پرش به محتوا

پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ترمذى' به 'ترمذى '
جز (جایگزینی متن - 'كسانيكه' به 'كسانی كه')
جز (جایگزینی متن - 'ترمذى' به 'ترمذى ')
خط ۵۶: خط ۵۶:
زمينه انتشار اسرائيليات بين مسلمين
زمينه انتشار اسرائيليات بين مسلمين


ايشان آغاز ورود اسرائيليات را عهد صحابه و علتش را رجوع برخى از صحابه به اهل كتاب ميداند كه آن عده از صحابه از نظر علمى داراى بضاعت اندكى بوده‌اند دانسته و سپس عوامل گسترش اسرائيليات مثل مهاجرت يهود و نصارا به جزيره العرب، نا آگاهى جامعه‌ى عرب، اشتراك فراوان متون دينى يهود با اسلام، سهل انگارى در سندهاى روايات تفسيرى، منبع نگارش احاديث نبوى و... را ذكر و تشريح ميكند. وى معتقد است عناصر اصلى پيدايش اسرائيليات چند نفر از دانشمندان يهودى و نصرانى نظير عبدالله بن سلام، كعب الاحبار، وهب بن منبه و ابن جريح و... ميباشند، اينها كسانى بودند كه اطلاعاتى از تورات و انجيل و شرحها و حاشيه‌هاى آنها در اختيار داشته و مسلمانان هم هيچ مانعى در نقل سخنان آنان در كنار آيات قرآن نميديدند. سپس به معرفى اين چهره‌ها و معرفى برخى از راويان اثرپذير مسلمان از دانشمندان اهل كتاب نظير عمر بن خطاب، عبدالله بن عمر، ابوهريره، محمد بن اسحاق ميپردازد. در ادامه اين حقيقت را كه كسانی كه در دام انديشه‌هاى انحرافى اهل كتاب گرفتار آمده و سخنان بى اساس آنان را به سان وحى منزل تلقى كرده و به اجتهاد شخصى روى آورده‌اند را پس از بررسى ادله قرآنى روشن كرده و ميفرمايد: ادله‌اى كه موافقان صحت رجوع به اهل كتاب آورده‌اند هيچ دلالتى بر مطلوب آنها نداشته به علاوه بر فرض پذيرش ظهورشان، اين آيات با آيات ديگرى كه در قرآن آمده و در صدد نشان دادن چهره واقعى يهود و هشدار به همه مسلمانان مى باشند. سپس ادله روايى را تحليل و ميفرمايد: احاديث دال بر رجوع به اهل كتاب، تنها در جوامع حديثى اهل سنت و بيشتر در [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]، سنن دارمى و ترمذى و [[صحيح بخارى]] آمده و سند چهار روايت مذكور مدعيان جواز به ابوهريره، عبدالله بن عمر و ابوسعيد خدرى كه در معرض اتهام هستند، ختم مى شود اما دسته ديگر رواياتى هستند كه پيامبر(ص) از تدوين و نشر آثار يهود و پذيرش و شنيدن گفته‌هاى آنان و نيز آميختگى فرهنگ و معارف اسلامى با اسرائيليات نهى كرده‌اند. در ادامه به معيارهاى علماى شيعه جهت شناخت حديث پرداخته و پس از بيان لزوم عرضه آنها بر قرآن، به واكنش ائمه عليهم‌السلام و اصحاب در مقابل نوشته‌هاى اهل كتاب و بر حذر داشتن پيروانشان در پذيرش اين روايات اشاره ميكنند. ايشان در نقد و بررسى اسرائيليات در تفاسير قرآن، ابتدا اعتراف دكتر ذهبى را مبنى بر آكنده بودن تفسير صحاح و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] اشاره و سپس به نمونه‌هايى از روايات اسرائيلى در رعد و برق، آفرينش حوا، تشخيص خنثى از طريق شمارش دنده‌ها، شجره ممنوعه، معرفى زن به عنوان عنصر گناه، ذبح گاو بنى اسرائيل و ساير افسانه سراييهاى يهود و نصارا برشمرده و در خاتمه به دست‌آوردهاى اين پژوهش اشاره ميكنند.  
