۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ف' به '، ف') |
جز (جایگزینی متن - 'كشاف' به 'كشاف ') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
الف) اعراب آيات: مفسر هر سوره را به چند بخش از آيات تقسيم كرده و در آغاز اعراب كلمهها و جملههايى را كه در آيه، وجه اعرابى آنها مشكل بوده يا داراى چند وجه است، بيان كرده است؛ از اينرو فقط نقش كلمه و يا جمله را در آيات يادآور شده كه در فارسى اصطلاحاً «تركيب» ناميده مىشود. ولى درباره خود كلمه (تجزيه آن) در موارد محدودى مطالبى را آورده است؛ به اين دليل كه علم صرف و لغت و مفردات به اين مهم اختصاص دارد و لزومى ندارد به آن پرداخته شود. اين بخش (اعراب آيات) در تمامى تفسير، بدون استثناء، پس از يادآورى هر بخش از آيات آورده شده است. | الف) اعراب آيات: مفسر هر سوره را به چند بخش از آيات تقسيم كرده و در آغاز اعراب كلمهها و جملههايى را كه در آيه، وجه اعرابى آنها مشكل بوده يا داراى چند وجه است، بيان كرده است؛ از اينرو فقط نقش كلمه و يا جمله را در آيات يادآور شده كه در فارسى اصطلاحاً «تركيب» ناميده مىشود. ولى درباره خود كلمه (تجزيه آن) در موارد محدودى مطالبى را آورده است؛ به اين دليل كه علم صرف و لغت و مفردات به اين مهم اختصاص دارد و لزومى ندارد به آن پرداخته شود. اين بخش (اعراب آيات) در تمامى تفسير، بدون استثناء، پس از يادآورى هر بخش از آيات آورده شده است. | ||
مأخذ و منبع تفسير در اين بخش «البيان في غريب إعراب القرآن» ابوالبركات [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] است؛ ولى از تفسير قرطبى و كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و ديگر تفاسير هم سود جسته است كه گاهى مفسر نيز با درايت خويش پارهاى از موارد را برترى داده و در حقيقت ديدگاه خويش را بيان كرده است ....<ref>متن كتاب، جلد 1، پاورقى صفحه 72</ref>در واقع اين بخش از تفسير كه در برگيرنده تمامى آيات قرآن است، خود يك دوره كامل اعراب قرآن بوده و بخش زيادى از تفسير را به خود اختصاص داده است. | مأخذ و منبع تفسير در اين بخش «البيان في غريب إعراب القرآن» ابوالبركات [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] است؛ ولى از تفسير قرطبى و [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و ديگر تفاسير هم سود جسته است كه گاهى مفسر نيز با درايت خويش پارهاى از موارد را برترى داده و در حقيقت ديدگاه خويش را بيان كرده است ....<ref>متن كتاب، جلد 1، پاورقى صفحه 72</ref>در واقع اين بخش از تفسير كه در برگيرنده تمامى آيات قرآن است، خود يك دوره كامل اعراب قرآن بوده و بخش زيادى از تفسير را به خود اختصاص داده است. | ||
ب) بلاغت آيات: اين بخش، پس از فصل اعراب در سرتاسر تفسير ديده مىشود. در زير عنوان بلاغت، مصاديق موضوعى و مباحث علوم بلاغت (معانى، بيان و بديع) مطرح شده و با آيات قرآنى تطبيق گرديده است؛ مثلاً درباره آيه دوم سوره بقره چنين آمده است: ''' «ذلك الكتاب» ''' ذلك اسم اشاره دور است كه به جاى اسم اشاره نزديك آمده و علت آن بلندمرتبگى قرآن است. ''' «هدى للمتقين» ''' مجاز مرسل است، زيرا كه هدايت به قرآن نسبت داده شده است، ولى در حقيقت هادى خداوند است. فصل «بلاغت» در زير هر بخش از آيات، بيانگر اعجاز بيانى قرآن بوده و بسيار مفيد و سودمند است و خواننده را از رجوع به تفاسير ادبى بىنياز مىكند. | ب) بلاغت آيات: اين بخش، پس از فصل اعراب در سرتاسر تفسير ديده مىشود. در زير عنوان بلاغت، مصاديق موضوعى و مباحث علوم بلاغت (معانى، بيان و بديع) مطرح شده و با آيات قرآنى تطبيق گرديده است؛ مثلاً درباره آيه دوم سوره بقره چنين آمده است: ''' «ذلك الكتاب» ''' ذلك اسم اشاره دور است كه به جاى اسم اشاره نزديك آمده و علت آن بلندمرتبگى قرآن است. ''' «هدى للمتقين» ''' مجاز مرسل است، زيرا كه هدايت به قرآن نسبت داده شده است، ولى در حقيقت هادى خداوند است. فصل «بلاغت» در زير هر بخش از آيات، بيانگر اعجاز بيانى قرآن بوده و بسيار مفيد و سودمند است و خواننده را از رجوع به تفاسير ادبى بىنياز مىكند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
اين فصل از تفسير بسيار سودمند است؛ زيرا خواننده پيش از ورود در تفسير آيات، با مفردات و شرح لغات آن آشنا مىگردد و سپس به مطالعه تفسير آيات مىپردازد و در حقيقت اين فصل خود يك دوره تفسير وجيز قرآن است. | اين فصل از تفسير بسيار سودمند است؛ زيرا خواننده پيش از ورود در تفسير آيات، با مفردات و شرح لغات آن آشنا مىگردد و سپس به مطالعه تفسير آيات مىپردازد و در حقيقت اين فصل خود يك دوره تفسير وجيز قرآن است. | ||
مآخذ و منابع تفسير در اين بخش آنگونه كه از مقدمه تفسير پيداست، تفسير كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و بحر المحيط ابوحيان بوده است، و در موارد اندكى در پاورقى، مفردات [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را نيز به عنوان مأخذ يادآور شده است ....<ref>همان، ص 72 و ص 61، پاورقى</ref> | مآخذ و منابع تفسير در اين بخش آنگونه كه از مقدمه تفسير پيداست، تفسير [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و بحر المحيط ابوحيان بوده است، و در موارد اندكى در پاورقى، مفردات [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را نيز به عنوان مأخذ يادآور شده است ....<ref>همان، ص 72 و ص 61، پاورقى</ref> | ||
د) تفسير آيات: در اين بخش كه در حقيقت قلب تفسير و بيانكننده مراد و مقصود از آيات است نيز، بدون استثناء در سرتاسر تفسير ذيل هر بخشى از آيات آورده شده است. | د) تفسير آيات: در اين بخش كه در حقيقت قلب تفسير و بيانكننده مراد و مقصود از آيات است نيز، بدون استثناء در سرتاسر تفسير ذيل هر بخشى از آيات آورده شده است. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
اينك به اختصار منابع و مآخذ تفسير را در اين جا يادآور مىشويم: | اينك به اختصار منابع و مآخذ تفسير را در اين جا يادآور مىشويم: | ||
#تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، | #تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]] ، طبرى، بحرالمحيط، المنار، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، غرائب القرآن، بيضاوى، خازن، نسفى، در المنثور، جواهر طنطاوى، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابونى؛ از اين ميان پنج تفسير (قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]] و طبرى) بيشتر مورد توجه بوده است. | ||
#:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقىها اين نكته به چشم نمىخورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مىكرده است ....<ref>فصلنامه بينات،ش 2، ص113</ref> | #:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقىها اين نكته به چشم نمىخورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مىكرده است ....<ref>فصلنامه بينات،ش 2، ص113</ref> | ||
#صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقلهاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اينرو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است. | #صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقلهاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اينرو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است. |
ویرایش