آیه می‌نویسد: این ذکر را از پیش خود نیاوردى تا مخالفان تو را درمانده سازند و با دشمنى و شدت خشونت و جرئتشان آن را باطل کنند یا تو براى حفظ‍‌ آن، خود را به‌زحمت اندازى و قادر بر این کار نباشى. از ناحیه فرشتگان نیز نازل نشده است تا نیاز به نزول فرشتگان و تصدیق آنان باشد. بلکه ما این ذکر را به‌تدریج نازل کردیم و ما خود با عنایت کاملى که بدان داریم و با صفت ذکربودنش نگاهدار آن خواهیم بود. بنابراین قرآن، ذکرى زنده و جاودان است و از نابودى و فراموشى و فزونى و کاهشى که ذکربودن آن را تباه سازد، مصون است و از تغییر در ظاهر و سیاق به‌گونه‌اى که صفت ذکربودن آن را نسبت به خدا و بیان حقایق معارف الهى تغییر دهد، مصونیت دارد<ref>ر.ک: همان، ص37-36؛ همان، ص30-29</ref>.  


روایات نیز بر تحریف نشدن قرآن دلالت دارند که نویسنده آن‌ها را به پنج گروه تقسیم کرده است. اقتضاى این روایات آن است که اگر قرآن موجود میان مردم، اندکى متفاوت با مصحف على(ع) باشد تنها در ترتیب سوره‌ها یا در ترتیب برخى آیه‌هاست که این اختلاف ترتیب، در مفهومشان و در ویژگى‌هایى که خداى سبحان، قرآن نازل‌شده از نزد خود را بدان توصیف نموده، تأثیرى ندارد. بنابراین مجموع این روایات با اصناف مختلفش دلالت قاطع دارد که قرآن موجود در دست ما همان قرآن نازل‌شده بر پیامبر(ص) است؛ بى‌آنکه اندکى از اوصاف کریمه و آثار و برکات آن کاسته شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص46؛ همان، ص39</ref>.
روایات نیز بر تحریف نشدن قرآن دلالت دارند که نویسنده آن‌ها را به پنج گروه تقسیم کرده است. اقتضاى این روایات آن است که اگر قرآن موجود میان مردم، اندکى متفاوت با مصحف على(ع) باشد تنها در ترتیب سوره‌ها یا در ترتیب برخى آیه‌هاست که این اختلاف ترتیب، در مفهومشان و در ویژگى‌هایى که خداى سبحان، قرآن نازل‌شده از نزد خود را بدان توصیف نموده، تأثیرى ندارد. بنابراین مجموع این روایات با اصناف مختلفش دلالت قاطع دارد که قرآن موجود در دست ما همان قرآن نازل‌شده بر پیامبر(ص) است؛ بى‌آنکه اندکى از اوصاف کریمه و آثار و برکات آن کاسته شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص46؛ همان، ص39</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش