پرش به محتوا

الفتوح: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ اوت ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۳: خط ۴۳:


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
'''الفتوح'''، تألیف احمد بن اعثم کوفی، معروف به ابن اعثم (متوفی 314ق)، به زبان عربی و در اوایل قرن چهارم هجری نوشته شده است. کتاب «الفتوح» به نام‌های دیگری هم در کتب مختلف شناخته شده؛ چنان‌که «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «فتوحات الشام» و تاریخ نگارستان از آن به‌عنوان «تاریخ فتوح» نام می‌برند....<ref>ر.ک: رحمان‌ستایش، محمدکاظم، ص86</ref>
'''الفتوح'''، تألیف احمد بن اعثم کوفی، معروف به ابن اعثم (متوفی 314ق)، به زبان عربی و در اوایل قرن چهارم هجری نوشته شده است. کتاب «الفتوح» به نام‌های دیگری هم در کتب مختلف شناخته شده؛ چنان‌که «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «فتوحات الشام» و تاریخ نگارستان از آن به‌عنوان «تاریخ فتوح» نام می‌برند.<ref>ر.ک: رحمان‌ستایش، محمدکاظم، ص86</ref>
   
   
تحقیق این نسخه از کتاب توسط علی شیری به انجام رسیده است.
تحقیق این نسخه از کتاب توسط علی شیری به انجام رسیده است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
با دقت در «الفتوح» درخواهیم یافت که این کتاب، در بیشتر موارد، منبع و مرجعی ندارد و نویسنده از مآخذ خود سخنی به میان نیاورده، اما با کمی تفحص در دیگر مآخذ و منابع، می‌توان بسیاری از اخبار کتاب را در سایر منابع یافت.<ref>ر.ک: همان، ص88</ref>
با دقت در «الفتوح» درخواهیم یافت که این کتاب، در بیشتر موارد، منبع و مرجعی ندارد و نویسنده از مآخذ خود سخنی به میان نیاورده، اما با کمی تفحص در دیگر مآخذ و منابع، می‌توان بسیاری از اخبار کتاب را در سایر منابع یافت.<ref>ر.ک: همان، ص88</ref>


به قولی، گویا این کتاب تقطیع شده است و اسناد آن حذف‌ و به‌جای آن‌ «قال» آمده است. ذکر سلسله سندهای طـولانی دو مـورد در جلد دوم و یک مورد در جلد چهارم کـتاب اسـت که دو مورد اول بدون هیچ تغییر با هم یکسان است؛ فقط در‌ مورد‌ دوم نام سه نفر افزون بر مورد اولی است....<ref>ر.ک: حیدری، محمود، ص32</ref>
به قولی، گویا این کتاب تقطیع شده است و اسناد آن حذف‌ و به‌جای آن‌ «قال» آمده است. ذکر سلسله سندهای طـولانی دو مـورد در جلد دوم و یک مورد در جلد چهارم کـتاب اسـت که دو مورد اول بدون هیچ تغییر با هم یکسان است؛ فقط در‌ مورد‌ دوم نام سه نفر افزون بر مورد اولی است.<ref>ر.ک: حیدری، محمود، ص32</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۶۰: خط ۶۰:
گرچه کتاب «الفتوح» ابن اعثم نام فتوحات دارد و در وهله نخست، چنین می‌نماید که مانند دیگر آثار مذکور فتوح، موضوع آن، فتح سرزمین‌ها باشد، اما با دقت و مطالعه معلوم می‌شود که این کتاب علاوه بر آنکه شامل فتح سرزمین‌ها در عصر خلفای اولیه و اندکی پس از آن می‌شود، همچون کتاب‌هایی چون [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]، [[الأخبار الطوال|أخبار الطوال]]، کامل ابن اثیر و غیر اینها، نوعی تاریخ عمومی اسلامی نیز هست که در نقل جزئیات، اهتمام ‌دارد.<ref>همان، ص85</ref>
گرچه کتاب «الفتوح» ابن اعثم نام فتوحات دارد و در وهله نخست، چنین می‌نماید که مانند دیگر آثار مذکور فتوح، موضوع آن، فتح سرزمین‌ها باشد، اما با دقت و مطالعه معلوم می‌شود که این کتاب علاوه بر آنکه شامل فتح سرزمین‌ها در عصر خلفای اولیه و اندکی پس از آن می‌شود، همچون کتاب‌هایی چون [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]، [[الأخبار الطوال|أخبار الطوال]]، کامل ابن اثیر و غیر اینها، نوعی تاریخ عمومی اسلامی نیز هست که در نقل جزئیات، اهتمام ‌دارد.<ref>همان، ص85</ref>
   
