پرش به محتوا

وجود امام مهدی علیه‌السلام در پرتو عقل: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۳: خط ۵۳:
براهينى كه مؤلف براى اثبات مدعاى خويش استفاده كرده؛ عبارتند از:
براهينى كه مؤلف براى اثبات مدعاى خويش استفاده كرده؛ عبارتند از:


1- «برهان لطف»: وجود امام(ع) گرچه از ديدگان مردم غايب است؛ ولى داراى الطافى است كه نويسنده آن‌ها را توضيح داده است؛ از جمله:
#«برهان لطف»: وجود امام(ع) گرچه از ديدگان مردم غايب است؛ ولى داراى الطافى است كه نويسنده آن‌ها را توضيح داده است؛ از جمله:
 
#:- حراست از دين خداوند
- حراست از دين خداوند
#:- تربيت نفوس مستعد
 
#:- سبب بقاء مذهب
- تربيت نفوس مستعد
#:- تأثير وجود الگو در پيشرفت بشر
 
#«لطف»: براى اثبات امام زمان(عج) با اين برهان، سه مقدمه ذكر شده است:
- سبب بقاء مذهب
#:- از جمله تمايلات غريزى و فطرى انسان، تمايلات عالى از قبيل حقيقت جويى و يافتن كمال مطلق است.
 
#:- براى رسيدن به كمال مطلق، احتياج به واسطه‌اى است كه خود، سفر كمال را طى كرده باشد.
- تأثير وجود الگو در پيشرفت بشر
#:- اگر ميل و غريزه به چيزى در انسان وجود دارد، بايد آن چيز در خارج موجود باشد.
 
#«مظهر جامع»: اين برهان نيز با ذكر مقدماتى تشريح شده است:
2- «لطف»: براى اثبات امام زمان(عج) با اين برهان، سه مقدمه ذكر شده است:
#:- انسان كامل داراى مقامى است كه هيچ موجودى هم وزن آن نيست.
 
#:- ذات واجب به هيچ وصفى محدود نمى‌شود.
- از جمله تمايلات غريزى و فطرى انسان، تمايلات عالى از قبيل حقيقت جويى و يافتن كمال مطلق است.
#:- هويت مطلقه خداوند چون در مقام ظهور، احكام وحدت بر آن غلبه دارد، لذا كثرت نه تنها مقهور بلكه محو مى‌گردد.
 
#قبل از تبيين «علت غايى» به مسأله غيات‌مندى افعال خداوند كه دخالت تامى در اين برهان دارد، اشاره شده است.
- براى رسيدن به كمال مطلق، احتياج به واسطه‌اى است كه خود، سفر كمال را طى كرده باشد.
#در «واسطه فيض»، نويسنده به دنبال اثبات اين است كه فيض الهى به موجودات، به جهت لزوم سنخيت بين مفيض و مفاض عليه، بدون واسطه انجام نمى‌پذيرد و واسطه فيض نيز فيض، بلكه حقيقت و جوهر فيض است.
 
#«امكان اشرف»: مؤلف معتقد است، حكما قاعده‌اى دارند به نام قاعده امكان اشرف كه در ابتدا توسط اشراقيين تأسيس گشت؛ ولى بعداً به دست مشائين رسيد و با اقامه دليل، برهانى شد؛ اما وى بر اين باور است كه بايد اين قاعده را ممكن اشرف ناميد؛ زيرا اشرفيت و اخسيت، عارض بر ممكن و از حالات آن است نه امكان.
- اگر ميل و غريزه به چيزى در انسان وجود دارد، بايد آن چيز در خارج موجود باشد.
#«عنايت»: خداوند براى كمال هر موجودى، همه نوع ابزار را در اختيارش قرار داده و چگونه ممكن است، انسان از اين قانون استثناء شده و ارتقاى معنوى او ناديده گرفته شود.
 
3- «مظهر جامع»: اين برهان نيز با ذكر مقدماتى تشريح شده است:
 
- انسان كامل داراى مقامى است كه هيچ موجودى هم وزن آن نيست.
 
- ذات واجب به هيچ وصفى محدود نمى‌شود.
 
- هويت مطلقه خداوند چون در مقام ظهور، احكام وحدت بر آن غلبه دارد، لذا كثرت نه تنها مقهور بلكه محو مى‌گردد.
 
4- قبل از تبيين «علت غايى» به مسأله غيات‌مندى افعال خداوند كه دخالت تامى در اين برهان دارد، اشاره شده است.
 
5- در «واسطه فيض»، نويسنده به دنبال اثبات اين است كه فيض الهى به موجودات، به جهت لزوم سنخيت بين مفيض و مفاض عليه، بدون واسطه انجام نمى‌پذيرد و واسطه فيض نيز فيض، بلكه حقيقت و جوهر فيض است.
 
6- «امكان اشرف»: مؤلف معتقد است، حكما قاعده‌اى دارند به نام قاعده امكان اشرف كه در ابتدا توسط اشراقيين تأسيس گشت؛ ولى بعداً به دست مشائين رسيد و با اقامه دليل، برهانى شد؛ اما وى بر اين باور است كه بايد اين قاعده را ممكن اشرف ناميد؛ زيرا اشرفيت و اخسيت، عارض بر ممكن و از حالات آن است نه امكان.
 
7- «عنايت»: خداوند براى كمال هر موجودى، همه نوع ابزار را در اختيارش قرار داده و چگونه ممكن است، انسان از اين قانون استثناء شده و ارتقاى معنوى او ناديده گرفته شود.


ديگر براهين استفاده شده، عبارتند از: تجلى اعظم، تقابل قطبين، عدم تبعيض در فيض، استقراء تام، لزوم عقل بالفعل و حساب تراكم احتمالات.
ديگر براهين استفاده شده، عبارتند از: تجلى اعظم، تقابل قطبين، عدم تبعيض در فيض، استقراء تام، لزوم عقل بالفعل و حساب تراكم احتمالات.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش