۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مؤلف در ابتدا به ريشهيابى اين اتهام مىپردازد و مىگويد: از آيات شريف قرآن و احاديثى كه پيرامون آنان رسيده است، روشن مىشود يهوديان بر آن بودند كه جبرئيل در ابلاغ رسالت خيانت نمود؛ زيرا خداوند به وى دستور داده بود نبوت را در دودمان اسرائيل قرار دهد، ليكن او برخلاف فرمان خدا، آن را در سلسله فرزندان اسماعيل قرار داد. بر اين اساس يهوديان، جبرئيل را دشمن دانسته و جمله «خان الأمين» را شعار خود قرار دادند... بنابراين، ريشه شعار «خان الأمين» از خرافات قوم يهود سرچشمه گرفته است و برخى از نويسندگان جاهل كه با شيعه خصومت ديرينه دارند، به نشخوار سخن يهوديان پرداخته و ناجوانمردانه اين اتهام را به شيعه نسبت مىدهند<ref>ر.ك: متن كتاب، ص205-206</ref> | مؤلف در ابتدا به ريشهيابى اين اتهام مىپردازد و مىگويد: از آيات شريف قرآن و احاديثى كه پيرامون آنان رسيده است، روشن مىشود يهوديان بر آن بودند كه جبرئيل در ابلاغ رسالت خيانت نمود؛ زيرا خداوند به وى دستور داده بود نبوت را در دودمان اسرائيل قرار دهد، ليكن او برخلاف فرمان خدا، آن را در سلسله فرزندان اسماعيل قرار داد. بر اين اساس يهوديان، جبرئيل را دشمن دانسته و جمله «خان الأمين» را شعار خود قرار دادند... بنابراين، ريشه شعار «خان الأمين» از خرافات قوم يهود سرچشمه گرفته است و برخى از نويسندگان جاهل كه با شيعه خصومت ديرينه دارند، به نشخوار سخن يهوديان پرداخته و ناجوانمردانه اين اتهام را به شيعه نسبت مىدهند<ref>ر.ك: متن كتاب، ص205-206</ref> | ||
نويسنده در ادامه به بررسى نبوت از ديدگاه شيعه مىپردازد و با استناد به ادله متعدد مىگويد: بر اين اساس، شيعيان جهان، جبرئيل را در ابلاغ رسالت، امين و درستكار دانسته و محمد بن عبدالله(ص) را پيامبر بر حق و آخرين رسول خدا قلمداد مىنمايند و [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] | نويسنده در ادامه به بررسى نبوت از ديدگاه شيعه مىپردازد و با استناد به ادله متعدد مىگويد: بر اين اساس، شيعيان جهان، جبرئيل را در ابلاغ رسالت، امين و درستكار دانسته و محمد بن عبدالله(ص) را پيامبر بر حق و آخرين رسول خدا قلمداد مىنمايند و [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] را وصى و جانشين وى مىدانند<ref>همان، ص207-208</ref> | ||
وى در پايان با استفاده از حديث منزلت، دو نتيجه زير را متذكر مىشود: | وى در پايان با استفاده از حديث منزلت، دو نتيجه زير را متذكر مىشود: |
ویرایش