۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در مورد سفر اندلسىها به مشرق و تأثير آن در تشيع اندلس چنين نوشته است: به نظر مىرسد كه اولين كسى كه چيزى از فرهنگ شيعى را به اندلس نقل كرد عبارت بود از محمد بن عيسى قرطبى (متوفاى 221ق)، معروف به اعشى كه در سال 179ق، به عراق رفت، درحالىكه هماوردان اندلسىاش كه در آن زمان بودند، به مدينه تردد مىكردند تا از فقه مالك بن انس و شاگردانش بهره بگيرند. نتيجه حضور و تدريس او در عراق آن شد كه برخى از كتابهاى وكيع بن جراح را كه از بزرگترين محدثان شيعه بود، به اندلس منتقل كرد. قرطبى، كتابهايى در مورد دفاع از اصول شيعيان زيدى دارد. به او پيشنهاد كردند كه در اندلس به قضاوت بپردازد، ولى او نپذيرفت و همواره به ذكر فضايل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىپرداخت و او را در زندگىاش اسوه قرار داده بود و | #نويسنده در مورد سفر اندلسىها به مشرق و تأثير آن در تشيع اندلس چنين نوشته است: به نظر مىرسد كه اولين كسى كه چيزى از فرهنگ شيعى را به اندلس نقل كرد عبارت بود از محمد بن عيسى قرطبى (متوفاى 221ق)، معروف به اعشى كه در سال 179ق، به عراق رفت، درحالىكه هماوردان اندلسىاش كه در آن زمان بودند، به مدينه تردد مىكردند تا از فقه مالك بن انس و شاگردانش بهره بگيرند. نتيجه حضور و تدريس او در عراق آن شد كه برخى از كتابهاى وكيع بن جراح را كه از بزرگترين محدثان شيعه بود، به اندلس منتقل كرد. قرطبى، كتابهايى در مورد دفاع از اصول شيعيان زيدى دارد. به او پيشنهاد كردند كه در اندلس به قضاوت بپردازد، ولى او نپذيرفت و همواره به ذكر فضايل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىپرداخت و او را در زندگىاش اسوه قرار داده بود و.<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 16</ref> | ||
#همچنين نويسنده تأكيد كرده است كه در هر صورت موفقيت داعيان فاطمى در تبليغ براى جذب حاميان از اندلس، بسيار محدود بود و اين مطلب بهخاطر قدرت و اصالت مذهب تسنن در اندلس بود و البته اين مطلب مانع از آن نمىشود كه بگوييم آن داعيان فاطمى موفق شدند كه برخى از مردان انديشه را به صفّ خودشان ضميمه كنند.<ref>ر. ك.: همان، ص 28</ref> | #همچنين نويسنده تأكيد كرده است كه در هر صورت موفقيت داعيان فاطمى در تبليغ براى جذب حاميان از اندلس، بسيار محدود بود و اين مطلب بهخاطر قدرت و اصالت مذهب تسنن در اندلس بود و البته اين مطلب مانع از آن نمىشود كه بگوييم آن داعيان فاطمى موفق شدند كه برخى از مردان انديشه را به صفّ خودشان ضميمه كنند.<ref>ر. ك.: همان، ص 28</ref> | ||
#نظر نويسنده در مورد نقش داعيان فاطمى با قلم و ترجمه استاد جعفريان چنين است: شرقيانى كه به قصد تبليغات شيعى راهى اندلس مىشدند، اهداف واقعى خود را تحت پوشش كارهايى مانند تجارت، دانشاندوزى و يا سياحت صوفيانه پنهان مىكردند. در واقع، در انتهاى قرن سوم و در طول قرن چهارم، جاسوسان دولت فاطمى در تمامى نقاط دنياى اسلام پراكنده بودند. توان گفت كه دعوت اسماعيلى، در ميان ديگر دعوتها، بهترين بهره را از شيوه جاسوسى با مهارت و دقتى كممانند برگرفته است. فاطميان مغرب، آماده هجوم به شرق در سمت مصر و شمال در سمت اندلس بودند و به همين دليل بسيارى از جاسوسان خود را روانه اندلس كردند تا اوضاع را شناسايى كرده، راههاى مداخله در آن را بيابند و نقاط ضعف آن را بشناسند و از نظام سياسى و اقتصادى و دينى آن آگاه شوند. پس از آن داعيان خود را در حد توان به آن ناحيه اعزام كردند.<ref>تشيع در اندلس، ص 35</ref> | #نظر نويسنده در مورد نقش داعيان فاطمى با قلم و ترجمه استاد جعفريان چنين است: شرقيانى كه به قصد تبليغات شيعى راهى اندلس مىشدند، اهداف واقعى خود را تحت پوشش كارهايى مانند تجارت، دانشاندوزى و يا سياحت صوفيانه پنهان مىكردند. در واقع، در انتهاى قرن سوم و در طول قرن چهارم، جاسوسان دولت فاطمى در تمامى نقاط دنياى اسلام پراكنده بودند. توان گفت كه دعوت اسماعيلى، در ميان ديگر دعوتها، بهترين بهره را از شيوه جاسوسى با مهارت و دقتى كممانند برگرفته است. فاطميان مغرب، آماده هجوم به شرق در سمت مصر و شمال در سمت اندلس بودند و به همين دليل بسيارى از جاسوسان خود را روانه اندلس كردند تا اوضاع را شناسايى كرده، راههاى مداخله در آن را بيابند و نقاط ضعف آن را بشناسند و از نظام سياسى و اقتصادى و دينى آن آگاه شوند. پس از آن داعيان خود را در حد توان به آن ناحيه اعزام كردند.<ref>تشيع در اندلس، ص 35</ref> |
ویرایش