پرش به محتوا

بحوث في تاريخ السنة المشرفة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۶۱: خط ۶۱:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده در مقدمه‌اش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتاب‌هاى خطى است كه اخيرا كشف كرده‌ام و همچنين كتاب‌هاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است....<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 3</ref>
1. نويسنده در مقدمه‌اش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتاب‌هاى خطى است كه اخيرا كشف كرده‌ام و همچنين كتاب‌هاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 3</ref>


2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كرده‌اند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالى‌كه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مى‌كرد، به‌طورى‌كه بغداد در روز رحلتش درب مغازه‌هايش را بست و بااين‌همه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيق‌كننده‌هاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دل‌هاى مردم را با آن نرم كنيم)....<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 33</ref>
2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كرده‌اند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالى‌كه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مى‌كرد، به‌طورى‌كه بغداد در روز رحلتش درب مغازه‌هايش را بست و بااين‌همه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيق‌كننده‌هاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دل‌هاى مردم را با آن نرم كنيم).<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 33</ref>


3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مى‌شناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيت‌ها و راويان نامعتبر) اثرى نوشته‌اند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و....<ref>ر. ك.: همان، ص 100</ref>
3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مى‌شناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيت‌ها و راويان نامعتبر) اثرى نوشته‌اند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.<ref>ر. ك.: همان، ص 100</ref>


4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيه‌هايشان مشهور شده‌اند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان به‌صورت صريح نيامده و يا يك بار به‌صورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتاب‌هايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و....<ref>ر. ك.: همان، ص 183</ref>
4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيه‌هايشان مشهور شده‌اند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان به‌صورت صريح نيامده و يا يك بار به‌صورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتاب‌هايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و.<ref>ر. ك.: همان، ص 183</ref>


5. نويسنده، هرچند سنى‌مذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مى‌كند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتاب‌هاى شرق‌شناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نه‌چندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص 218 - 229</ref>
5. نويسنده، هرچند سنى‌مذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مى‌كند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتاب‌هاى شرق‌شناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نه‌چندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص 218 - 229</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش