۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''تاريخ الملك الظاهر'''، اثر [[ابن شداد، محمد بن علی|عزالدين محمد بن على بن ابراهيم بن شداد]]، با تحقيق و تصحيح احمد حطيط، گوشهاى از تاريخ مماليك بحريه در دوران حكومت سلطان ملك الظاهر بيبرس در مصر مىباشد كه به زبان عربى و در نيمه دوم قرن هفتم هجرى، نوشته شده است. | '''تاريخ الملك الظاهر'''، اثر [[ابن شداد، محمد بن علی|عزالدين محمد بن على بن ابراهيم بن شداد]]، با تحقيق و تصحيح احمد حطيط، گوشهاى از تاريخ مماليك بحريه در دوران حكومت سلطان ملك الظاهر بيبرس در مصر مىباشد كه به زبان عربى و در نيمه دوم قرن هفتم هجرى، نوشته شده است. | ||
آنچه باعث اهميت اين اثر شده است، پرداختن نويسنده به حوادث مرحله مهمى از تاريخ حيات دولت مماليك بحريه مصر در عهد «الظاهر بيبرس» و روشن كردن زاويهها و ابعادى از اين دوران مهم تاريخى است | آنچه باعث اهميت اين اثر شده است، پرداختن نويسنده به حوادث مرحله مهمى از تاريخ حيات دولت مماليك بحريه مصر در عهد «الظاهر بيبرس» و روشن كردن زاويهها و ابعادى از اين دوران مهم تاريخى است..<ref>مقدمه محقق، ص 26</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نويسنده در ابتدا، وقايعى از اواسط سال دوازدهم حكومت سلطان ملك الظاهر را تعريف كرده و سپس به ذكر تاريخ كامل سالهاى سيزدهم تا هجدهم حكومت وى پرداخته است. | نويسنده در ابتدا، وقايعى از اواسط سال دوازدهم حكومت سلطان ملك الظاهر را تعريف كرده و سپس به ذكر تاريخ كامل سالهاى سيزدهم تا هجدهم حكومت وى پرداخته است. | ||
مصادر و منابعى كه وى از آنها استفاده نموده، مشاهدات و معلومات خود او، بدون توسل به روايات مورخين مختلف مىباشد كه بدين وسيله مىتوان به كشف حوادث مهمى كه در دوران زندگانى سياسى، حكومتى و اجتماعى ملك ظاهر اتفاق افتاده، رسيد؛ حوادث و وقايعى كه در هيچيك از مصادر تاريخى ديگر نمىتوان يافت. نويسنده، نسبت به حوادثى كه شاهد آنها نبوده، از مصادر و منابع ديگر استفاده كرده است | مصادر و منابعى كه وى از آنها استفاده نموده، مشاهدات و معلومات خود او، بدون توسل به روايات مورخين مختلف مىباشد كه بدين وسيله مىتوان به كشف حوادث مهمى كه در دوران زندگانى سياسى، حكومتى و اجتماعى ملك ظاهر اتفاق افتاده، رسيد؛ حوادث و وقايعى كه در هيچيك از مصادر تاريخى ديگر نمىتوان يافت. نويسنده، نسبت به حوادثى كه شاهد آنها نبوده، از مصادر و منابع ديگر استفاده كرده است..<ref>مقدمه محقق، ص 24</ref> | ||
اسلوبى كه ابن شداد در كتاب خود از آن بهره برده، همان روش و اسلوب متداول و شايع عصر خود بوده، بدين صورت كه وى در غالب موارد، از سجع سهل و طبيعى استفاده كرده است؛ هرچند در مواردى، از سجع متكلف نيز بهره برده است؛ بهگونهاى كه در پارهاى مواقع، سيطره محسنات لفظيه بر بعضى از جمل، آنها را غير طبيعى جلوه داده و فهم معانى آن را، با كمى مشكل مواجه كرده است | اسلوبى كه ابن شداد در كتاب خود از آن بهره برده، همان روش و اسلوب متداول و شايع عصر خود بوده، بدين صورت كه وى در غالب موارد، از سجع سهل و طبيعى استفاده كرده است؛ هرچند در مواردى، از سجع متكلف نيز بهره برده است؛ بهگونهاى كه در پارهاى مواقع، سيطره محسنات لفظيه بر بعضى از جمل، آنها را غير طبيعى جلوه داده و فهم معانى آن را، با كمى مشكل مواجه كرده است..<ref>همان، ص 25</ref> | ||
كتابت تاريخ در شام، در زمان مؤلف، به دو روش صورت مىگرفته است: نگارش تاريخ بر حسب سالها (تاريخ حولى) و تاريخنويسى بر حسب موضوعات و حوادث، اما آنچه ابن شداد از آن استفاده كرده، تلفيقى است همزمان، از اين دو روش. وى سلطان را موضوع تاريخ خويش قرار داده و حوادث را بر حسب تاريخ حولى، بهگونهاى مرتب نموده كه حوادث و وقايع هر سالى، تحت همان سال، گزارش شده و اين روش، تا سال وفات سلطان در سال 676ق، ادامه يافته است | كتابت تاريخ در شام، در زمان مؤلف، به دو روش صورت مىگرفته است: نگارش تاريخ بر حسب سالها (تاريخ حولى) و تاريخنويسى بر حسب موضوعات و حوادث، اما آنچه ابن شداد از آن استفاده كرده، تلفيقى است همزمان، از اين دو روش. وى سلطان را موضوع تاريخ خويش قرار داده و حوادث را بر حسب تاريخ حولى، بهگونهاى مرتب نموده كه حوادث و وقايع هر سالى، تحت همان سال، گزارش شده و اين روش، تا سال وفات سلطان در سال 676ق، ادامه يافته است..<ref>همان</ref> | ||
نويسنده براى حوادث و وقايع مهمى كه در صدد گزارش آنها بوده، براى سهولت كار خواننده، عنوان خاصى را اختصاص داده و وقايع هر سال را با ذكر وفيات مشاهير آن سال، از جمله علما، امرا، حاكمان و اعيان، به پايان برده است | نويسنده براى حوادث و وقايع مهمى كه در صدد گزارش آنها بوده، براى سهولت كار خواننده، عنوان خاصى را اختصاص داده و وقايع هر سال را با ذكر وفيات مشاهير آن سال، از جمله علما، امرا، حاكمان و اعيان، به پايان برده است..<ref>همان، ص 26</ref> | ||
اين كتاب، دربردارنده معلومات مهم و مفيد تاريخى است كه مستحق وقوف و تأمل در آن مىباشد؛ همان كارى كه مورخين معاصر نويسنده، در مورد آن انجام داده و در بيشتر كتب و آثار خويش، براى يافتن حقايق تاريخ اين دوره، از آن بهرهها بردهاند | اين كتاب، دربردارنده معلومات مهم و مفيد تاريخى است كه مستحق وقوف و تأمل در آن مىباشد؛ همان كارى كه مورخين معاصر نويسنده، در مورد آن انجام داده و در بيشتر كتب و آثار خويش، براى يافتن حقايق تاريخ اين دوره، از آن بهرهها بردهاند..<ref>همان</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
لشكركشى ملك الظاهر به حصن الاكراد و نحوه تسخير آن. | لشكركشى ملك الظاهر به حصن الاكراد و نحوه تسخير آن. | ||
اين وقايع، در سال ششصد و هفتاد قمرى، اتفاق افتادهاند | اين وقايع، در سال ششصد و هفتاد قمرى، اتفاق افتادهاند..<ref>متن كتاب، ص 31</ref> | ||
در پايان اين بخش، اعيان و بزرگانى كه در اين سال وفات نمودهاند، نام برده شده است. برخى از اين افراد عبارتند از: ازدمر العزيزى الدوادار، زامل بن على بن حذيفه، سنقر الاقرع، سلار بن الحسن الاربلى، عبدالرحيم بن عبدالرحيم بن العجمى، على الامير نورالدين الصوابى، الملك الامجد صلاحالدين داود ايوبى، على بن عثمان اربلى، على بن محمد بن محمد بن جعفر، محمد بن على تكريتى و | در پايان اين بخش، اعيان و بزرگانى كه در اين سال وفات نمودهاند، نام برده شده است. برخى از اين افراد عبارتند از: ازدمر العزيزى الدوادار، زامل بن على بن حذيفه، سنقر الاقرع، سلار بن الحسن الاربلى، عبدالرحيم بن عبدالرحيم بن العجمى، على الامير نورالدين الصوابى، الملك الامجد صلاحالدين داود ايوبى، على بن عثمان اربلى، على بن محمد بن محمد بن جعفر، محمد بن على تكريتى و....<ref>همان، ص 38</ref> | ||
در بخش بعدى، حوادث سال سيزدهم از حكومت سلطان ملك الظاهر كه مصادف با سال ششصد و هفتاد و يك قمرى است، بيان شده است. از جمله حوادثى كه در اين سال اتفاق افتاده است، عبارتند از: | در بخش بعدى، حوادث سال سيزدهم از حكومت سلطان ملك الظاهر كه مصادف با سال ششصد و هفتاد و يك قمرى است، بيان شده است. از جمله حوادثى كه در اين سال اتفاق افتاده است، عبارتند از: | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
