۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
نگارنده برای تکمیل اطلاعاتش در باب حکیمان، از بسیاری از کتبی استفاده نموده که در قرن ششم نادر بودهاند و امروزه از بین رفتهاند و عنوان برخی از این کتابها را در تألیفش ذکر کرده است و در مواردی لحن نثر به گونه ای است که از زبان شاهد در قرون قبل از قفطی مطالبی بیان میشود و طبیعتا در این موارد مطالبش از منابعی نقل شده که نگارندگانش در زمان دانشمندان مورد نظر بودهاند. نگارنده از نامههای رسمی مکتوب زیادی بهره برده که در متن به برخی از آنها اشاره کرده است. با توجه به مسئولیتهای دیوانی و مشاغلی که داشته، امکان دسترسی به این گونه اسناد را داشته است. شوق و ذوق نگارنده در دستیابیبه اسناد نیز شرایط را برای استفاده بهینه از آن فراهم نموده است....<ref>ر.ک: همان</ref> | نگارنده برای تکمیل اطلاعاتش در باب حکیمان، از بسیاری از کتبی استفاده نموده که در قرن ششم نادر بودهاند و امروزه از بین رفتهاند و عنوان برخی از این کتابها را در تألیفش ذکر کرده است و در مواردی لحن نثر به گونه ای است که از زبان شاهد در قرون قبل از قفطی مطالبی بیان میشود و طبیعتا در این موارد مطالبش از منابعی نقل شده که نگارندگانش در زمان دانشمندان مورد نظر بودهاند. نگارنده از نامههای رسمی مکتوب زیادی بهره برده که در متن به برخی از آنها اشاره کرده است. با توجه به مسئولیتهای دیوانی و مشاغلی که داشته، امکان دسترسی به این گونه اسناد را داشته است. شوق و ذوق نگارنده در دستیابیبه اسناد نیز شرایط را برای استفاده بهینه از آن فراهم نموده است....<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
برخی از بحثهای غیر متعارف که در تواریخ عمومی دیده نمیشود و از منظر تاریخ اجتماعی و اوضاع زندگی عمومی مردم و مسائل غیر نظامی و غیر سیاسی مهم است، در این کتاب دیده میشود که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. ستایش سید رضی از صابیو بحث وی با برادرش [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] | برخی از بحثهای غیر متعارف که در تواریخ عمومی دیده نمیشود و از منظر تاریخ اجتماعی و اوضاع زندگی عمومی مردم و مسائل غیر نظامی و غیر سیاسی مهم است، در این کتاب دیده میشود که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. ستایش سید رضی از صابیو بحث وی با برادرش [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در این باره و اوضاع دربار و دسیسههای درباریان بر ضد برخی از دانشمندان و رقبیان، از جمله این مباحث میباشد. در مواردی حسادت و رقابت دانشمندان با یکدیگر هم ذکر شده است....<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نگارنده حکایات جالب از معالجات نادر و جالب طبیبان در دورههای مختلف نقل نموده است؛ به عنوان نمونه: معالجه ابن بقیه وزیر عزّالدوله توسط حرانی صابی، معالجه ابوعبدالله بن الحجاج توسط همان پزشک، معالجه یک قصاب توسط همان حکیم، معالجه یکی از صبیههای هارون الرشید توسط جبرئیل بن بختیشوع، توصیههای ساده اما حساب شده طبی حارث بن کلده، معالجه یک ناشناس توسط حکم بن ابیالحکم، معالجه ابراهیم بن صالح توسط صالح بن بهله در دوران هارون الرشید....<ref>همان</ref> | نگارنده حکایات جالب از معالجات نادر و جالب طبیبان در دورههای مختلف نقل نموده است؛ به عنوان نمونه: معالجه ابن بقیه وزیر عزّالدوله توسط حرانی صابی، معالجه ابوعبدالله بن الحجاج توسط همان پزشک، معالجه یک قصاب توسط همان حکیم، معالجه یکی از صبیههای هارون الرشید توسط جبرئیل بن بختیشوع، توصیههای ساده اما حساب شده طبی حارث بن کلده، معالجه یک ناشناس توسط حکم بن ابیالحکم، معالجه ابراهیم بن صالح توسط صالح بن بهله در دوران هارون الرشید....<ref>همان</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
برخی از تحلیلهای نگارنده در باب مسائل خارج از موضوع کتاب، قابل توجه است. قفطی درباره انگیزه مأمون از واگذاری ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا(ع) نکاتی را با ظرافت زیاد نقل نموده که در دیگر منابع به این گستردگی و دقت نیست. وی برخلاف بسیاری از نویسندگان اهل سنت، هدف مأمون را واگذاری واقعی قدرت آل عباس به علویان نمیداند و در این راستا از نقشه زیرکانه عبدالله مأمون سخن میگوید....<ref>همان، ص85</ref> | برخی از تحلیلهای نگارنده در باب مسائل خارج از موضوع کتاب، قابل توجه است. قفطی درباره انگیزه مأمون از واگذاری ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا(ع) نکاتی را با ظرافت زیاد نقل نموده که در دیگر منابع به این گستردگی و دقت نیست. وی برخلاف بسیاری از نویسندگان اهل سنت، هدف مأمون را واگذاری واقعی قدرت آل عباس به علویان نمیداند و در این راستا از نقشه زیرکانه عبدالله مأمون سخن میگوید....<ref>همان، ص85</ref> | ||
با وجود ارزش و اعتبار بالای کتاب، این اثر مثل بسیاری از آثار علمی دیگر، خالی از عیب و نقص نیست و در مطالعه آن باید بدان نقصها هم توجه داشت. نگارنده برای این کتاب مرجع زحمت زیادی کشیده، ولی میتوانست همان گونه که تنظیم الفبایی حکما را بر اساس حرف اول اسمشان نگاشته، درباره سایر حروف (دوم، سوم و...) هم این قانون را رعایت کند. نویسنده هم دوره و دوست وی، [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت حموی]] | با وجود ارزش و اعتبار بالای کتاب، این اثر مثل بسیاری از آثار علمی دیگر، خالی از عیب و نقص نیست و در مطالعه آن باید بدان نقصها هم توجه داشت. نگارنده برای این کتاب مرجع زحمت زیادی کشیده، ولی میتوانست همان گونه که تنظیم الفبایی حکما را بر اساس حرف اول اسمشان نگاشته، درباره سایر حروف (دوم، سوم و...) هم این قانون را رعایت کند. نویسنده هم دوره و دوست وی، [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت حموی]] در کتاب «[[معجم البلدان]]» این روش را رعایت کرده و ظاهراً در آن دوره مرسوم بوده، ولی قفطی بدان توجهی ننموده است. | ||
برخی از دانشمندان مثل ابوعلی سینا را با توجه به کنیه و نه نام اصلی آنها در پایان کتاب و بعد از حرف «ی» آورده است. همچنین نگارنده گاه نام کوچک و نامعروف نویسندگان را به صورت الفبایی مطرح نموده و از آوردن اسامی و اصطلاحاتی که نگارندگان بدان مشهور بودهاند، پرهیزکرده است و این موضوع مراجعه به کتاب و استفاده از آن را دشوار میکند؛ مثلا سرگذشت و زندگی علمی و آثار ابن هیثم را مفصل در بخش «ح» و با نام حسن بن حسن هیثم ذکر کرده است.......<ref>همان</ref> | برخی از دانشمندان مثل ابوعلی سینا را با توجه به کنیه و نه نام اصلی آنها در پایان کتاب و بعد از حرف «ی» آورده است. همچنین نگارنده گاه نام کوچک و نامعروف نویسندگان را به صورت الفبایی مطرح نموده و از آوردن اسامی و اصطلاحاتی که نگارندگان بدان مشهور بودهاند، پرهیزکرده است و این موضوع مراجعه به کتاب و استفاده از آن را دشوار میکند؛ مثلا سرگذشت و زندگی علمی و آثار ابن هیثم را مفصل در بخش «ح» و با نام حسن بن حسن هیثم ذکر کرده است.......<ref>همان</ref> |
ویرایش