۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اثر حاضر از مقدمه مصحح و نويسنده و متن اصلى كتاب (شامل دهها باب)، تشكيل شده است. به نظر مىرسد مطالب اين كتاب چندان كه بايد و شايد منظم و منسجم نيست و نويسنده، روشن نكرده است كه مباحثش را چگونه و بر چه اساسى دستهبندى كرده است. البته همين مقدار مىتوان گفت كه نويسنده كتابش را بعد از مقدمه، با اين مطلب آغاز كرده است كه در سوره حمد هشت باب جمع شده است: 1. مبتدا و خبر؛ 2. آنچه بعد از قول آمده؛ 3. منصوب شدن اسم بنا بر مصدريت؛ 4. عدول از مخاطب به غايب؛ 5. عدول از غايب به مخاطب؛ 6. باب حذف مضاف و قرار دادن مضافاليه بهجاى آن؛ 7. داخل كردن «لا» بهصورت صله؛ 8. بدل و مبدلمنه | اثر حاضر از مقدمه مصحح و نويسنده و متن اصلى كتاب (شامل دهها باب)، تشكيل شده است. به نظر مىرسد مطالب اين كتاب چندان كه بايد و شايد منظم و منسجم نيست و نويسنده، روشن نكرده است كه مباحثش را چگونه و بر چه اساسى دستهبندى كرده است. البته همين مقدار مىتوان گفت كه نويسنده كتابش را بعد از مقدمه، با اين مطلب آغاز كرده است كه در سوره حمد هشت باب جمع شده است: 1. مبتدا و خبر؛ 2. آنچه بعد از قول آمده؛ 3. منصوب شدن اسم بنا بر مصدريت؛ 4. عدول از مخاطب به غايب؛ 5. عدول از غايب به مخاطب؛ 6. باب حذف مضاف و قرار دادن مضافاليه بهجاى آن؛ 7. داخل كردن «لا» بهصورت صله؛ 8. بدل و مبدلمنه.<ref>متن كتاب، ص 53</ref> | ||
او بعد از اين، به بحث از اين موارد در سوره حمد و نيز در جاهاى ديگر قرآن كريم پرداخته است. مصحح در مورد تأثير دانشمندان ديگر بر نويسنده يادآور شده است كه ايشان در اين كتاب تحت تأثير [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، نويسنده «تأويل مشكل القرآن» و ابن فارس قرار گرفته است. زبان و ادبيات مقدمه مصحح اين اثر و همچنين مقدمه و متن اصلى كتاب، عربى و رسا و متناسب با اصطلاحات رايج در علوم ادبى است. | او بعد از اين، به بحث از اين موارد در سوره حمد و نيز در جاهاى ديگر قرآن كريم پرداخته است. مصحح در مورد تأثير دانشمندان ديگر بر نويسنده يادآور شده است كه ايشان در اين كتاب تحت تأثير [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، نويسنده «تأويل مشكل القرآن» و ابن فارس قرار گرفته است. زبان و ادبيات مقدمه مصحح اين اثر و همچنين مقدمه و متن اصلى كتاب، عربى و رسا و متناسب با اصطلاحات رايج در علوم ادبى است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده، در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارشش را معين نكرده است، تأكيد كرده است كه چون از نگارش كتاب «المُوضِح لعلم القرآن» فراغت حاصل كردم، كتاب حاضر را براى فرزندم «محمد نعمتالله» نوشتم و بهعنوان هديه به او و همه مسلمانان تقديم كردم تا مقدمهاى براى ورود به دانش تفسير قرآن كريم باشد و موارد غامض آن را روشن سازد و طعن و نقدهاى ملحدان و خدشهكنندگان در كتاب خدا را ردّ كند؛ زيرا آنان از لطائف و فصاحت زبان قرآن و موارد ذيل آگاه نيستند: روشهاى حذف و اختصار، ايجاز و تكرار، تقديم و تأخير، اطاله و تقصير، ذكر تثنيه با لفظ جمع و ذكر جمع با لفظ تثنيه و مذكر با لفظ مؤنث و مؤنث با لفظ مذكر، حذف مضاف و قرار دادن مضافاليه در جاى آن، حذف جواب از شرط و قسم، قرار دادن برخى از حروف در جاى برخى ديگر و | #نويسنده، در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارشش را معين نكرده است، تأكيد كرده است كه چون از نگارش كتاب «المُوضِح لعلم القرآن» فراغت حاصل كردم، كتاب حاضر را براى فرزندم «محمد نعمتالله» نوشتم و بهعنوان هديه به او و همه مسلمانان تقديم كردم تا مقدمهاى براى ورود به دانش تفسير قرآن كريم باشد و موارد غامض آن را روشن سازد و طعن و نقدهاى ملحدان و خدشهكنندگان در كتاب خدا را ردّ كند؛ زيرا آنان از لطائف و فصاحت زبان قرآن و موارد ذيل آگاه نيستند: روشهاى حذف و اختصار، ايجاز و تكرار، تقديم و تأخير، اطاله و تقصير، ذكر تثنيه با لفظ جمع و ذكر جمع با لفظ تثنيه و مذكر با لفظ مؤنث و مؤنث با لفظ مذكر، حذف مضاف و قرار دادن مضافاليه در جاى آن، حذف جواب از شرط و قسم، قرار دادن برخى از حروف در جاى برخى ديگر و....<ref>مقدمه كتاب، ص 51 - 52</ref> | ||
#نويسنده در مورد آوردن تثنيه به معناى جمع، چنين آورده است: اگر درباره اين آيه: ''' «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فيها...» ''' | #نويسنده در مورد آوردن تثنيه به معناى جمع، چنين آورده است: اگر درباره اين آيه: ''' «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فيها...» '''.<ref>بقره / 72</ref>، سؤال شود: آيا مگر نه در تفسير آمده كه دو تا پسرعمو اقدام كردند و پسرعموى خودشان به نام عاميل را كشتند؛ پس چرا آنان را با لفظ جمع مورد خطاب قرار داده است؟! جواب اين است كه برخى از نحويان گفتهاند: دو و بالاترش جمع است... و برخى ديگر گفتهاند: اين استعاره كلام عرب است.<ref>همان، ص 280</ref> | ||
#نويسنده، يادآور شده است كه گاهى در قرآن كريم امر آمده، ولى معنايش خبر يا شرط است مانند اين آيه: ''' «وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» ''' | #نويسنده، يادآور شده است كه گاهى در قرآن كريم امر آمده، ولى معنايش خبر يا شرط است مانند اين آيه: ''' «وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» '''.<ref>ملك / 13</ref>، كه به اين معناست كه اگر سخنتان را آشكار كنيد و يا پنهان سازيد خدا به آن آگاه است.<ref>ر. ك.: همان، ص 373</ref> | ||
#نويسنده در مورد «مَن» نوشته است اين كلمه به هفت صورت مى آيد: استفهام، جزاء، موصول، موصوف و... امّا استفهام، مانند: ''' «قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا...» ''' | #نويسنده در مورد «مَن» نوشته است اين كلمه به هفت صورت مى آيد: استفهام، جزاء، موصول، موصوف و... امّا استفهام، مانند: ''' «قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا...» '''.<ref>يس / 52</ref>، كه آن را بهصورت استفهام آورده و معنايش تنبيه و آگاهسازى بر احوال آنهاست كه از قيامت غافل نشوند.<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 482</ref> | ||
#متأسفانه نويسنده در مقدمه يا در پايان و يا در بين مباحث، مشخصات كامل نگارش كتاب، مانند زمان و مكان و غيره را توضيح نداده است. | #متأسفانه نويسنده در مقدمه يا در پايان و يا در بين مباحث، مشخصات كامل نگارش كتاب، مانند زمان و مكان و غيره را توضيح نداده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرستهاى فنى - شامل آيات، احاديث، امثال و اقوال عرب، اشعار و ارجاز، انصاف ابيات، استدراك بر محققين و مصححين و همچنين اعلام داراى شرححال - | براى كتاب حاضر، افزون بر فهرستهاى فنى - شامل آيات، احاديث، امثال و اقوال عرب، اشعار و ارجاز، انصاف ابيات، استدراك بر محققين و مصححين و همچنين اعلام داراى شرححال -.<ref>متن كتاب، ص 625 - 759</ref>و فهرست منابع.<ref>همان، ص 760 - 770</ref>و فهرست تفصيلى مطالب.<ref>متن كتاب، ص 771 - 776</ref>فراهم شده است. | ||
كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده | كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 57، پاورقى 6 و...</ref>و گاه نام و نشان سورهها و آيات مورد نظر را آورده است.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 33، پاورقى 1، 2، 3 و...</ref>و گاه مطالبى توضيحى آورده.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 56، پاورقى 1 و...</ref>و گاه معانى لغات را شرح داده است.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 64، پاورقى 1، 2 و...</ref> | ||
مصحح براى توضيح موضوع و روش نويسنده از ترسيم نمودار نيز بهره گرفته است | مصحح براى توضيح موضوع و روش نويسنده از ترسيم نمودار نيز بهره گرفته است.<ref>همان، ص 37، 40 و 41</ref>همچنين تصاويرى از آغاز و انجام تنها نسخه خطى كتاب را آورده است.<ref>مقدمه كتاب، ص 46 - 48</ref> | ||
در پايان متن كتاب، در داخل كروشه چنين نوشته شده است: «[هذا آخر ما وجدناه و الحمد لله ربّ العالمين]» | در پايان متن كتاب، در داخل كروشه چنين نوشته شده است: «[هذا آخر ما وجدناه و الحمد لله ربّ العالمين]».<ref>همان، ص 622</ref>از اين عبارت كه نوشته مصحح است، چنين فهميده مىشود كه وى احتمال داده كتاب پايان نيافته و يا بخشى از آن به دست او نرسيده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش