پرش به محتوا

بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبدالرحیم ربانی شیرازی' به 'عبدالرحیم ربانی شیرازی ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:


کتاب توسط جمعی از علما به نام‌های [[مسترحمی، هدایت‌الله|هدایت‌الله مسترحمی]] ، [[غفاری، علی‌اکبر|علی‌اکبر غفاری]] ، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودی]] ، [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] ، [[محمودی، محمدباقر|محمدباقر محمودی]] ، [[خرسان، محمدمهدی|محمدمهدی خرسان]] ، [[ربانی شیرازی، عبدالرحیم|عبدالرحیم ربانی شیرازی]] ، محمدکاظم میاموی، ابراهیم میانجی، یحیی عابدی زنجانی و عبدالزهراء علوی تصحیح و تحقیق شده است.
کتاب توسط جمعی از علما به نام‌های [[مسترحمی، هدایت‌الله|هدایت‌الله مسترحمی]] ، [[غفاری، علی‌اکبر|علی‌اکبر غفاری]] ، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودی]] ، [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] ، [[محمودی، محمدباقر|محمدباقر محمودی]] ، [[خرسان، محمدمهدی|محمدمهدی خرسان]] ، [[ربانی شیرازی، عبدالرحیم|عبدالرحیم ربانی شیرازی]] ، محمدکاظم میاموی، ابراهیم میانجی، یحیی عابدی زنجانی و عبدالزهراء علوی تصحیح و تحقیق شده است.
==زمان نگارش==


عزم مؤلف بر نگاشتن این کتاب، از 1070ق، پس از نگارش کتاب فهرس مصنفات الأصحاب جزم شده است و اولین تاریخ ثبت شده در خود کتاب 1072ق، است و سواد‌نامه آن در 1104 یا 1106ق، به پایان رسیده است، هرچند پاک‌نویس کتاب تا پس از فوت مؤلف و توسط شاگردان او همچنان ادامه داشته است<ref>همان</ref>.  
عزم مؤلف بر نگاشتن این کتاب، از 1070ق، پس از نگارش کتاب فهرس مصنفات الأصحاب جزم شده است و اولین تاریخ ثبت شده در خود کتاب 1072ق، است و سواد‌نامه آن در 1104 یا 1106ق، به پایان رسیده است، هرچند پاک‌نویس کتاب تا پس از فوت مؤلف و توسط شاگردان او همچنان ادامه داشته است<ref>همان</ref>.  


شروع کار تألیف بحار الأنوار در زمان شاه سلیمان اول صفوی (1077-1105ق) بود و اتمام کار به دوره سلطنت شاه سلطان حسین اول (1105-1135) برمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص370</ref>.
شروع کار تألیف بحار الأنوار در زمان شاه سلیمان اول صفوی (1077-1105ق) بود و اتمام کار به دوره سلطنت شاه سلطان حسین اول (1105-1135) برمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص370</ref>.
==نویسندگان بحارالأنوار==


مجلسی، برای اجرای چنین کار عظیمى از همکاران و شاگردان بسیاری کمک گرفته که در برخى منابع، شمار آنها را بالغ بر هزار نفر دانسته‌اند و کسانى چون [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|میرزا عبدالله افندی]] ، میر محمدصالح حسینى، ملا ذوالفقار، ملا محمدرضا، عبدالله بن نورالدین بحرینى، [[جزایری، نعمت‌الله|نعمت‌الله جزایری]]  و آمنه خاتون خواهرش را جزو همکاران وی شمرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص371</ref>.  
مجلسی، برای اجرای چنین کار عظیمى از همکاران و شاگردان بسیاری کمک گرفته که در برخى منابع، شمار آنها را بالغ بر هزار نفر دانسته‌اند و کسانى چون [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|میرزا عبدالله افندی]] ، میر محمدصالح حسینى، ملا ذوالفقار، ملا محمدرضا، عبدالله بن نورالدین بحرینى، [[جزایری، نعمت‌الله|نعمت‌الله جزایری]]  و آمنه خاتون خواهرش را جزو همکاران وی شمرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص371</ref>.  
خط ۹۱: خط ۹۵:
کار گروهى او که از ابتکارات تألیف به حساب می‌آید، شباهتى نیز به کار نگارش دائرة‌المعارف فلسفى توسط گروه اخوان‌الصفا دارد؛ با این تفاوت که وی تسلط کامل و یک‌تنه بر همه مراحل کار داشت و شاگردانش فقط به جمع‌آوری و نگارش آیات و احادیث، ذیل عنوان‌های طراحى‌شده توسط خود او می‌پرداختند و کلیه گزینش‌ها، از متن، سند و... و همچنین تنظیم توسط خود وی صورت می‌گرفته است<ref>ر.ک: همان</ref>.  
کار گروهى او که از ابتکارات تألیف به حساب می‌آید، شباهتى نیز به کار نگارش دائرة‌المعارف فلسفى توسط گروه اخوان‌الصفا دارد؛ با این تفاوت که وی تسلط کامل و یک‌تنه بر همه مراحل کار داشت و شاگردانش فقط به جمع‌آوری و نگارش آیات و احادیث، ذیل عنوان‌های طراحى‌شده توسط خود او می‌پرداختند و کلیه گزینش‌ها، از متن، سند و... و همچنین تنظیم توسط خود وی صورت می‌گرفته است<ref>ر.ک: همان</ref>.  


==انگیزه نگارش==
آنچه مجلسى به‌عنوان انگیزه شخصى بیان می‌کند، حفظ آثار گذشتگان و جلوگیری از نابودی آنهاست؛ متونى که به‌واسطه غرض‌ورزی فاسدان، بى‌توجهى جاهلان، استیلای سلاطین گمراه و مخالف با اهل‌بیت(ع)، رواج علوم باطل و نیز کم‌اعتنایى به احادیث، در حال از بین رفتن بوده و جامعه آن روز برای هدایت و استفاده، به آنها نیازی مبرم داشته است<ref>ر.ک: همان، ص371</ref>.
آنچه مجلسى به‌عنوان انگیزه شخصى بیان می‌کند، حفظ آثار گذشتگان و جلوگیری از نابودی آنهاست؛ متونى که به‌واسطه غرض‌ورزی فاسدان، بى‌توجهى جاهلان، استیلای سلاطین گمراه و مخالف با اهل‌بیت(ع)، رواج علوم باطل و نیز کم‌اعتنایى به احادیث، در حال از بین رفتن بوده و جامعه آن روز برای هدایت و استفاده، به آنها نیازی مبرم داشته است<ref>ر.ک: همان، ص371</ref>.


۶۱٬۱۸۹

ویرایش