۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''التفسير المعين للواعظين و المتعظين'''، اثر محمد هويدى، از علماى شيعى لبنان، تفسيرى است كه به گفته خود نويسنده، براى مسلمانان عادى و معمولى و نه انديشمندان و پژوهشگران و حداكثر براى مبلغان و وعاظ مجالس مذهبى، تأليف شده است | '''التفسير المعين للواعظين و المتعظين'''، اثر محمد هويدى، از علماى شيعى لبنان، تفسيرى است كه به گفته خود نويسنده، براى مسلمانان عادى و معمولى و نه انديشمندان و پژوهشگران و حداكثر براى مبلغان و وعاظ مجالس مذهبى، تأليف شده است.<ref>روزبه، يوسف، ص 124</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
كتاب با مقدمه مؤلف، آغاز گرديده است. | كتاب با مقدمه مؤلف، آغاز گرديده است. | ||
نويسنده - آنچنانكه خود اشاره دارد - پس از مراجعه به تفسيرهاى مهم و آگاهى از روش تفسيرهاى مختصر، به روش جديدى در تفسير رسيده كه متناسب با ذوق خواننده امروزى است. در اين روش، وى از تفسيرهايى كه شرح آيه و متنهاى روشن و غير روشن را بيهوده طولانى كردهاند، دورى گزيده است؛ بنابراين با توجه به ظرفيت فكرى، فرهنگى و روانى خواننده معمولى، به شرح آيات (يا دقيقتر عبارات) مشكل پرداخته است | نويسنده - آنچنانكه خود اشاره دارد - پس از مراجعه به تفسيرهاى مهم و آگاهى از روش تفسيرهاى مختصر، به روش جديدى در تفسير رسيده كه متناسب با ذوق خواننده امروزى است. در اين روش، وى از تفسيرهايى كه شرح آيه و متنهاى روشن و غير روشن را بيهوده طولانى كردهاند، دورى گزيده است؛ بنابراين با توجه به ظرفيت فكرى، فرهنگى و روانى خواننده معمولى، به شرح آيات (يا دقيقتر عبارات) مشكل پرداخته است.<ref>روزبه، يوسف، ص 124</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#اگر در يك موضوع، احاديث متعددى از پيامبر(ص) يا معصومين(ع) وجود داشته، براى اختصار، اسم شريف پيامبر(ص) يا معصوم(ع) در حديث اول آمده است و بقيه احاديث فقط با شماره ذكر شده است؛ | #اگر در يك موضوع، احاديث متعددى از پيامبر(ص) يا معصومين(ع) وجود داشته، براى اختصار، اسم شريف پيامبر(ص) يا معصوم(ع) در حديث اول آمده است و بقيه احاديث فقط با شماره ذكر شده است؛ | ||
#موضوعات واردشده در پايين صفحات، دو قسمت هستند: يك قسم آن كه در قرآن كريم بهصراحت نام برده شدهاند، مانند نماز (صلاة)، حج، رزق، جهاد و علم؛ قسمتى ديگر كه در مفهوم آيات به آنها اشاره شده است، مانند حقد (كينه)، تاريخ، فرصت، تجربه و غيرت؛ | #موضوعات واردشده در پايين صفحات، دو قسمت هستند: يك قسم آن كه در قرآن كريم بهصراحت نام برده شدهاند، مانند نماز (صلاة)، حج، رزق، جهاد و علم؛ قسمتى ديگر كه در مفهوم آيات به آنها اشاره شده است، مانند حقد (كينه)، تاريخ، فرصت، تجربه و غيرت؛ | ||
#براى موضوعات تفسير، فهرستى بر اساس شماره صفحات قرآن و فهرستى ديگر بهصورت ابجدى شامل آيات موضوعات مطرحشده، تهيه شده است | #براى موضوعات تفسير، فهرستى بر اساس شماره صفحات قرآن و فهرستى ديگر بهصورت ابجدى شامل آيات موضوعات مطرحشده، تهيه شده است.<ref>مقدمه، ص 5</ref> | ||
مفسر در اين تفسير، علاوه بر توضيح برخى واژگان قرآنى، بيش از پنج هزار حديث در پانصد موضوع اساسى را از پيامبر(ص) گردآورده است. هرچند كه نويسنده اين تفسير را بيشتر براى وعاظ، خطبا و مخاطبان خاص تأليف كرده، اما با نگاهى اجمالى مىتوان دريافت كه تحقيقش مىتواند راهنماى معلمان و دانشپژوهان جوان نيز باشد | مفسر در اين تفسير، علاوه بر توضيح برخى واژگان قرآنى، بيش از پنج هزار حديث در پانصد موضوع اساسى را از پيامبر(ص) گردآورده است. هرچند كه نويسنده اين تفسير را بيشتر براى وعاظ، خطبا و مخاطبان خاص تأليف كرده، اما با نگاهى اجمالى مىتوان دريافت كه تحقيقش مىتواند راهنماى معلمان و دانشپژوهان جوان نيز باشد.<ref>كتاب و نشريات، ص 27</ref> | ||
شايد بتوان فوايد اين تفسير را در مؤلفههاى زير خلاصه نمود: | شايد بتوان فوايد اين تفسير را در مؤلفههاى زير خلاصه نمود: | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
#در خواننده يك شخصيت اسلامى ايجاد مىكند؛ زيرا اطلاع و آمادگى از مفاهيم اسلامى و آشنايى با منابع اصيل اسلام، صاحب خود را آراسته به اخلاق اسلامى مىكند؛ | #در خواننده يك شخصيت اسلامى ايجاد مىكند؛ زيرا اطلاع و آمادگى از مفاهيم اسلامى و آشنايى با منابع اصيل اسلام، صاحب خود را آراسته به اخلاق اسلامى مىكند؛ | ||
#توجه يافتن به اينكه: «اسلام در تمام زواياى كوچك و بزرگ زندگى انسان، رأى و نظر دارد» كه برخى از آن را مىشناسيم و تعدادى را نيز هنوز نشناختهايم؛ | #توجه يافتن به اينكه: «اسلام در تمام زواياى كوچك و بزرگ زندگى انسان، رأى و نظر دارد» كه برخى از آن را مىشناسيم و تعدادى را نيز هنوز نشناختهايم؛ | ||
#يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند | #يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند.<ref>همان</ref> | ||
از جمله ويژگىهاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيههاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث درباره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مىشود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازهاى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهرهاى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، بهمانند آنها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشدهاند. در هر صفحه از قرآن، بهطور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم، او مىخواسته دستهاى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آنها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جملههايى كه او درباره شكلگيرى اين تفسير بيان كرده، سهلتر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينههاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعينحال، سبكبار و زودفهم باشد و ما را براى درك نظرات دين حنيفمان، آماده كند» | از جمله ويژگىهاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيههاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث درباره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مىشود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازهاى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهرهاى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، بهمانند آنها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشدهاند. در هر صفحه از قرآن، بهطور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم، او مىخواسته دستهاى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آنها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جملههايى كه او درباره شكلگيرى اين تفسير بيان كرده، سهلتر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينههاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعينحال، سبكبار و زودفهم باشد و ما را براى درك نظرات دين حنيفمان، آماده كند».<ref>روزبه، يوسف، ص 125</ref> | ||
در اين تفسير، نقل حديث، خود، موضوعيت يافته و كاملا و صرفا، در خدمت تفسير قرار نگرفته است و لذاست كه مىگوييم يك تفسير تقريبا منحصربهفرد است و در بين بيش از 600 تفسير شيعه از قرآن، نظير و همانند ندارد | در اين تفسير، نقل حديث، خود، موضوعيت يافته و كاملا و صرفا، در خدمت تفسير قرار نگرفته است و لذاست كه مىگوييم يك تفسير تقريبا منحصربهفرد است و در بين بيش از 600 تفسير شيعه از قرآن، نظير و همانند ندارد.<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش