پرش به محتوا

لماذا أنا شيعي؟: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طبقات ابن سعد' به 'طبقات ابن سعد '
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '، ')
جز (جایگزینی متن - 'طبقات ابن سعد' به 'طبقات ابن سعد ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
از دلایل نویسنده بر شیعی بودن استناد به آیه مودت (آیه 23 شوری) است. وی تصریح می‌کند که این موضوع در ده‌ها کتاب از منابع اهل سنت ذکر شده و معین کرده‌اند که منظور از «القربی» چه کسانی هستند. ابونعیم در حلیة‌الأولیاء، ابن جریر طبری در تفسیرش، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]]  در درالمنثور، حاکم نیشابوری در مستدرک، زمخشری در کشاف و دیگران به این آیه استناد و بر حب اهل‌بیت(ع) و تمسک به مودت آن‌ها تأکید کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref>.
از دلایل نویسنده بر شیعی بودن استناد به آیه مودت (آیه 23 شوری) است. وی تصریح می‌کند که این موضوع در ده‌ها کتاب از منابع اهل سنت ذکر شده و معین کرده‌اند که منظور از «القربی» چه کسانی هستند. ابونعیم در حلیة‌الأولیاء، ابن جریر طبری در تفسیرش، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]]  در درالمنثور، حاکم نیشابوری در مستدرک، زمخشری در کشاف و دیگران به این آیه استناد و بر حب اهل‌بیت(ع) و تمسک به مودت آن‌ها تأکید کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref>.


نویسنده دومین عنوان کتاب را با این پرسش مطرح کرده که آیا رسول امتش را بیهوده رها کرد؟ وی پاسخ این پرسش را نیز با تأکید و تکرار عبارت «انا شیعی» آغاز می‌کند. وی به مواردی که پیامبر برای مدت کوتاهی از مدینه رفته و برای خود جانشین انتخاب کرده اشاره می‌کند: مثلاً کوه احد به‌اندازه یک مایل از مدینه فاصله دارد و با این وصف پیامبر(ص) در مدتی که برای جنگ از مدینه خارج شد و در مدینه نبود برای خود جانشینی انتخاب نمود؛ همچنین در زمانی که مشغول به غزوه خندق بود برای اهل مدینه شخصی را به‌عنوان مرجع مردم معین نمود؛ جانشینی علی(ع) در مدینه در غزوه تبوک نیز بسیار مشهور است که در منابعی چون [[صحيح مسلم]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]،  خصائص نسائی و طبقات ابن سعد نیز می‌توان آن را مشاهده نمود<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>. شیعه معتقد است که پیامبر(ص) نسبت به تعیین خلافت موضعی ایجابی (مثبتی) داشته است و برای آینده امت برنامه‌ریزی کرده و رهبری سیاستمدار و زعیمی دینی و مرجعی علمی برای پس از خود معین فرموده است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
نویسنده دومین عنوان کتاب را با این پرسش مطرح کرده که آیا رسول امتش را بیهوده رها کرد؟ وی پاسخ این پرسش را نیز با تأکید و تکرار عبارت «انا شیعی» آغاز می‌کند. وی به مواردی که پیامبر برای مدت کوتاهی از مدینه رفته و برای خود جانشین انتخاب کرده اشاره می‌کند: مثلاً کوه احد به‌اندازه یک مایل از مدینه فاصله دارد و با این وصف پیامبر(ص) در مدتی که برای جنگ از مدینه خارج شد و در مدینه نبود برای خود جانشینی انتخاب نمود؛ همچنین در زمانی که مشغول به غزوه خندق بود برای اهل مدینه شخصی را به‌عنوان مرجع مردم معین نمود؛ جانشینی علی(ع) در مدینه در غزوه تبوک نیز بسیار مشهور است که در منابعی چون [[صحيح مسلم]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]،  خصائص نسائی و [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]  نیز می‌توان آن را مشاهده نمود<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>. شیعه معتقد است که پیامبر(ص) نسبت به تعیین خلافت موضعی ایجابی (مثبتی) داشته است و برای آینده امت برنامه‌ریزی کرده و رهبری سیاستمدار و زعیمی دینی و مرجعی علمی برای پس از خود معین فرموده است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.


مطلب دیگر نصوص وارده بر خلافت [[امام على(ع)]] که ذکر کرده که عبارت است از: حدیث انذار، حدیث ولایت، حدیث منزلت، حدیث غدیر. در ادامه نصوص وارده بر امامت ائمه(ع) پس از نبی(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. شکی نیست که مقصود از حدیث خلفای دوازده‌گانه همان حدیث ثقلین است. تفسیر واحد از این دو حدیث همان است که مذهب امامیه به آن معتقد است و تفسیر این دو حدیث به تفسیر دیگری ممکن نیست<ref>ر.ک: همان، ص43-31</ref>.
مطلب دیگر نصوص وارده بر خلافت [[امام على(ع)]] که ذکر کرده که عبارت است از: حدیث انذار، حدیث ولایت، حدیث منزلت، حدیث غدیر. در ادامه نصوص وارده بر امامت ائمه(ع) پس از نبی(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. شکی نیست که مقصود از حدیث خلفای دوازده‌گانه همان حدیث ثقلین است. تفسیر واحد از این دو حدیث همان است که مذهب امامیه به آن معتقد است و تفسیر این دو حدیث به تفسیر دیگری ممکن نیست<ref>ر.ک: همان، ص43-31</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش