۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
'''ترجمه قرآن (الهى قمشهاى)'''، از جمله ترجمههاى فارسى معاصر به قلم ميرزا مهدى الهى قمشهاى است كه تا مدتها گوى سبقت را از ديگر ترجمهها ربوده بود | '''ترجمه قرآن (الهى قمشهاى)'''، از جمله ترجمههاى فارسى معاصر به قلم ميرزا مهدى الهى قمشهاى است كه تا مدتها گوى سبقت را از ديگر ترجمهها ربوده بود.<ref>[[استادولی، حسین]]، ص 148</ref>دو ترجمه قمشهاى و عبدالحسين آيتى آغازگر عصر ترجمه روان و نسبتا آزاد قرآن كريم به فارسى بودهاند.<ref>خرمشاهى، بهاءالدين، 1379، ص 8</ref>الهى قمشهاى در تأسيس شيوه ترجمه امروزين و راحت و روان قرآن كريم (به نثر معيار و معاصر و روز) سهمى فراموشنشدنى دارد.<ref>همان، ص 20</ref> | ||
استادولى در مقالهاى برخى از ويژگىهاى اين ترجمه را برشمرده است. وى ابتدا به سه ويژگى مثبت اين ترجمه اشاره مىكند: | استادولى در مقالهاى برخى از ويژگىهاى اين ترجمه را برشمرده است. وى ابتدا به سه ويژگى مثبت اين ترجمه اشاره مىكند: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
#همانگونهكه از نامش پيداست داراى خلاصة التفسير است و توضيحات كوتاه ميان پرانتزى مفيدى دارد كه فهم آيه را روشن مىسازد. | #همانگونهكه از نامش پيداست داراى خلاصة التفسير است و توضيحات كوتاه ميان پرانتزى مفيدى دارد كه فهم آيه را روشن مىسازد. | ||
وى سپس تأكيد مىكند كه ويژگىهاى منفى اين ترجمه نيز اندك نيست. از جمله اين ويژگىهاست: بىدقتى و سرسرى كار كردن، ضعف ادبى، آميختگى متن و شرح، نقل به معنى، افتادگىها، نقص ويرايش، اجمال و تفصيلها | وى سپس تأكيد مىكند كه ويژگىهاى منفى اين ترجمه نيز اندك نيست. از جمله اين ويژگىهاست: بىدقتى و سرسرى كار كردن، ضعف ادبى، آميختگى متن و شرح، نقل به معنى، افتادگىها، نقص ويرايش، اجمال و تفصيلها.<ref>[[استادولی، حسین]]، ص 149 - 150</ref> | ||
[[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است | [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است.<ref>خرمشاهى، بهاءالدين، 1372، ص 14</ref> | ||
وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى درباره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و عربيت باشد تا با مقابله دقيق و مداوم در هر آيهاى و بلكه در هر جملهاى بتواند آنچه را قرآنى است، از آنچه توضيحى و تفسيرى و افزوده مترجم محترم است، بازشناسد و فرق بگذارد. بلى، اگر مترجم دانشور مىتوانستند افزونهاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورند، كارى بود كارستان، ولى چنين كارى نكردهاند و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمىتواند كمر راست كند» | وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى درباره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و عربيت باشد تا با مقابله دقيق و مداوم در هر آيهاى و بلكه در هر جملهاى بتواند آنچه را قرآنى است، از آنچه توضيحى و تفسيرى و افزوده مترجم محترم است، بازشناسد و فرق بگذارد. بلى، اگر مترجم دانشور مىتوانستند افزونهاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورند، كارى بود كارستان، ولى چنين كارى نكردهاند و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمىتواند كمر راست كند».<ref>همان، ص 17 - 18</ref> | ||
در انتها چنانكه خرمشاهى مىنويسد: مترجم از اصول علمى و نظرى ترجمه چندان كه بايد و شايد (در مقايسه با كسانى چون شادروان پاينده يا آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] يا ديگران كه مترجمان حرفهاى و پركار بودهاند) باخبر نبوده است؛ چنانكه ما فقط به سه مورد آن اشاره كرديم و آنها را بهاختصار تكرار مىكنيم: | در انتها چنانكه خرمشاهى مىنويسد: مترجم از اصول علمى و نظرى ترجمه چندان كه بايد و شايد (در مقايسه با كسانى چون شادروان پاينده يا آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] يا ديگران كه مترجمان حرفهاى و پركار بودهاند) باخبر نبوده است؛ چنانكه ما فقط به سه مورد آن اشاره كرديم و آنها را بهاختصار تكرار مىكنيم: | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#مزج شرح و تفسير با ترجمه؛ | #مزج شرح و تفسير با ترجمه؛ | ||
#عطف مترادفين و قلمگردانىهاى غير لازم؛ | #عطف مترادفين و قلمگردانىهاى غير لازم؛ | ||
#تغيير ساختار و قالب واحدهاى دستور زبانى | #تغيير ساختار و قالب واحدهاى دستور زبانى.<ref>خرمشاهى، بهاءالدين، 1379، ص 20 - 21</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش