پرش به محتوا

غیبت (میرزا خانی، حسین): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - 'جامع المقاصد' به 'جامع المقاصد ')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۵۱: خط ۵۱:
در فصل دوم، غيبت تعريف شده است. نويسنده معتقد است كه هم اجماع و هم اخبار بر اين معنا منطبقند كه غيبت در حقيقت، عبارت از آن است كه كسى درباره ديگرى كلامى بگويد كه اگر طرف بشنود، بدش بيايد، اعم از اين‌كه آن كلام در مورد نقص باطنى او مثل حسادت و ترس، يا نقص بدنى مانند كچلى و لنگى، و يا نقص دينى و دنيايى او و يا در چيزهايى كه متعلق به اوست.
در فصل دوم، غيبت تعريف شده است. نويسنده معتقد است كه هم اجماع و هم اخبار بر اين معنا منطبقند كه غيبت در حقيقت، عبارت از آن است كه كسى درباره ديگرى كلامى بگويد كه اگر طرف بشنود، بدش بيايد، اعم از اين‌كه آن كلام در مورد نقص باطنى او مثل حسادت و ترس، يا نقص بدنى مانند كچلى و لنگى، و يا نقص دينى و دنيايى او و يا در چيزهايى كه متعلق به اوست.


وى در اين زمينه، به بيان نظرات بزرگانى همچون صاحب مصباح، صاحب قاموس، صاحب نهايه، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] در [[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]] ، صاحب صحاح اللغة و [[شهيد ثانى]] پرداخته است.
وى در اين زمينه، به بيان نظرات بزرگانى همچون صاحب مصباح، صاحب قاموس، صاحب نهايه، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] در [[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]]، صاحب صحاح اللغة و [[شهيد ثانى]] پرداخته است.


به اعتقاد وى، اگر چيزى كه پشت سر ديگرى گفته مى‌شود، نقص نباشد، غيبت محسوب نمى‌شود، هرچند شخصى كه از او صحبت شده، معتقد باشد كه اين گفتار برايش نقص مى‌باشد، مانند اينكه از كسى كه فقدان اجتهاد براى وى نقص نيست، نفى اجتهاد شود، هرچند خود وى، معتقد به اجتهاد خود باشد، پس اگر كسى كه تشخيص داده است او به درجه اجتهاد نرسيده، بگويد فلانى مجتهد نيست، غيبتى مرتكب نشده است؛ البته چه بسا اين نفى اجتهاد، از جهت حرمت ايذاء مؤمن، حرام باشد.
به اعتقاد وى، اگر چيزى كه پشت سر ديگرى گفته مى‌شود، نقص نباشد، غيبت محسوب نمى‌شود، هرچند شخصى كه از او صحبت شده، معتقد باشد كه اين گفتار برايش نقص مى‌باشد، مانند اينكه از كسى كه فقدان اجتهاد براى وى نقص نيست، نفى اجتهاد شود، هرچند خود وى، معتقد به اجتهاد خود باشد، پس اگر كسى كه تشخيص داده است او به درجه اجتهاد نرسيده، بگويد فلانى مجتهد نيست، غيبتى مرتكب نشده است؛ البته چه بسا اين نفى اجتهاد، از جهت حرمت ايذاء مؤمن، حرام باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش