۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
"هفت كشور و سفرهاى ابن تراب" داستان واژه اخلاق و سياست بر روش نقل حكايات و قصص به نثرى اديبانه و منشى گرايانه است. | "هفت كشور و سفرهاى ابن تراب" داستان واژه اخلاق و سياست بر روش نقل حكايات و قصص به نثرى اديبانه و منشى گرايانه است. | ||
نام اصلى كتاب معلوم نيست، زيرا كه نسخهاى از آن در دست نيست كه از آغاز و انجام افتادگى نداشته باشد و به مضامين آن هم در منابع ادبى و داستانى اشارتى نرفته است كه از آن بتوان نام | نام اصلى كتاب معلوم نيست، زيرا كه نسخهاى از آن در دست نيست كه از آغاز و انجام افتادگى نداشته باشد و به مضامين آن هم در منابع ادبى و داستانى اشارتى نرفته است كه از آن بتوان نام مؤلف و كتاب را دانست. | ||
هفت كشور و سفرهاى ابن تراب كتاب داستانى است به روش حكايت در حكايت كه به احتمال در قرن يازدهم يا دوازدهم به نگارش در آمده است. | هفت كشور و سفرهاى ابن تراب كتاب داستانى است به روش حكايت در حكايت كه به احتمال در قرن يازدهم يا دوازدهم به نگارش در آمده است. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
حاكمان و پادشاهان هفت كشور خياليند: كيوان بخت، برجيس، بهرام، سلطان بيضا، زهره بانو، سهم خوى. مراد نويسنده آن بوده كه به مباحث اصلى مربوط به اداره امور ممالك و آداب اخلاقى در جام مباحثه و مناظره و لابه لاى قصص و داستانهاى تاريخى يا ساختگى جلوهاى خاص بدهد. | حاكمان و پادشاهان هفت كشور خياليند: كيوان بخت، برجيس، بهرام، سلطان بيضا، زهره بانو، سهم خوى. مراد نويسنده آن بوده كه به مباحث اصلى مربوط به اداره امور ممالك و آداب اخلاقى در جام مباحثه و مناظره و لابه لاى قصص و داستانهاى تاريخى يا ساختگى جلوهاى خاص بدهد. | ||
اسلوب زبانى نگارش هفت كشور به تأليفات دوران صفوى نزديك است و مىتوان مقايسه كرد با داستان محبوبالقلوب كه از همان عهد است، شايد بتوان قرينهاى باشد از اين كه | اسلوب زبانى نگارش هفت كشور به تأليفات دوران صفوى نزديك است و مىتوان مقايسه كرد با داستان محبوبالقلوب كه از همان عهد است، شايد بتوان قرينهاى باشد از اين كه مؤلف در آن عصر مىزيسته است. | ||
از ديگر خصوصيات اين متن، استفاده از درون مايههاى قصههاى عيارى و اصطلاحات و نامهاى عياران است. | از ديگر خصوصيات اين متن، استفاده از درون مايههاى قصههاى عيارى و اصطلاحات و نامهاى عياران است. | ||
يكى از ظرائف ادبى و ذوقى | يكى از ظرائف ادبى و ذوقى مؤلف، تناسب در نامگذارى اشخاص با مقام و صفتى است كه داشتهاند. به طور مثال نام كسى را كه خردمند مىداند، دور انديش گذاشته و كسى را كه كارش كماندارى است، قوس نهاده است. آن را كه خوانندگى مىكند، خوش الحان، مىنامد و پدرش را هزاردستان، و مادرش را عندليب. براى نام كسى كه غمازى مىكند، زاغ وش را مناسب دانسته و به همين ترتيب به نامهاى آتش پاره، آشوب و.... كه بنگريد، ملاحظه خواهيد نمود كه مناسبت لفظى يا معنوى رعايت شده است. | ||
اشعار زيادى در هر حكايت و هر مبحث مندرج است كه تعداد كمى از آنها شناخته شده است؛ مانند نظامى و سعدى و غالب ديگر بايد سروده | اشعار زيادى در هر حكايت و هر مبحث مندرج است كه تعداد كمى از آنها شناخته شده است؛ مانند نظامى و سعدى و غالب ديگر بايد سروده مؤلف باشد. | ||
زمينه جغرافيايى كتاب ممزوج است، از نامهاى حقيقى و ساختگى. براى هر كشور نام شهرهاى معروفش را چنانكه واقعى و مندرج در تقسيمات هفت اقليم است، مىآورد. | زمينه جغرافيايى كتاب ممزوج است، از نامهاى حقيقى و ساختگى. براى هر كشور نام شهرهاى معروفش را چنانكه واقعى و مندرج در تقسيمات هفت اقليم است، مىآورد. |
ویرایش