۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
الف)- فارسىنويسى نويسنده بهصورت نثر هندى است كه براى خواننده فارسىزبان (يا ايرانى) مشكل است... برخى مشكلات اينچنينى كه از دويست مورد متجاوز بود، با رجوع به منابع مكتوب ديگر و به يارى استادان دانشمند برطرف شدند و يا غلطها قياسا تصحيح گرديدند و ما بقى نيز با كلمه «كذا» و يا نشانه پرسش در درون دو كمان (پرانتز) مشخص شدهاند. | الف)- فارسىنويسى نويسنده بهصورت نثر هندى است كه براى خواننده فارسىزبان (يا ايرانى) مشكل است... برخى مشكلات اينچنينى كه از دويست مورد متجاوز بود، با رجوع به منابع مكتوب ديگر و به يارى استادان دانشمند برطرف شدند و يا غلطها قياسا تصحيح گرديدند و ما بقى نيز با كلمه «كذا» و يا نشانه پرسش در درون دو كمان (پرانتز) مشخص شدهاند. | ||
ب)- بسيارى از اشتباهات تاريخى تذكرهنويسان متقدمتر را، صاحب كتاب حاضر نيز تكرار كرده است. در كنار اينگونه اشتباهات، استناد و اتكا به افسانهها و خرافهها نيز به وضوح ديده مىشود، كه نگارنده در يادداشتهاى خود در حد توان خويش و با بهرهگيرى از منابع معتمد و دقيق، به نقد يا اصلاح آنها دست برده است و البته بيشترين اهتمام خود را در اين امر، صرف بخشهاى وابسته به ادبيات فارسى كرده است. بههرحال، ازآنرو كه اين كتاب در زمره آثار علمى كلاسيك فارسى و بهويژه از متون مرجع اين زبان بشمار است و حتى در تأليف برخى منابع امروزين ما نيز مورد استفاده بوده است، تصحيح و چاپ آن را بههمراه يادداشتهاى انتقادى پذيرفتيم | ب)- بسيارى از اشتباهات تاريخى تذكرهنويسان متقدمتر را، صاحب كتاب حاضر نيز تكرار كرده است. در كنار اينگونه اشتباهات، استناد و اتكا به افسانهها و خرافهها نيز به وضوح ديده مىشود، كه نگارنده در يادداشتهاى خود در حد توان خويش و با بهرهگيرى از منابع معتمد و دقيق، به نقد يا اصلاح آنها دست برده است و البته بيشترين اهتمام خود را در اين امر، صرف بخشهاى وابسته به ادبيات فارسى كرده است. بههرحال، ازآنرو كه اين كتاب در زمره آثار علمى كلاسيك فارسى و بهويژه از متون مرجع اين زبان بشمار است و حتى در تأليف برخى منابع امروزين ما نيز مورد استفاده بوده است، تصحيح و چاپ آن را بههمراه يادداشتهاى انتقادى پذيرفتيم.<ref>ر.ك: همان، ص16-17</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
#:{{ب|''مير ماه است و بخارا آسمان''|2=''ماه سوىِ آسمان آيد همى''}} | #:{{ب|''مير ماه است و بخارا آسمان''|2=''ماه سوىِ آسمان آيد همى''}} | ||
#:{{ب|''مير سرو است و بخارا بوستان''|2=''سرو سوىِ بوستان آيد همى''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''مير سرو است و بخارا بوستان''|2=''سرو سوىِ بوستان آيد همى''}}{{پایان شعر}} | ||
.<ref>ر.ك: متن كتاب، ص18-19</ref> | |||
#در علم تعبير خواب... اين علمى شريف است و معجزه يوسف صديق(ع) بوده و حضرت يوسف آن را در برابر ملك نهاد؛ چنانكه حق متعال در قرآن مجيد و فرقان حميد از وى حكايت فرموده، في قوله: «'''رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ'''» | #در علم تعبير خواب... اين علمى شريف است و معجزه يوسف صديق(ع) بوده و حضرت يوسف آن را در برابر ملك نهاد؛ چنانكه حق متعال در قرآن مجيد و فرقان حميد از وى حكايت فرموده، في قوله: «'''رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ'''».<ref>ر.ك: همان، ص153</ref> | ||
#نويسنده با بيان اينكه از اعظم عجائبات، وجود كرامتآمود حضرت انسان است؛ چه، جواهر ظاهرى و باطنى وى بىپايان است، تعداد 27 مورد از شگفتىهاى جهان را بهصورت مختصر معرفى كرده است و از جمله چنين نوشته است: «... و در نزهة القلوب آورده كه در شهر طريه، چشمهاى آب گرم روان است و حرارت آن آب به مرتبهاى است كه تا آب سرد بدان نياميزند، استعمال نتوان كرد و بالاى چشمه عمارت قديمى است كه گويند از بناهاى سليمان(ع) است. در آنجا صورتى از سنگ تراشيدهاند كه آب اين چشمه از سينه آن صورت برمىآيد و منقسم مىشود به دوازده بخش كه هر بخشى مخصوص است به مرضى و چون صاحب مرض خود را بدان آب بشويد صحت يابد بإذن الله تعالى و اين از نوادر چشمههاى عالم است...».<ref>ر.ك: همان، ص237-238</ref> | #نويسنده با بيان اينكه از اعظم عجائبات، وجود كرامتآمود حضرت انسان است؛ چه، جواهر ظاهرى و باطنى وى بىپايان است، تعداد 27 مورد از شگفتىهاى جهان را بهصورت مختصر معرفى كرده است و از جمله چنين نوشته است: «... و در نزهة القلوب آورده كه در شهر طريه، چشمهاى آب گرم روان است و حرارت آن آب به مرتبهاى است كه تا آب سرد بدان نياميزند، استعمال نتوان كرد و بالاى چشمه عمارت قديمى است كه گويند از بناهاى سليمان(ع) است. در آنجا صورتى از سنگ تراشيدهاند كه آب اين چشمه از سينه آن صورت برمىآيد و منقسم مىشود به دوازده بخش كه هر بخشى مخصوص است به مرضى و چون صاحب مرض خود را بدان آب بشويد صحت يابد بإذن الله تعالى و اين از نوادر چشمههاى عالم است...».<ref>ر.ك: همان، ص237-238</ref> | ||
#نويسنده، تعداد 15 نفر از زنان شاعر را تحت عنوان تذكره شاعرات معرفى كرده و برخى از اشعار آنان را آورده و از جمله چنين نوشته است: حجابى، دختر خواجه هادى استرآبادى است. در حسن و جمال بهمثابهاى بود كه آفتاب عالمتاب از رشك عارضش در زير سحاب پنهان شدى و ماه جهانافروز از عكس رخسارش جلا يافتى. گويند از فرط حيا و عصمت در [خلأ] و [ملأ] نقاب از رخسار نازنين برنگرفتى؛ ازآنروى، حجابى تخلص نموده بود. اين مطلع از اوست: | #نويسنده، تعداد 15 نفر از زنان شاعر را تحت عنوان تذكره شاعرات معرفى كرده و برخى از اشعار آنان را آورده و از جمله چنين نوشته است: حجابى، دختر خواجه هادى استرآبادى است. در حسن و جمال بهمثابهاى بود كه آفتاب عالمتاب از رشك عارضش در زير سحاب پنهان شدى و ماه جهانافروز از عكس رخسارش جلا يافتى. گويند از فرط حيا و عصمت در [خلأ] و [ملأ] نقاب از رخسار نازنين برنگرفتى؛ ازآنروى، حجابى تخلص نموده بود. اين مطلع از اوست: |
ویرایش