پرش به محتوا

تاریخ اولاد الاطهار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱: خط ۴۱:


== معرفی اجمالی ==
== معرفی اجمالی ==
'''تاریخ اولاد الاطهار'''، نوشته سید محمدرضا طباطبایی یزدی و به کوشش محمد الوان ساز خویی، کتابی است پیرامون امامزادگان مدفون در ایران که به زبان فارسی نوشته شده و نگارش آن در روز جمعه، 27 رجب سال 1300ق....<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>پایان یافته است.
'''تاریخ اولاد الاطهار'''، نوشته سید محمدرضا طباطبایی یزدی و به کوشش محمد الوان ساز خویی، کتابی است پیرامون امامزادگان مدفون در ایران که به زبان فارسی نوشته شده و نگارش آن در روز جمعه، 27 رجب سال 1300ق.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>پایان یافته است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۷: خط ۴۷:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مصحح در مقدمه خود، نخست کتب مزارات تبریز را معرفی کرده و آنگاه نشانی گفتاوردهای مؤلف (در کتاب) را معین نموده و در برخی موارد اشتباهات وی را تصحیح کرده و در پایان، شیوه تحقیق کتاب را توضیح داده است....<ref>مقدمه مصحح، صفحه سیزده - شانزده</ref>
مصحح در مقدمه خود، نخست کتب مزارات تبریز را معرفی کرده و آنگاه نشانی گفتاوردهای مؤلف (در کتاب) را معین نموده و در برخی موارد اشتباهات وی را تصحیح کرده و در پایان، شیوه تحقیق کتاب را توضیح داده است.<ref>مقدمه مصحح، صفحه سیزده - شانزده</ref>


در مقدمه نویسنده، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده است....<ref>مقدمه نویسنده، صفحه هفده - بیست</ref>
در مقدمه نویسنده، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده است.<ref>مقدمه نویسنده، صفحه هفده - بیست</ref>


یکی از کتاب‌های مزارشناسی، اثر حاضر می‌باشد. مؤلف که نسب خویش را به امام حسن مجتبی(ع) رسانده و شرح نسبتا مفصلی هم از اجدادش داده، با روحیه سنی ستیزی و بنا به درخواست جمعی از مسلمانان و هم با پیشینه سی سال مطالعه کتب معتبر درباره احوال امامزادگان مدفون در شهر تبریز، اقدام به تألیف کتاب حاضر نموده؛ چنان که گوید: «... بعضی از اجله اصحاب... از این حقیر التماس و سؤال نمودند از بیان احوال امامزاده‌های کرام... در دارالسلطنه تبریز... که بعضی از قبور مبارکه ایشان ظاهر و آشکار و برخی مخفی و پنهان زیر خاک در استتار ]است[... فلهذا از جهت وجوب اجابت سائل و حرمت سکوت و کتمان عالم... از باب امر به معروف و نهی از منکر... نقل نمودم احوالات آن بزرگواران را از کتب معتمد اهل سیر و تواریخ و تذکره‌های معتبره علمای انساب که اغلب مصنفین و اکثر مؤلفین آنها از فرقه محقه امامیه اثناعشریه‌اند... و تألیف و مسمی نمودم آن را به «تاریخ اولاد الاطهار» و مرتب نمودم بر هشت باب... در بیان احوالات جمیع امامزاده‌هایی که در ولایت آذربایجان و عراق عجم و عرب و سایر اقالیم سبعه مدفونند...»....<ref>ر.ک: قیطرانی، ولی، 1389، ص52</ref>
یکی از کتاب‌های مزارشناسی، اثر حاضر می‌باشد. مؤلف که نسب خویش را به امام حسن مجتبی(ع) رسانده و شرح نسبتا مفصلی هم از اجدادش داده، با روحیه سنی ستیزی و بنا به درخواست جمعی از مسلمانان و هم با پیشینه سی سال مطالعه کتب معتبر درباره احوال امامزادگان مدفون در شهر تبریز، اقدام به تألیف کتاب حاضر نموده؛ چنان که گوید: «... بعضی از اجله اصحاب... از این حقیر التماس و سؤال نمودند از بیان احوال امامزاده‌های کرام... در دارالسلطنه تبریز... که بعضی از قبور مبارکه ایشان ظاهر و آشکار و برخی مخفی و پنهان زیر خاک در استتار ]است[... فلهذا از جهت وجوب اجابت سائل و حرمت سکوت و کتمان عالم... از باب امر به معروف و نهی از منکر... نقل نمودم احوالات آن بزرگواران را از کتب معتمد اهل سیر و تواریخ و تذکره‌های معتبره علمای انساب که اغلب مصنفین و اکثر مؤلفین آنها از فرقه محقه امامیه اثناعشریه‌اند... و تألیف و مسمی نمودم آن را به «تاریخ اولاد الاطهار» و مرتب نمودم بر هشت باب... در بیان احوالات جمیع امامزاده‌هایی که در ولایت آذربایجان و عراق عجم و عرب و سایر اقالیم سبعه مدفونند...».<ref>ر.ک: قیطرانی، ولی، 1389، ص52</ref>


البته نویسنده در مقدمه کتاب، آن را به ناصرالدین شاه قاجار با عباراتی همچون «خسرو عادل و غازی باذل... حامی دین... و ماحی کفر... و قاصم ظهور فراعنه... السلطان بن السلطان و...» تقدیم نموده و گفته است: «دعای ایشان بر داعی و همه اهل اسلام واجب است».......<ref>ر.ک: همان</ref>
البته نویسنده در مقدمه کتاب، آن را به ناصرالدین شاه قاجار با عباراتی همچون «خسرو عادل و غازی باذل... حامی دین... و ماحی کفر... و قاصم ظهور فراعنه... السلطان بن السلطان و...» تقدیم نموده و گفته است: «دعای ایشان بر داعی و همه اهل اسلام واجب است»....<ref>ر.ک: همان</ref>


ابواب کتاب عبارتند از:
ابواب کتاب عبارتند از:
خط ۶۵: خط ۶۵:
باب هشتم: بعضی از احوالات دارالسلطنه تبریز.
باب هشتم: بعضی از احوالات دارالسلطنه تبریز.


قابل ذکر است که در باب‌های مزبور، ذیل احوال امامزاده‌ها و برخی یارانشان، جزئیات وقایع مربوط به دوران آنان آورده شده؛ از جمله آنهاست: جهاد مسلمانان (صدر اسلام) در آذربایجان، چگونگی زاده شدن محمد حنفیه و وقایع مربوط به زندگی او، ماجرای شیعه شدن غازان خان مغول، جنگ حره (در مدینه)....<ref>ر.ک: همان</ref>
قابل ذکر است که در باب‌های مزبور، ذیل احوال امامزاده‌ها و برخی یارانشان، جزئیات وقایع مربوط به دوران آنان آورده شده؛ از جمله آنهاست: جهاد مسلمانان (صدر اسلام) در آذربایجان، چگونگی زاده شدن محمد حنفیه و وقایع مربوط به زندگی او، ماجرای شیعه شدن غازان خان مغول، جنگ حره (در مدینه).<ref>ر.ک: همان</ref>


باب آخر کتاب، حاوی مطالب مهم دیگری درباره امکنه، وقایع و حوادث طبیعی و غیر طبیعی تبریز در ازمنه گوناگون است، با این عناوین: «اسامی قلاع تبریز» (به تفکیک در هر مرحله) هنگام فتح آنجا به دست محمد بن حنفیه، فرزندان و یاران او، «بیان زلزله‌های واقعه در دارالسلطنه تبریز»، «تاریخ تعمیر کردن قلعه دارالسطنه تبریز»، «حمله عثمانی‌ها به تبریز» (در زمان پادشاهان صفوی)، «حمله روس‌ها به ایران» (در زمان فتحعلی شاه قاجار) و نیز مطالب مستندی راجع به حدود و جمعیت و ویژگی‌های شهری تبریز زمان مؤلف درج شده که حائز اهمیت می‌باشد....<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>
باب آخر کتاب، حاوی مطالب مهم دیگری درباره امکنه، وقایع و حوادث طبیعی و غیر طبیعی تبریز در ازمنه گوناگون است، با این عناوین: «اسامی قلاع تبریز» (به تفکیک در هر مرحله) هنگام فتح آنجا به دست محمد بن حنفیه، فرزندان و یاران او، «بیان زلزله‌های واقعه در دارالسلطنه تبریز»، «تاریخ تعمیر کردن قلعه دارالسطنه تبریز»، «حمله عثمانی‌ها به تبریز» (در زمان پادشاهان صفوی)، «حمله روس‌ها به ایران» (در زمان فتحعلی شاه قاجار) و نیز مطالب مستندی راجع به حدود و جمعیت و ویژگی‌های شهری تبریز زمان مؤلف درج شده که حائز اهمیت می‌باشد.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>


پاره ای از ویژگی‌های این کتاب عبارت است از:
پاره ای از ویژگی‌های این کتاب عبارت است از:
#مؤلف آن آشنا به منابع مربوطه و تقریبا آگاه به روش تحقیق و مستندنویسی بوده؛ چنان که کتاب مزبور را پس از کتابیبا عنوان «خلاصة النسب» و هم پس از جمع آوری احوالات امامزادگان از کتب معتمده به اختصار تألیف و تحریر نموده است....<ref>همان</ref>
#مؤلف آن آشنا به منابع مربوطه و تقریبا آگاه به روش تحقیق و مستندنویسی بوده؛ چنان که کتاب مزبور را پس از کتابیبا عنوان «خلاصة النسب» و هم پس از جمع آوری احوالات امامزادگان از کتب معتمده به اختصار تألیف و تحریر نموده است.<ref>همان</ref>
#نویسنده نظرات خویش را با عبارات «مؤلف طباطبایی گوید که...» و «داعی گوید که...» از گفته‌های دیگران جدا نموده است....<ref>همان</ref>
#نویسنده نظرات خویش را با عبارات «مؤلف طباطبایی گوید که...» و «داعی گوید که...» از گفته‌های دیگران جدا نموده است.<ref>همان</ref>
#وی سعی نموده بنا به قاعده مقاله نویسی، ابتدای بحث از هر مقاله، پیشینه مطالعات راجع به آن را هم بیاورد؛ هرچند که بازیافت‌های وی در بعضی جاها نیاز به تصحیح و توضیح دارد....<ref>همان</ref>
#وی سعی نموده بنا به قاعده مقاله نویسی، ابتدای بحث از هر مقاله، پیشینه مطالعات راجع به آن را هم بیاورد؛ هرچند که بازیافت‌های وی در بعضی جاها نیاز به تصحیح و توضیح دارد.<ref>همان</ref>


== وضعیت کتاب ==
== وضعیت کتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش