۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
فرزند مؤلف، [[حسن امين]]، مسئوليت تحقيق و عرضه کتاب را به عهده داشته است. | فرزند مؤلف، [[حسن امين]]، مسئوليت تحقيق و عرضه کتاب را به عهده داشته است. | ||
مؤلف در ساليان متمادى به فكر تدوين کتابى جامع درباره سرگذشت بزرگان شيعه دوازدهامامى (بهطور عام) بوده، تا اينكه تصميم به تأليف کتابى گرفته است كه شرح حال همه بزرگان شيعه، اعم از صحابه، تابعين، تابعين تابعين و اهالى هر علم و فن را شامل گردد؛ بهگونهاى كه از راويان، محدثان، قاريان، مفسران، فقيهان، حكيمان، متكلمان، واعظان و شاعران گرفته تا دانشمندان علوم لغت، صرف، نحو، بيان، منطق، رياضيات، طب و نجوم و حتى پادشاهان و وزيران، همگى در اين کتاب جايى داشته باشند | مؤلف در ساليان متمادى به فكر تدوين کتابى جامع درباره سرگذشت بزرگان شيعه دوازدهامامى (بهطور عام) بوده، تا اينكه تصميم به تأليف کتابى گرفته است كه شرح حال همه بزرگان شيعه، اعم از صحابه، تابعين، تابعين تابعين و اهالى هر علم و فن را شامل گردد؛ بهگونهاى كه از راويان، محدثان، قاريان، مفسران، فقيهان، حكيمان، متكلمان، واعظان و شاعران گرفته تا دانشمندان علوم لغت، صرف، نحو، بيان، منطق، رياضيات، طب و نجوم و حتى پادشاهان و وزيران، همگى در اين کتاب جايى داشته باشند.<ref>عباسى، مهرداد، 1381، ص48</ref> | ||
آنچه باعث اهميت کتاب مىشود، آن است كه نويسنده در راستاى تدوين آن، تحقيقات خود را با ابعادى وسيع در سوريه، عراق و ايران انجام داده و كتب غير شيعه را بهمنظور برطرف نمودن نقائص برخى منابع شيعى، از نظر گذرانده است تا پژوهنده را از جستجوى ملالآور در لابهلاى كتب گوناگون تاريخ و تراجم، بىنياز گرداند | آنچه باعث اهميت کتاب مىشود، آن است كه نويسنده در راستاى تدوين آن، تحقيقات خود را با ابعادى وسيع در سوريه، عراق و ايران انجام داده و كتب غير شيعه را بهمنظور برطرف نمودن نقائص برخى منابع شيعى، از نظر گذرانده است تا پژوهنده را از جستجوى ملالآور در لابهلاى كتب گوناگون تاريخ و تراجم، بىنياز گرداند.<ref>همان، ص46</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
کتاب با يك مقدمه از محقق و دو مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در دوازده جلد، تنظيم شده است. | کتاب با يك مقدمه از محقق و دو مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در دوازده جلد، تنظيم شده است. | ||
کتاب به ترتيب حروف الفبايى نام اشخاص و نام پدران و القاب و كنيههاى ايشان مرتب شده و در مواضعى كه صاحب ترجمه القاب و اسامى متعدد داشته، نام يا لقب اشهر، مدخل اصلى واقع شده و بقيه بدان ارجاع داده شده است. در هر مدخل نيز، ترتيب كار چنان است كه نخست تاريخ ولادت و وفات در صورت اطلاع از آن و پس از آن، احوال و سيرت و دلايل تشيع صاحب ترجمه و آثار او، اعم از منظوم و منثور، ذكر شده است | کتاب به ترتيب حروف الفبايى نام اشخاص و نام پدران و القاب و كنيههاى ايشان مرتب شده و در مواضعى كه صاحب ترجمه القاب و اسامى متعدد داشته، نام يا لقب اشهر، مدخل اصلى واقع شده و بقيه بدان ارجاع داده شده است. در هر مدخل نيز، ترتيب كار چنان است كه نخست تاريخ ولادت و وفات در صورت اطلاع از آن و پس از آن، احوال و سيرت و دلايل تشيع صاحب ترجمه و آثار او، اعم از منظوم و منثور، ذكر شده است.<ref>[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] اثرى ماندگار از سيد محسن امين، 1394</ref> | ||
