۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
جز (جایگزینی متن - 'یعليهالسلام' به 'ی عليهالسلام') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
از ويژگى اين شرح، تفسير آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت عليهمالسلام است، كه شارح توانسته، به نتايجى در خصوص اثبات امامت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و ائمّه معصوم عليهمالسلام نائل شود همچنين در اين كتاب، به شرح و توضيح لغات غريبه، ضبط صحيح اسما، اماكن، روات و... پرداخته شده و شناسايى برخى رجال سلسله سند و نسخهشناسى اى بر كتاب انجام گرفته است. | از ويژگى اين شرح، تفسير آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت عليهمالسلام است، كه شارح توانسته، به نتايجى در خصوص اثبات امامت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و ائمّه معصوم عليهمالسلام نائل شود همچنين در اين كتاب، به شرح و توضيح لغات غريبه، ضبط صحيح اسما، اماكن، روات و... پرداخته شده و شناسايى برخى رجال سلسله سند و نسخهشناسى اى بر كتاب انجام گرفته است. | ||
به عقيده او برخى از شروح اصول الكافى، مشتمل بر اشكالاتى است كه منشأ آن، ورود برخى از آراى فلاسفه و معتزله و نيز برخى اجتهادات مخالفان در جوامع اوّليه روايى اصحاب اماميه (اصول حديثى) بوده است. هر گرو در حلّ مشكلات و تفسير مبهمات، بدون اعتماد به محكمات، صرفاً به آراى شخصى خود استناد و اعتماد كردهاند، و هر طايفه، خود را امام و مقتداى خويش قرار دادهاند. از اين رو، وى در اين شرح، تلاش دارد بدون بهره گيرى از آراى ظنّى و استدلالات عقلى، بلكه با اعتماد به محكمات آيات، به تفسير و شرح برخى متشابهات بپردازد. در اين رهگذر نيز، به نتايج جالبى در خصوص اثبات امامت اميرالمؤمنين | به عقيده او برخى از شروح اصول الكافى، مشتمل بر اشكالاتى است كه منشأ آن، ورود برخى از آراى فلاسفه و معتزله و نيز برخى اجتهادات مخالفان در جوامع اوّليه روايى اصحاب اماميه (اصول حديثى) بوده است. هر گرو در حلّ مشكلات و تفسير مبهمات، بدون اعتماد به محكمات، صرفاً به آراى شخصى خود استناد و اعتماد كردهاند، و هر طايفه، خود را امام و مقتداى خويش قرار دادهاند. از اين رو، وى در اين شرح، تلاش دارد بدون بهره گيرى از آراى ظنّى و استدلالات عقلى، بلكه با اعتماد به محكمات آيات، به تفسير و شرح برخى متشابهات بپردازد. در اين رهگذر نيز، به نتايج جالبى در خصوص اثبات امامت اميرالمؤمنين علی عليهالسلام و اولاد طاهرينش دست يافته است كه مىتوان آن را ويژگى بارز اين شرح دانست. چنانچه گفته شد از ويژگى اين شرح را مىتوان به تفسير نمون آيات و روايات اشاره كرد. | ||
مؤلّف در تفسير آيات قرآن از شيوه كلامى، بهره گرفته است، به طورى كه روش او در خصوص تفسير آيات متشابه قرآنى، دو گونه است: يا به شكل ابداء احتمالات گوناگون و غير متناقض با يكديگر است كه ممكن است از يك آيه اراده شود؛ زيرا به عقيده شارح، قرآن، داراى ظاهر و باطن است و باطن قرآن، بطون كثيرهاى دارد، چنانچه در حديث آمده است: «قرآن، حمّال ذو وجوه» يا تفسير آيه متشابه، از طريق نقل و روايت، با حذف منقول عنه است. | مؤلّف در تفسير آيات قرآن از شيوه كلامى، بهره گرفته است، به طورى كه روش او در خصوص تفسير آيات متشابه قرآنى، دو گونه است: يا به شكل ابداء احتمالات گوناگون و غير متناقض با يكديگر است كه ممكن است از يك آيه اراده شود؛ زيرا به عقيده شارح، قرآن، داراى ظاهر و باطن است و باطن قرآن، بطون كثيرهاى دارد، چنانچه در حديث آمده است: «قرآن، حمّال ذو وجوه» يا تفسير آيه متشابه، از طريق نقل و روايت، با حذف منقول عنه است. |
ویرایش