عزل وزير؛ | عزل وزير؛ | ||
و | و....<ref>همان، ص 51</ref> | ||
از جمله اعيانى كه در اين سال، وفات يافتهاند و نويسنده به ذكر نام آنها پرداخته است، عبارتند از: احمد بن عثمان خلاطى، ابوبكر بن على بن حذيفه، بوربا امير جمالالدين، حسن بن محمد حسينى، عبيد الله بن عمر بن عجمى، عبدالرحيم بن محمد موصلى، عبدالقاهر بن عبدالغنى حرانى، الملك المغيث عمر صاحب كرك، محمد بن عبدالمنعم حرانى، محمد بن احمد خزرجى، هاشم بن سعيد حلبى، يحيى بن محمد حبوبى و يحيى بن محمد خشاب | از جمله اعيانى كه در اين سال، وفات يافتهاند و نويسنده به ذكر نام آنها پرداخته است، عبارتند از: احمد بن عثمان خلاطى، ابوبكر بن على بن حذيفه، بوربا امير جمالالدين، حسن بن محمد حسينى، عبيد الله بن عمر بن عجمى، عبدالرحيم بن محمد موصلى، عبدالقاهر بن عبدالغنى حرانى، الملك المغيث عمر صاحب كرك، محمد بن عبدالمنعم حرانى، محمد بن احمد خزرجى، هاشم بن سعيد حلبى، يحيى بن محمد حبوبى و يحيى بن محمد خشاب..<ref>همان، ص 64</ref> | ||
بخش بعدى، به ذكر حوادثى كه در سال چهاردهم حكومت ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و دو قمرى اتفاق افتاده است، اختصاص يافته است. برخى از اين حوادث، عبارتند از: | بخش بعدى، به ذكر حوادثى كه در سال چهاردهم حكومت ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و دو قمرى اتفاق افتاده است، اختصاص يافته است. برخى از اين حوادث، عبارتند از: | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
وفات سلطان عزالدين صاحب بلاد روم؛ | وفات سلطان عزالدين صاحب بلاد روم؛ | ||
مراسلات و نامهنگارىهايى كه بين سلطان ملك ظاهر و معينالدين برواناه صورت گرفت | مراسلات و نامهنگارىهايى كه بين سلطان ملك ظاهر و معينالدين برواناه صورت گرفت..<ref>همان، ص 70</ref> | ||
ابراهيم بن محمد قضاعى واعظ، احمد بن على بن حنا، امام احمد بن محمد بن قرطبى، اسعد بن مظفر تميمى، اسماعيل بن ابراهيم بن ابى يسر، ايبك الكردى الظاهرى، حسن بن على موصلى، حسن شعرانى اسماعيلى، خليل بن يعقوب بزاعى، عبداللطيف بن عبدالمنعم حرانى، عمر بن بندار تفليسى، كيكلدى سكر ظاهرى، محمد بن احمد بن عجمى، محمد بن محمد بن علوان اسدى، محمد بن بسطامى، [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] جيانى، محمد بن عمر اسفراينى، محمد بن سليمان شاطبى، محمد بن حسن طوسى، مظفر بن محمد منبجى و يحيى بن عبدالرحمن حنبلى، از جمله اعيان و بزرگانى مىباشند كه در اين سال وفات يافته و نويسنده از آنها نام برده است | ابراهيم بن محمد قضاعى واعظ، احمد بن على بن حنا، امام احمد بن محمد بن قرطبى، اسعد بن مظفر تميمى، اسماعيل بن ابراهيم بن ابى يسر، ايبك الكردى الظاهرى، حسن بن على موصلى، حسن شعرانى اسماعيلى، خليل بن يعقوب بزاعى، عبداللطيف بن عبدالمنعم حرانى، عمر بن بندار تفليسى، كيكلدى سكر ظاهرى، محمد بن احمد بن عجمى، محمد بن محمد بن علوان اسدى، محمد بن بسطامى، [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] جيانى، محمد بن عمر اسفراينى، محمد بن سليمان شاطبى، محمد بن حسن طوسى، مظفر بن محمد منبجى و يحيى بن عبدالرحمن حنبلى، از جمله اعيان و بزرگانى مىباشند كه در اين سال وفات يافته و نويسنده از آنها نام برده است..<ref>همان، ص 83</ref> | ||