مؤلف درباره روش كار خود در اين اثر چنين مىنويسد: «در اين کتاب به شرح حال هيچيك از معاصران زنده پرداخته نشده است. اسمها به ترتيب الفبايى قرار گرفته و در مورد هر فرد، به ترتيب: نام، تاريخ ولادت و وفات، نسب، اقوال علما درباره او، سيره و احوالات وى و نمونههايى از شعر و نثراو ذكر گرديده است و گاهى به اقتضاى مقام، برخى امور و قضايا بهطور مفصل بيان گشته و استنباطهايى از حوادث ارائه شده است. هرچند بهتر بود كه اسامى و مطالب فراموششده، بهطور مستقل در جلد يا جلدهايى در انتهاى کتاب و در قالب مستدرك ارائه مىگرديد، اما از آنجا كه ممكن بود اجل مهلت ندهد، موارد فراموششده در هر جلد در انتهاى همان جلد آمده است» | مؤلف درباره روش كار خود در اين اثر چنين مىنويسد: «در اين کتاب به شرح حال هيچيك از معاصران زنده پرداخته نشده است. اسمها به ترتيب الفبايى قرار گرفته و در مورد هر فرد، به ترتيب: نام، تاريخ ولادت و وفات، نسب، اقوال علما درباره او، سيره و احوالات وى و نمونههايى از شعر و نثراو ذكر گرديده است و گاهى به اقتضاى مقام، برخى امور و قضايا بهطور مفصل بيان گشته و استنباطهايى از حوادث ارائه شده است. هرچند بهتر بود كه اسامى و مطالب فراموششده، بهطور مستقل در جلد يا جلدهايى در انتهاى کتاب و در قالب مستدرك ارائه مىگرديد، اما از آنجا كه ممكن بود اجل مهلت ندهد، موارد فراموششده در هر جلد در انتهاى همان جلد آمده است».<ref>عباسى، مهرداد، 1381، ص46-47</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در ابتداى کتاب «خطبة الکتاب» آمده است كه سيد در آن به كلياتى در مورد شرححالنگارى و کتابهايى كه در اين باب نوشته شده، پرداخته است. مقدمه اول كه بعد از خطبه آمده، به روش كار مؤلف در اعيان پرداخته و شيوه تحقيق را در 14 بند متذكر شده است. مقدمه دوم در دوازه بحث، به مطالبى كلامى و تاريخى راجع به تشيع و شيعه اختصاص يافته است. مؤلف در مقدمه سوم، 393 عنوان از منابع و مصادر تحقيق اعيان را شناسانده است. سپس به شرح حال و ذكر سيره حضرات چهارده معصوم(ع) پرداخته و بهتفكيك و تفصيل، زندگىنامه هريك از آنان را بيان نموده است. در ادامه به شرح حال اعيان و بزرگان شيعه مبادرت ورزيده و شرح حال 11739 نفر از نامداران شيعه را ذكر نموده است. در انتها نيز شرح حال خود را آورده است | در ابتداى کتاب «خطبة الکتاب» آمده است كه سيد در آن به كلياتى در مورد شرححالنگارى و کتابهايى كه در اين باب نوشته شده، پرداخته است. مقدمه اول كه بعد از خطبه آمده، به روش كار مؤلف در اعيان پرداخته و شيوه تحقيق را در 14 بند متذكر شده است. مقدمه دوم در دوازه بحث، به مطالبى كلامى و تاريخى راجع به تشيع و شيعه اختصاص يافته است. مؤلف در مقدمه سوم، 393 عنوان از منابع و مصادر تحقيق اعيان را شناسانده است. سپس به شرح حال و ذكر سيره حضرات چهارده معصوم(ع) پرداخته و بهتفكيك و تفصيل، زندگىنامه هريك از آنان را بيان نموده است. در ادامه به شرح حال اعيان و بزرگان شيعه مبادرت ورزيده و شرح حال 11739 نفر از نامداران شيعه را ذكر نموده است. در انتها نيز شرح حال خود را آورده است.<ref>علوى، سيد رسول، 1389، ص358-359</ref> | ||
جلد يكم، مقدمهاى درباره شيعه و جلد دوم تا چهارم آن شامل شرح زندگانى و تاريخ چهارده معصوم(ع) است. شرح احوال شخصيتهاى ديگر شيعه از جلد پنجم آغاز شده، به ترتيب الفبايى ادامه مىيابد | جلد يكم، مقدمهاى درباره شيعه و جلد دوم تا چهارم آن شامل شرح زندگانى و تاريخ چهارده معصوم(ع) است. شرح احوال شخصيتهاى ديگر شيعه از جلد پنجم آغاز شده، به ترتيب الفبايى ادامه مىيابد.<ref>عباسى، مهرداد، 1381، ص46</ref> | ||
برخى ويژگىها کتاب را مىتوان در امور زير، خلاصه نمود: | برخى ويژگىها کتاب را مىتوان در امور زير، خلاصه نمود: | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
#در صورت آگاهى، نويسنده ابتدا تاريخ ولادت، سپس تاريخ وفات، آنگاه رابطه خويشاوندى اشخاص را بيان نموده است. پس از آن، به بيان اقوال دانشمندان، درباره شخص مورد نظر پرداخته است. سپس آنچه را نگارندگان شرح احوال، درباره سيره و حالات او بيان داشتهاند و يا نويسنده خود ما درباره ايشان مىدانسته، ذكر نموده و به همين ترتيب، اگر به تشيع معروف نباشد، دلايلى را كه بر تشيع وى دلالت دارد آورده و سپس، به ترتيب از تأليفات و نظم و نشر آن ياد كرده است. البته تفاصيل مذكور، در شرح احوال كسانى رعايت شده است كه شرح احوال آنان طولانى و دربرگيرنده موارد فوق يا بعضى از آنها باشد، نه در شرح احوال كوتاه. | #در صورت آگاهى، نويسنده ابتدا تاريخ ولادت، سپس تاريخ وفات، آنگاه رابطه خويشاوندى اشخاص را بيان نموده است. پس از آن، به بيان اقوال دانشمندان، درباره شخص مورد نظر پرداخته است. سپس آنچه را نگارندگان شرح احوال، درباره سيره و حالات او بيان داشتهاند و يا نويسنده خود ما درباره ايشان مىدانسته، ذكر نموده و به همين ترتيب، اگر به تشيع معروف نباشد، دلايلى را كه بر تشيع وى دلالت دارد آورده و سپس، به ترتيب از تأليفات و نظم و نشر آن ياد كرده است. البته تفاصيل مذكور، در شرح احوال كسانى رعايت شده است كه شرح احوال آنان طولانى و دربرگيرنده موارد فوق يا بعضى از آنها باشد، نه در شرح احوال كوتاه. | ||
#همواره عادت نويسندگان كتب رجال بر اين بوده كه بهخاطر اختصار، نام کتابها و ابواب آن و پارهاى از اسامى مؤلفين را به رمز و اشاره بيان دارند، ولى نويسنده به جهت روشن ساختن و آسان نمودن بر خوانندگان، اسامى آنچه كه آنان با رمز آوردهاند را با صراحت ذكر نموده است. | #همواره عادت نويسندگان كتب رجال بر اين بوده كه بهخاطر اختصار، نام کتابها و ابواب آن و پارهاى از اسامى مؤلفين را به رمز و اشاره بيان دارند، ولى نويسنده به جهت روشن ساختن و آسان نمودن بر خوانندگان، اسامى آنچه كه آنان با رمز آوردهاند را با صراحت ذكر نموده است. | ||
#عادت ديگر نويسندگان كتب شرح احوال اين بوده كه كنيهها، القاب و آنچه را كه با كلمه ابن يا بنت و يا امثال آن شروع مىشود و همچنين نامهاى زنان را در بابهاى جداگانه بياورند، ولى نويسنده اين روش را در پيش نگرفته، بلكه همه آنها را به ترتيب حروف الفبا، در بابهاى جداگانه بيان كرده است؛ مثلا: «احمرى» را در حرف الف، «بلالى» را در حرف باء، «تقى» را در حرف تا و «ثمالى» را در حرف ثاء، «جامورانى» را در حرف جيم، «صيمرى» را در حرف صاد و «مسعودى» را در حرف ميم، به همين ترتيب ذكر نموده است. همچنين «احمرى» را پيش از «اسدى»، «بقباق» را قبل از «بلالى»، «صولى» را قبل از «صيمرى»، «ماجيلويه» را پيش از «مسعودى» و «نخعى» را قبل از «نوفلى» و مابقى موارد را نيز به اين ترتيب بيان داشته است. به همين روش، كنيهها و آنچه را كه با كلمه ابن يا اخ يا اخت يا ام آغاز مىشود، در حرف الف ذكر كرده و در ترتيب آن، حروف اول اسمى را كه بعد از آن قرار دارد، رعايت نموده است | #عادت ديگر نويسندگان كتب شرح احوال اين بوده كه كنيهها، القاب و آنچه را كه با كلمه ابن يا بنت و يا امثال آن شروع مىشود و همچنين نامهاى زنان را در بابهاى جداگانه بياورند، ولى نويسنده اين روش را در پيش نگرفته، بلكه همه آنها را به ترتيب حروف الفبا، در بابهاى جداگانه بيان كرده است؛ مثلا: «احمرى» را در حرف الف، «بلالى» را در حرف باء، «تقى» را در حرف تا و «ثمالى» را در حرف ثاء، «جامورانى» را در حرف جيم، «صيمرى» را در حرف صاد و «مسعودى» را در حرف ميم، به همين ترتيب ذكر نموده است. همچنين «احمرى» را پيش از «اسدى»، «بقباق» را قبل از «بلالى»، «صولى» را قبل از «صيمرى»، «ماجيلويه» را پيش از «مسعودى» و «نخعى» را قبل از «نوفلى» و مابقى موارد را نيز به اين ترتيب بيان داشته است. به همين روش، كنيهها و آنچه را كه با كلمه ابن يا اخ يا اخت يا ام آغاز مىشود، در حرف الف ذكر كرده و در ترتيب آن، حروف اول اسمى را كه بعد از آن قرار دارد، رعايت نموده است.<ref>علوى، سيد رسول، 1389، ص359-361</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == | ||
کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقىها كه بسيار اندك مىباشد، به توضيح مختصر برخى از مطالب متن پرداخته شده است | کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقىها كه بسيار اندك مىباشد، به توضيح مختصر برخى از مطالب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ك: پاورقى، ج1، ص160</ref> | ||
پاورقىهاى مؤلف با ذكر نام وى در انتهاى مطلب، از پاورقىهاى محقق، تمييز داده شده است | پاورقىهاى مؤلف با ذكر نام وى در انتهاى مطلب، از پاورقىهاى محقق، تمييز داده شده است.<ref>ر.ك: همان، ص168</ref> | ||
=پانویس = | =پانویس = |
ویرایش