   
روش ابن اعثم در تدوین کتاب، روش ترکیبی (در برابر دو روش روایی و تحلیلی) است. مراد از روش ترکیبی در تاریخ‌نگاری آن است که مورخ به‌جای ذکر روایات مختلف و اسانید یک واقعه، از راه مقایسه و ترکیب و ایجاد سازگاری میان روایات گوناگون، واقعه مذکور را طی یک روایت توضیح دهد. گرچه او تأکید می‌کند که احادیث راویان را در هم آمیخته و از مجموع آنها، گزارش تاریخی فراهم آورده است، خوشبختانه در مورد حوادث مهم، باز هم منبع کار خود را یاد می‌کند و در این میان، نام مدائنی بیشتر آورده می‌شود....<ref>همان</ref>
روش ابن اعثم در تدوین کتاب، روش ترکیبی (در برابر دو روش روایی و تحلیلی) است. مراد از روش ترکیبی در تاریخ‌نگاری آن است که مورخ به‌جای ذکر روایات مختلف و اسانید یک واقعه، از راه مقایسه و ترکیب و ایجاد سازگاری میان روایات گوناگون، واقعه مذکور را طی یک روایت توضیح دهد. گرچه او تأکید می‌کند که احادیث راویان را در هم آمیخته و از مجموع آنها، گزارش تاریخی فراهم آورده است، خوشبختانه در مورد حوادث مهم، باز هم منبع کار خود را یاد می‌کند و در این میان، نام مدائنی بیشتر آورده می‌شود.<ref>همان</ref>


بی‌شبهه، یکی از منابع او آثار ابومخنف بوده و افزون بر آن، در سند بالا که از طریق کلبی از وی یاد کرده، در برخی از موارد هم با سند مستقل خود، مطالبی از ابومخنف نقل کرده است. ابن اعثم در اخبار مربوط به جنگ امویان و عباسیان و آغاز خلافت عباسیان به‌طور مرتب، مطالبی را از مدائنی آورده و در مورد دیگری، از احمد بن یحیی (بلاذری) نقل‌هایی آورده است....<ref>ر.ک: همان، ص87-86</ref>
بی‌شبهه، یکی از منابع او آثار ابومخنف بوده و افزون بر آن، در سند بالا که از طریق کلبی از وی یاد کرده، در برخی از موارد هم با سند مستقل خود، مطالبی از ابومخنف نقل کرده است. ابن اعثم در اخبار مربوط به جنگ امویان و عباسیان و آغاز خلافت عباسیان به‌طور مرتب، مطالبی را از مدائنی آورده و در مورد دیگری، از احمد بن یحیی (بلاذری) نقل‌هایی آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص87-86</ref>


مقایسه تاریخ ابن اعثم با احادیث مدائنی، بدان‌سان که به طبری منسوب شده، نشان می‌دهد که ابن اعثم نه‌تنها دقت و نظارتی مفید نسبت به احادیث یادشده در «أخبار الرسل و الملوك» داشته، بلکه جزئیات مهمی را نیز یاد کرده که تنها در کتاب «الفتوح» وی می‌توان یافت....<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>
مقایسه تاریخ ابن اعثم با احادیث مدائنی، بدان‌سان که به طبری منسوب شده، نشان می‌دهد که ابن اعثم نه‌تنها دقت و نظارتی مفید نسبت به احادیث یادشده در «أخبار الرسل و الملوك» داشته، بلکه جزئیات مهمی را نیز یاد کرده که تنها در کتاب «الفتوح» وی می‌توان یافت.<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>