حوادثى كه در سال پانزدهم حكومت سلطان ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و سه قمرى اتفاق افتاده و نويسنده در اين بخش كتاب، در صدد بيان آنها مىباشد، عبارت است از: | حوادثى كه در سال پانزدهم حكومت سلطان ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و سه قمرى اتفاق افتاده و نويسنده در اين بخش كتاب، در صدد بيان آنها مىباشد، عبارت است از: | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
على بن سالم مجلى؛ | على بن سالم مجلى؛ | ||
و | و....<ref>همان، ص 109</ref> | ||
در ادامه، به ترتيب، حوادث مهمى كه در سالهاى شانزدهم، هفدهم و هجدهم حكومت سلطان ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و چهار، پنج و شش قمرى اتفاق افتاده، بيان شده است | در ادامه، به ترتيب، حوادث مهمى كه در سالهاى شانزدهم، هفدهم و هجدهم حكومت سلطان ملك الظاهر، مصادف با سال ششصد و هفتاد و چهار، پنج و شش قمرى اتفاق افتاده، بيان شده است..<ref>همان، ص 120، 152، 220</ref> | ||
نويسنده در پايان كتاب، به ذكر گوشههايى از سيره سلطان ملك الظاهر و نقاط درخشنده زندگى وى، در ضمن چهارده باب، پرداخته و به مواردى همچون محبت و تواضع وى نسبت به فقها و فقرا، عدل و انقياد وى از شرع، مواهب و عطايا، هيبت و منزلت در قلوب و... اشاره كرده است | نويسنده در پايان كتاب، به ذكر گوشههايى از سيره سلطان ملك الظاهر و نقاط درخشنده زندگى وى، در ضمن چهارده باب، پرداخته و به مواردى همچون محبت و تواضع وى نسبت به فقها و فقرا، عدل و انقياد وى از شرع، مواهب و عطايا، هيبت و منزلت در قلوب و... اشاره كرده است..<ref>همان، ص 267</ref> | ||
با تمام محسنات و فوايدى كه اين اثر، در بر دارد، اشكالاتى به نويسنده آن، در موارد زير، وارد است: | با تمام محسنات و فوايدى كه اين اثر، در بر دارد، اشكالاتى به نويسنده آن، در موارد زير، وارد است: | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
#«الف» در مواردى كه نبايد حذف مىشد، حذف شده است، از جمله در اعلامى مانند ابراهيم، اسحاق، سليمان، عثمان و در اعدادى مانند ثلاث و ثلاثون و در كلمه «الف»؛ | #«الف» در مواردى كه نبايد حذف مىشد، حذف شده است، از جمله در اعلامى مانند ابراهيم، اسحاق، سليمان، عثمان و در اعدادى مانند ثلاث و ثلاثون و در كلمه «الف»؛ | ||
#تردد اسماء مضاف، بهصورتهاى مختلف، مانند ستمايه، ستمئه و ستمايه؛ | #تردد اسماء مضاف، بهصورتهاى مختلف، مانند ستمايه، ستمئه و ستمايه؛ | ||
و | و....<ref>مقدمه محقق، ص 28</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست «مطالب»، «اعلام»، «جماعات، قبايل و امم»، «اماكن»، «اهم مصطلحات تاريخى»، «قوافى» و «نام كتب مذكور در متن» به همراه مصادر و مراجع مورد استفاده نويسنده، در پايان كتاب آمده است | فهرست «مطالب»، «اعلام»، «جماعات، قبايل و امم»، «اماكن»، «اهم مصطلحات تاريخى»، «قوافى» و «نام كتب مذكور در متن» به همراه مصادر و مراجع مورد استفاده نويسنده، در پايان كتاب آمده است..<ref>فهرست كتاب</ref> | ||
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون عبارات و كلمات، از جمله اعلام مذكور در متن، ارائه شده است | در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون عبارات و كلمات، از جمله اعلام مذكور در متن، ارائه شده است..<ref>متن كتاب</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش