۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'ابنميثم' به 'ابنميثم ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مؤلف درباره چگونگى اين شرح در مقدمه خود چنين مىنويسد: «تفاوت ميان هر كتابى با كتاب ديگر در هر علمى از علوم همان تفاوت ميان هر مؤلف با مؤلف ديگر است؛ چرا كه شيوه هر كس برخاسته از شخصيت اوست و بنابراين هر گاه دو نفر در موضوعى واحد بنويسند يا متن واحد را شرح دهند، هر كدام از آنها از ديدگاه خود بدان موضوع يا كتاب خواهد پرداخت و از زاويه گرايشها و تمايل خود بدان خواهد نگريست. | مؤلف درباره چگونگى اين شرح در مقدمه خود چنين مىنويسد: «تفاوت ميان هر كتابى با كتاب ديگر در هر علمى از علوم همان تفاوت ميان هر مؤلف با مؤلف ديگر است؛ چرا كه شيوه هر كس برخاسته از شخصيت اوست و بنابراين هر گاه دو نفر در موضوعى واحد بنويسند يا متن واحد را شرح دهند، هر كدام از آنها از ديدگاه خود بدان موضوع يا كتاب خواهد پرداخت و از زاويه گرايشها و تمايل خود بدان خواهد نگريست. | ||
از همين جاست كه بر [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح ابن ابىالحديد]] جنبههاى تاريخ و ادب غلبه دارد، بر شرح [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]] علم كلام، همراه با اندكى از ذوق صوفيانه چيرگى دارد و شرح خويى تكرار همان گفتههاى ابنميثم همراه با پارهاى اضافاتِ برگرفته از روايات و احاديث است.» | از همين جاست كه بر [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح ابن ابىالحديد]] جنبههاى تاريخ و ادب غلبه دارد، بر شرح [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]] علم كلام، همراه با اندكى از ذوق صوفيانه چيرگى دارد و شرح خويى تكرار همان گفتههاى [[ابن میثم، میثم بن علی|ابنميثم]] همراه با پارهاى اضافاتِ برگرفته از روايات و احاديث است.» | ||
مغنيه در ادامه، نوع نگرش خود را در شرح نهجالبلاغه چنين گزارش مىكند: «از آنجا كه اعتقاد دارم و بر اين باورم كه دين اسلام تنها براى خير و سعادت بشر تشريع شده و از همين روى دانشهاى سودمند را فضيلت و فريضه مىداند و كار و تلاش براى رسيدن به زندگى بهتر را عبادت و جهاد مىشمرد، اين اعتقاد مرا بر آن داشته است كه نهجالبلاغه را شرح كنم و يك يك واژهها و جملههاى آن را از اين نگرگاه تفسير كنم، البته اگر كه ظاهر عبارت چنين تفسيرى را برتابد يا بدان اشارهاى داشته باشد. اما معنى اين سخن آن نيست كه هيچ از دانش كهن گذشتگان در اين حوزه بهره نجستهام و همه ميراث فرهنگى گذشته را رد كرده و پشت سر نهادهام. چگونه مىتوانم چنين كنم، در حالى كه اگر اين مىكردم، كتابى كه حاصل مىآمد يا شرحى براى چيزى جز نهجالبلاغه بود يا اساساً شرح نبود و كارى كرده بودم كه هيچ آهنگ آن نداشتهام! از اين گذشته، آيا مىتوانم واژهها را به چيزى جز آنچه از آنها به ذهن تبادر مىكند و جز آنچه در واژهنامهها آمده است، تفسير كنم يا رخدادهاى تاريخ را عوض كنم و يا سياقى را كه همه در فهم آن با همديگر وحدت نظر دارند ناديده انگارم؟ | مغنيه در ادامه، نوع نگرش خود را در شرح نهجالبلاغه چنين گزارش مىكند: «از آنجا كه اعتقاد دارم و بر اين باورم كه دين اسلام تنها براى خير و سعادت بشر تشريع شده و از همين روى دانشهاى سودمند را فضيلت و فريضه مىداند و كار و تلاش براى رسيدن به زندگى بهتر را عبادت و جهاد مىشمرد، اين اعتقاد مرا بر آن داشته است كه نهجالبلاغه را شرح كنم و يك يك واژهها و جملههاى آن را از اين نگرگاه تفسير كنم، البته اگر كه ظاهر عبارت چنين تفسيرى را برتابد يا بدان اشارهاى داشته باشد. اما معنى اين سخن آن نيست كه هيچ از دانش كهن گذشتگان در اين حوزه بهره نجستهام و همه ميراث فرهنگى گذشته را رد كرده و پشت سر نهادهام. چگونه مىتوانم چنين كنم، در حالى كه اگر اين مىكردم، كتابى كه حاصل مىآمد يا شرحى براى چيزى جز نهجالبلاغه بود يا اساساً شرح نبود و كارى كرده بودم كه هيچ آهنگ آن نداشتهام! از اين گذشته، آيا مىتوانم واژهها را به چيزى جز آنچه از آنها به ذهن تبادر مىكند و جز آنچه در واژهنامهها آمده است، تفسير كنم يا رخدادهاى تاريخ را عوض كنم و يا سياقى را كه همه در فهم آن با همديگر وحدت نظر دارند ناديده انگارم؟ |
ویرایش