شیوه تاریخ‌نویسی او با [[طبری، محمد بن جریر|ابن جریر طبری]] و سایر مورخان زمان، از دو جهت فرق دارد: یکی آنکه استناد او بیشتر به روایات شیعه است و دیگر آنکه وقایع تاریخی را به‌صورت داستان نوشته است؛ ازاین‌رو، بعضی محدثان سنی‌مذهب، او را تضعیف کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
شیوه تاریخ‌نویسی او با [[طبری، محمد بن جریر|ابن جریر طبری]] و سایر مورخان زمان، از دو جهت فرق دارد: یکی آنکه استناد او بیشتر به روایات شیعه است و دیگر آنکه وقایع تاریخی را به‌صورت داستان نوشته است؛ ازاین‌رو، بعضی محدثان سنی‌مذهب، او را تضعیف کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
در ایـن کـتاب کـمتر با تاریخ وقوع حوادث برخورد می‌کنیم‌ و جز در برخی‌ موارد زمان تولد موالید و وفیات حکام و خلفا‌ و یا رویدادهای مهم، زمان و تاریخ را متذکر نشده است.<ref>حیدری، محمود، ص32</ref>
در ایـن کـتاب کـمتر با تاریخ وقوع حوادث برخورد می‌کنیم‌ و جز در برخی‌ موارد زمان تولد موالید و وفیات حکام و خلفا‌ و یا رویدادهای مهم، زمان و تاریخ را متذکر نشده است.<ref>حیدری، محمود، ص32</ref>
   
   
مطالب «الفتوح» درباره حوادث عراق، افزون بر اخبار آن درباره سایر شهرهاست. یک جلد از چاپ هشت جلدی کتاب (جلد پنجم) درباره کربلاست که از مآخذ دست اول حماسه کربلا محسوب می‌شود. همین متن با اندکی تغییر در «مقتل الحسين» از خوارزمی آمده است. به همین دلیل می‌توان گفت که ابن اعثم کوفی یکی از پیش‌کسوتان مکتب تاریخ‌نگاری عراق است که پس از طبری، گزارش بسیار مفصلی از حادثه عاشورا به دست می‌دهد. مجموعه گزارش او بیش از 150 صفحه است. ابن اعثم گرایشات و تمایلات شیعی دارد و به نظر می‌رسد، بی‌طرفانه‌ترین گزارش تاریخی از حادثه عاشورا را ارائه کرده است. بر همین اساس، تنها به روایت‌های اهل سنت بسنده نکرده و برخی روایت‌های شیعه را نیز آورده است و همین به کتابش اعتبار بیشتری بخشیده و آن را والاتر از جایگاه مقتل نگاشته‌های ابن سعد و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و دیگران قرار داده است....<ref>ر.ک: رحمان‌ستایش، محمدکاظم، ص88-87</ref>
مطالب «الفتوح» درباره حوادث عراق، افزون بر اخبار آن درباره سایر شهرهاست. یک جلد از چاپ هشت جلدی کتاب (جلد پنجم) درباره کربلاست که از مآخذ دست اول حماسه کربلا محسوب می‌شود. همین متن با اندکی تغییر در «مقتل الحسين» از خوارزمی آمده است. به همین دلیل می‌توان گفت که ابن اعثم کوفی یکی از پیش‌کسوتان مکتب تاریخ‌نگاری عراق است که پس از طبری، گزارش بسیار مفصلی از حادثه عاشورا به دست می‌دهد. مجموعه گزارش او بیش از 150 صفحه است. ابن اعثم گرایشات و تمایلات شیعی دارد و به نظر می‌رسد، بی‌طرفانه‌ترین گزارش تاریخی از حادثه عاشورا را ارائه کرده است. بر همین اساس، تنها به روایت‌های اهل سنت بسنده نکرده و برخی روایت‌های شیعه را نیز آورده است و همین به کتابش اعتبار بیشتری بخشیده و آن را والاتر از جایگاه مقتل نگاشته‌های ابن سعد و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و دیگران قرار داده است.<ref>ر.ک: رحمان‌ستایش، محمدکاظم، ص88-87</ref>
   
   
البته در گزارش ابن اعثم مطالبی قابل نقد دیده می‌شود که تنها دو مورد بررسی می‌شود:
البته در گزارش ابن اعثم مطالبی قابل نقد دیده می‌شود که تنها دو مورد بررسی می‌شود:
۶۱٬۱۸۹

ویرایش