ايشان آغاز ورود اسرائيليات را عهد صحابه و علتش را رجوع برخى از صحابه به اهل كتاب ميداند كه آن عده از صحابه از نظر علمى داراى بضاعت اندكى بوده‌اند دانسته و سپس عوامل گسترش اسرائيليات مثل مهاجرت يهود و نصارا به جزيره العرب، نا آگاهى جامعه‌ى عرب، اشتراك فراوان متون دينى يهود با اسلام، سهل انگارى در سندهاى روايات تفسيرى، منبع نگارش احاديث نبوى و... را ذكر و تشريح ميكند. وى معتقد است عناصر اصلى پيدايش اسرائيليات چند نفر از دانشمندان يهودى و نصرانى نظير عبدالله بن سلام، كعب الاحبار، وهب بن منبه و ابن جريح و... ميباشند، اينها كسانى بودند كه اطلاعاتى از تورات و انجيل و شرحها و حاشيه‌هاى آنها در اختيار داشته و مسلمانان هم هيچ مانعى در نقل سخنان آنان در كنار آيات قرآن نميديدند. سپس به معرفى اين چهره‌ها و معرفى برخى از راويان اثرپذير مسلمان از دانشمندان اهل كتاب نظير عمر بن خطاب، عبدالله بن عمر، ابوهريره، محمد بن اسحاق ميپردازد. در ادامه اين حقيقت را كه كسانی كه در دام انديشه‌هاى انحرافى اهل كتاب گرفتار آمده و سخنان بى اساس آنان را به سان وحى منزل تلقى كرده و به اجتهاد شخصى روى آورده‌اند را پس از بررسى ادله قرآنى روشن كرده و ميفرمايد: ادله‌اى كه موافقان صحت رجوع به اهل كتاب آورده‌اند هيچ دلالتى بر مطلوب آنها نداشته به علاوه بر فرض پذيرش ظهورشان، اين آيات با آيات ديگرى كه در قرآن آمده و در صدد نشان دادن چهره واقعى يهود و هشدار به همه مسلمانان مى باشند. سپس ادله روايى را تحليل و ميفرمايد: احاديث دال بر رجوع به اهل كتاب، تنها در جوامع حديثى اهل سنت و بيشتر در [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]، سنن دارمى و [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذى]]  و [[صحيح بخارى]] آمده و سند چهار روايت مذكور مدعيان جواز به ابوهريره، عبدالله بن عمر و ابوسعيد خدرى كه در معرض اتهام هستند، ختم مى شود اما دسته ديگر رواياتى هستند كه پيامبر(ص) از تدوين و نشر آثار يهود و پذيرش و شنيدن گفته‌هاى آنان و نيز آميختگى فرهنگ و معارف اسلامى با اسرائيليات نهى كرده‌اند. در ادامه به معيارهاى علماى شيعه جهت شناخت حديث پرداخته و پس از بيان لزوم عرضه آنها بر قرآن، به واكنش ائمه عليهم‌السلام و اصحاب در مقابل نوشته‌هاى اهل كتاب و بر حذر داشتن پيروانشان در پذيرش اين روايات اشاره ميكنند. ايشان در نقد و بررسى اسرائيليات در تفاسير قرآن، ابتدا اعتراف دكتر ذهبى را مبنى بر آكنده بودن تفسير صحاح و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] اشاره و سپس به نمونه‌هايى از روايات اسرائيلى در رعد و برق، آفرينش حوا، تشخيص خنثى از طريق شمارش دنده‌ها، شجره ممنوعه، معرفى زن به عنوان عنصر گناه، ذبح گاو بنى اسرائيل و ساير افسانه سراييهاى يهود و نصارا برشمرده و در خاتمه به دست‌آوردهاى اين پژوهش اشاره ميكنند.  


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش