پرش به محتوا

آشنایی با احکام، اسرار و معارف عمره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۵۳: خط ۵۳:
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:


#«حج» و «عمره» از باشكوه‌ترين برنامه‌هاى عبادى، سياسى و اجتماعى اسلام است و يك دوره كلاس خداشناسى است. سفر حج انسان را از فقر و ندارى بيمه مى‌كند و باعث بخشيده شدن گناهان مى‌شود. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «حاجيان و عمره‌گزاران، ميهمانان خدايند. خداوند ايشان را دعوت كرده و آنان به اين دعوت پاسخ مثبت داده‌اند و از خداوند خواسته‌اى داشته‌اند و او عطايشان كرده است».....<ref>ر.ك: متن کتاب، ص3-4</ref>{{شعر}}
#«حج» و «عمره» از باشكوه‌ترين برنامه‌هاى عبادى، سياسى و اجتماعى اسلام است و يك دوره كلاس خداشناسى است. سفر حج انسان را از فقر و ندارى بيمه مى‌كند و باعث بخشيده شدن گناهان مى‌شود. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «حاجيان و عمره‌گزاران، ميهمانان خدايند. خداوند ايشان را دعوت كرده و آنان به اين دعوت پاسخ مثبت داده‌اند و از خداوند خواسته‌اى داشته‌اند و او عطايشان كرده است»..<ref>ر.ك: متن کتاب، ص3-4</ref>{{شعر}}
#:{{ب|''يا رب، تو خواندى، آمديم''|2=''دل را ستاندى، آمديم''}}
#:{{ب|''يا رب، تو خواندى، آمديم''|2=''دل را ستاندى، آمديم''}}
#:{{ب|''عشق و ولاى كعبه را''|2=''بر دل نشاندى، آمديم''}}
#:{{ب|''عشق و ولاى كعبه را''|2=''بر دل نشاندى، آمديم''}}
خط ۶۸: خط ۶۸:
#:- مسجد «خيف»: يكى از مساجد مهم، منا است. پيامبر خدا در اين مسجد بسيار نماز گزارده و در روايت آمده است كه هفتاد نفر از پيامبران در آن نماز خوانده‌اند. همچنين مسجد «بيعت» به ياد پيمان عقبه ميان پيامبر(ص) و مردم يثرب در اينجا قرار دارد.<ref>ر.ك: همان، ص55-56</ref>
#:- مسجد «خيف»: يكى از مساجد مهم، منا است. پيامبر خدا در اين مسجد بسيار نماز گزارده و در روايت آمده است كه هفتاد نفر از پيامبران در آن نماز خوانده‌اند. همچنين مسجد «بيعت» به ياد پيمان عقبه ميان پيامبر(ص) و مردم يثرب در اينجا قرار دارد.<ref>ر.ك: همان، ص55-56</ref>
#:احرام، همگام با سپيدجامگان: احرام، لباس بندگى و نمادى از پاكى جان و روشنايى دل است. احرام، تمرين فرمان‌بردارى از حق و حركت در مسير خداست. در «ميقات» احرام مى‌بنديم و در آنجا تولدى ديگر مى‌يابيم. لباس‌هاى دنيا را درمى‌آوريم و تصميم مى‌گيريم «لباس گناه» را هم از خويشتن دور كنيم. «غسل» مى‌كنيم، خويشتن را از گناهان مى‌شوييم تا با طهارت قلب و روح و جسم، لباس احرام بپوشيم؛ لباسى سفيد، پاك و حلال، لباس اطاعت از پروردگار! لباس احرام، شبيه «كفن» است و حضور در ميقات، همانند حضور در برابر محضر ربوبى در روز قيامت است. آماده تكبيرة الإحرام مى‌شويم؛ چون احرام همانند تكبيرة الإحرام در نماز است. نمازگزار بايد خود را از همه چيز رها كند و تنها متوجه خدا شود و آنچه را بر او حرام است، مرتكب نشود.<ref>ر.ك: همان، ص81-82</ref>
#:احرام، همگام با سپيدجامگان: احرام، لباس بندگى و نمادى از پاكى جان و روشنايى دل است. احرام، تمرين فرمان‌بردارى از حق و حركت در مسير خداست. در «ميقات» احرام مى‌بنديم و در آنجا تولدى ديگر مى‌يابيم. لباس‌هاى دنيا را درمى‌آوريم و تصميم مى‌گيريم «لباس گناه» را هم از خويشتن دور كنيم. «غسل» مى‌كنيم، خويشتن را از گناهان مى‌شوييم تا با طهارت قلب و روح و جسم، لباس احرام بپوشيم؛ لباسى سفيد، پاك و حلال، لباس اطاعت از پروردگار! لباس احرام، شبيه «كفن» است و حضور در ميقات، همانند حضور در برابر محضر ربوبى در روز قيامت است. آماده تكبيرة الإحرام مى‌شويم؛ چون احرام همانند تكبيرة الإحرام در نماز است. نمازگزار بايد خود را از همه چيز رها كند و تنها متوجه خدا شود و آنچه را بر او حرام است، مرتكب نشود.<ref>ر.ك: همان، ص81-82</ref>
#سعى ميان صفا و مروه، اقتدا به هاجر است؛ او كه با قلبى پراميد و ايمانى استوار، فاصله پرفرازونشيب را در آن لحظات تنهايى، هفت بار به اين‌سو و آن‌سو دويد تا جرعه‌اى آب بيابد و فرزند تشنه‌كامش را از مرگ رهايى بخشد و سرانجام به نتيجه رسيد. مسلمانان در اين برنامه نمادين، با الهام از سعى هاجر مى‌آموزند كه در سختى‌هاى روزگار بايد علاوه بر توكل و دعا، به كار و كوشش بپردازند و از گوشه‌نشينى و زانوى غم در بغل گرفتن دورى گزينند؛ زيرا همراه با سعى و كار خستگى‌ناپذير بود كه چشمه زمزم به جريان افتاد و نيز مى‌آموزند كه متواضع و فروتن باشند؛ چراكه همه با لباسى سفيد و ساده براى حل مشكلات و سعادت خويش، سراسيمه در حركتند....<ref>ر.ك: همان، ص91-92</ref>
#سعى ميان صفا و مروه، اقتدا به هاجر است؛ او كه با قلبى پراميد و ايمانى استوار، فاصله پرفرازونشيب را در آن لحظات تنهايى، هفت بار به اين‌سو و آن‌سو دويد تا جرعه‌اى آب بيابد و فرزند تشنه‌كامش را از مرگ رهايى بخشد و سرانجام به نتيجه رسيد. مسلمانان در اين برنامه نمادين، با الهام از سعى هاجر مى‌آموزند كه در سختى‌هاى روزگار بايد علاوه بر توكل و دعا، به كار و كوشش بپردازند و از گوشه‌نشينى و زانوى غم در بغل گرفتن دورى گزينند؛ زيرا همراه با سعى و كار خستگى‌ناپذير بود كه چشمه زمزم به جريان افتاد و نيز مى‌آموزند كه متواضع و فروتن باشند؛ چراكه همه با لباسى سفيد و ساده براى حل مشكلات و سعادت خويش، سراسيمه در حركتند.<ref>ر.ك: همان، ص91-92</ref>
#خدا حافظ اى كعبه:....<ref>ر.ك: همان، ص98</ref>
#خدا حافظ اى كعبه:.<ref>ر.ك: همان، ص98</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''خدا حافظ اى كعبه، اى بزم يار''|2=''خدا حافظ اى بيت پروردگار''}}
{{ب|''خدا حافظ اى كعبه، اى بزم يار''|2=''خدا حافظ اى بيت پروردگار''}}
۶۱٬۱۸۹

ویرایش