۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ج' به '، ج') |
جز (جایگزینی متن - '،د' به '، د') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
با اين همه، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چنين دريافته است كه گزارشهاى درست تاريخ غرق در قصههايى است بىپايه و آميخته با افسانهها و متلهايى كه سودشان جز خواب آوردن يا سرگرمى نيست.از اينرو، همه آن گزارشها را در بوته نقد مىنهد و آنچه را كه ارزشمند است از آن بيرون مىكشد و آنچه را كه تهى از ارزش تاريخى است به سويى مىافكند. | با اين همه، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چنين دريافته است كه گزارشهاى درست تاريخ غرق در قصههايى است بىپايه و آميخته با افسانهها و متلهايى كه سودشان جز خواب آوردن يا سرگرمى نيست.از اينرو، همه آن گزارشها را در بوته نقد مىنهد و آنچه را كه ارزشمند است از آن بيرون مىكشد و آنچه را كه تهى از ارزش تاريخى است به سويى مىافكند. | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به گزارشهاى پيش از طوفان از آنرو كه فاقد ارزش تاريخىاند اعتماد نكرده است و معجزههاى پيامبران(ص)را از آنرو كه براى مردم روزگارش قابل تكرار و تجربه نبوده | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به گزارشهاى پيش از طوفان از آنرو كه فاقد ارزش تاريخىاند اعتماد نكرده است و معجزههاى پيامبران(ص)را از آنرو كه براى مردم روزگارش قابل تكرار و تجربه نبوده است، در كتاب خود نياورده است.البته اين بدان معنى نيست كه وى تدبيرهاى مردمانهاى را كه از ايشان رسيده است فرو نهاده باشد زيرا همه اينگونه روايات در متن اهتمام [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قرار دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] كتابى جداگانه در صفات پيامبران سلف نوشته و آن را «احوال الحكماء و صفات الانبياء السالفين» نام نهاده است كه در فهرست آثارش از آن ياد مىشود.و اين خود پاسخى است بر خاورشناس كارادووو(102.1) كه نكته را در اين باره، به درستى درنيافته است. | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است، در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (320-421 ه)، رشيدالدين فضل الله (645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيدالدين فضل الله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات،يا الفوز الأصغر،يا تهذيب الاخلاق،يا جاويدان خرد،يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | ||
«وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز، چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | «وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز، چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
#[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، چنان كه گفتيم، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قبل از هركس و هر منبع، به طبرى توجه داشته و بيشتر مواد كتابش را از او گرفته است.زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تاريخ كهن را-پس از حذف آنچه به كارش نمىآمده است، و با افزودن متون پر ارزش و اضافاتى كه از منابع ديگر آورده، از روزگار اوشهنگ،يا چنان كه خود گويد، از دوران پس از طوفان تا سال 295 هجرى، پا به پاى طبرى-اما به شيوه خويش-پيش مىآيد، با توجه به اين كه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] خود تا سال 302 هجرى را در بر مىگيرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها تاريخنگارى نيست كه از سرچشمه طبرى مىنوشد و از گزارشهاى او در كتاب خود سود مىجويد.كيست كه به طبرى تكيه نكرده است؟اينك [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] كه در مقدمهاش گويد: | #[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، چنان كه گفتيم، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قبل از هركس و هر منبع، به طبرى توجه داشته و بيشتر مواد كتابش را از او گرفته است.زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تاريخ كهن را-پس از حذف آنچه به كارش نمىآمده است، و با افزودن متون پر ارزش و اضافاتى كه از منابع ديگر آورده، از روزگار اوشهنگ،يا چنان كه خود گويد، از دوران پس از طوفان تا سال 295 هجرى، پا به پاى طبرى-اما به شيوه خويش-پيش مىآيد، با توجه به اين كه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] خود تا سال 302 هجرى را در بر مىگيرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها تاريخنگارى نيست كه از سرچشمه طبرى مىنوشد و از گزارشهاى او در كتاب خود سود مىجويد.كيست كه به طبرى تكيه نكرده است؟اينك [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] كه در مقدمهاش گويد: | ||
#:«من به تاريخ بزرگى كه امام ابوجعفر طبرى نوشته است آغاز كردم.زيرا وى تكيهگاه همگان است و به هنگام اختلاف، همگان به او رجوع كنند.همه گزارشهايى را كه درباره زندگى كسان در كتاب طبرى آمده است در تاريخ خود آوردهام.هيچ شرح حالى را فرو نگذاشتهام.طبرى در اكثر رويدادها گزارشهاى متعدد آورده است.من كاملترين آنها را از كتاب او برگرفتهام و از روايات ديگران مطالبى را كه در طبرى نبود بر آن افزودهام.چون از اين كار بپرداختم در تاريخهاى مشهور نيز نگريستم و از اين تاريخها [از جمله تجارب الامم ]نيز مطالبى كه در طبرى نبود بر آن چه از طبرى گرفته بودم افزودم.» | #:«من به تاريخ بزرگى كه امام ابوجعفر طبرى نوشته است آغاز كردم.زيرا وى تكيهگاه همگان است و به هنگام اختلاف، همگان به او رجوع كنند.همه گزارشهايى را كه درباره زندگى كسان در كتاب طبرى آمده است در تاريخ خود آوردهام.هيچ شرح حالى را فرو نگذاشتهام.طبرى در اكثر رويدادها گزارشهاى متعدد آورده است.من كاملترين آنها را از كتاب او برگرفتهام و از روايات ديگران مطالبى را كه در طبرى نبود بر آن افزودهام.چون از اين كار بپرداختم در تاريخهاى مشهور نيز نگريستم و از اين تاريخها [از جمله تجارب الامم ]نيز مطالبى كه در طبرى نبود بر آن چه از طبرى گرفته بودم افزودم.» | ||
#:آن چه درباره [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گفتيم درباره بسيارى ديگر، از جمله [[ابن خلدون]] نيز راست مىآيد،(نگاه كنيد به العبر 4:1140).زيرا [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] سرچشمهاى است جوشان از روايات درست و نادرستى كه طبرى به قصد حفظ و نگهدارى آنها، همه را در كتاب خود گرد كرده است.طبرى چنان كه در مقدمهاش گويد بر آن نيست كه روايات را در ترازوى سنجش خويش نهد يا تعديل كند،يا درباره آن سخنى گويد.ولى مورخان پسين كه از او بسيار گرفتهاند، برگرفتهشان را در قالبهايى ريختهاند كه براى خود برگزيده بودهاند و هر كدام بر پايه نگرش و پسند خويش بدان شكل و جهت بخشيدهاند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نيز از همين مورخان است كه او نيز از طبرى بسيار گرفته است.ولى وى كسى نيست كه گزارشهاى ديگران را بى هيچ سنجش و نقد يكسره در كتاب خويش بريزد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها به گزارشهايى ارج مىنهد كه داراى ارزش تاريخى است و آنها را با معيار گزينش خويش سازگار مىيابد:گزارشهايى كه به هدف و نگرش مبتنى بر فلسفه اخلاق او كه در مقدمهاش از آن سخن گفته و در آثار ديگرش بر آن اصرار ورزيده است، خدمتى تواند كرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را در نزد ابوبكر احمد بن كامل قاضى كه از ياران طبرى بوده است خوانده و از او اجازه روايت گرفته بوده است. | #:آن چه درباره [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گفتيم درباره بسيارى ديگر، از جمله [[ابن خلدون]] نيز راست مىآيد،(نگاه كنيد به العبر 4:1140).زيرا [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] سرچشمهاى است جوشان از روايات درست و نادرستى كه طبرى به قصد حفظ و نگهدارى آنها، همه را در كتاب خود گرد كرده است.طبرى چنان كه در مقدمهاش گويد بر آن نيست كه روايات را در ترازوى سنجش خويش نهد يا تعديل كند،يا درباره آن سخنى گويد.ولى مورخان پسين كه از او بسيار گرفتهاند، برگرفتهشان را در قالبهايى ريختهاند كه براى خود برگزيده بودهاند و هر كدام بر پايه نگرش و پسند خويش بدان شكل و جهت بخشيدهاند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نيز از همين مورخان است كه او نيز از طبرى بسيار گرفته است.ولى وى كسى نيست كه گزارشهاى ديگران را بى هيچ سنجش و نقد يكسره در كتاب خويش بريزد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها به گزارشهايى ارج مىنهد كه داراى ارزش تاريخى است و آنها را با معيار گزينش خويش سازگار مىيابد:گزارشهايى كه به هدف و نگرش مبتنى بر فلسفه اخلاق او كه در مقدمهاش از آن سخن گفته و در آثار ديگرش بر آن اصرار ورزيده است، خدمتى تواند كرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را در نزد ابوبكر احمد بن كامل قاضى كه از ياران طبرى بوده است خوانده و از او اجازه روايت گرفته بوده است.خود، در تجارب الامم در شرح حوادث سال 350 هجرى گويد: «در اين سال ابوبكر احمد بن كامل قاضى درگذشت.من [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را از او شنيدهام.وى از ياران ابوجعفر [طبرى ]بوده، خود از وى بسيار شنيده بوده است. ولى من از روايات طبرى جز همين كتاب را از ابوبكر قاضى نشنيدهام، كه برخى به قراءت در نزد او، و برخى به اجازت از او بوده است.وى در شارع عبدالصمد مىزيسته و من با وى بسيار نشستهام.» | ||
#گنجينههاى بزرگ و گرانبهاى آل بويه.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در تجارب الامم حتى نسبت به دورهاى كه موازى طبرى است بويژه در روزگار پيش از اسلام، متنهاى بىنظير و پر ارزشى را مىآورد كه در آثار مورخانى چون طبرى،[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]،[[ابن خلدون]] و ديگران ديده نمىشود.براى نمونه اندرز اردشير را نام بايد برد كه به تعبير مينوی «ترجمه عربى آن امروزه در كتاب تجارب الامم براى ما محفوظ و على العجاله بعد از اوستا قديمترين سندى است كه در شكل كتاب براى ما باقى مانده است.» يا زندگينامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشروان و سخنرانى او كه سرشار از اطلاعات صريح و مستنبطى است كه پژوهندگان تاريخ آن دوره را براستى به كار مىآيد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] اين متنهاى بىهمتا و اين اضافات پر ارج را كه ويژه كتاب او است از كجا آورده است؟[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] افزون بر جنبههاى فلسفى و استادى و عضويت در انجمنهاى علمى زمان و عنوانهاى ديگر، سرپرست كتابخانههاى بزرگ وزيران و اميران آلبويه، همچون ابن العميد و پسرش ابوالفتح و سپس كتابخانه بزرگ عضد الدوله ديلمى بوده است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به مدت هفت سال خازن كتابخانه ابن العميد بود،(تجارب ج 6 حوادث سال 359 ه)كتابخانهاى كه فهرست آن 1056 برگ بود(44 كراسه 24 برگ-آدام متز 1:297) و سرشار از كتابهايى كه همه زمينههاى علم و ادب را شامل مىگرديد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود گويد(حوادث سال 355)كتابهاى آن بيش از صد بار مىشد.يا كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى، كسى كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تجارب الأمم را هم به نام او نوشته است.مقدسى در احسن التقاسيم (ص 449)آن را چنين وصف مىكند: «گنجورى از بزرگان شهر بر اين كتابخانه اشراف دارد.هيچ كتابى نبود كه تا آن زمان تصنيف شده باشد و عضدالدوله آن را در كتابخانهاش گرد نياورده باشد.در هر سوى آن گنجينههايى است.به همه ديوارهاى دالان و آن گنجينهها، اطاقكهايى از چوب منقوش به درازاى يك قد و پهناى يك ذرع چسبيده است...دفترها بر رفها چيده شدهاند.براى هر دسته از آنها اطاقكها و فهرستهايى است ويژه كه نام كتابها در آن ثبت شده است. جز بزرگان كسى را بدان راه نيست.» بدون شك، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از اين گنجينهها سود فراوانى برده است.مايههاى تاريخى ويژهاى كه منحصرا در كتاب او ديده مىشود-خواه درباره پيش از اسلام خواه پس از اسلام-برگرفته از منابعى است كه در آن گنجينهها فراهم بوده است. | #گنجينههاى بزرگ و گرانبهاى آل بويه.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در تجارب الامم حتى نسبت به دورهاى كه موازى طبرى است بويژه در روزگار پيش از اسلام، متنهاى بىنظير و پر ارزشى را مىآورد كه در آثار مورخانى چون طبرى،[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]،[[ابن خلدون]] و ديگران ديده نمىشود.براى نمونه اندرز اردشير را نام بايد برد كه به تعبير مينوی «ترجمه عربى آن امروزه در كتاب تجارب الامم براى ما محفوظ و على العجاله بعد از اوستا قديمترين سندى است كه در شكل كتاب براى ما باقى مانده است.» يا زندگينامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشروان و سخنرانى او كه سرشار از اطلاعات صريح و مستنبطى است كه پژوهندگان تاريخ آن دوره را براستى به كار مىآيد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] اين متنهاى بىهمتا و اين اضافات پر ارج را كه ويژه كتاب او است از كجا آورده است؟[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] افزون بر جنبههاى فلسفى و استادى و عضويت در انجمنهاى علمى زمان و عنوانهاى ديگر، سرپرست كتابخانههاى بزرگ وزيران و اميران آلبويه، همچون ابن العميد و پسرش ابوالفتح و سپس كتابخانه بزرگ عضد الدوله ديلمى بوده است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به مدت هفت سال خازن كتابخانه ابن العميد بود،(تجارب ج 6 حوادث سال 359 ه)كتابخانهاى كه فهرست آن 1056 برگ بود(44 كراسه 24 برگ-آدام متز 1:297) و سرشار از كتابهايى كه همه زمينههاى علم و ادب را شامل مىگرديد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود گويد(حوادث سال 355)كتابهاى آن بيش از صد بار مىشد.يا كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى، كسى كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تجارب الأمم را هم به نام او نوشته است.مقدسى در احسن التقاسيم (ص 449)آن را چنين وصف مىكند: «گنجورى از بزرگان شهر بر اين كتابخانه اشراف دارد.هيچ كتابى نبود كه تا آن زمان تصنيف شده باشد و عضدالدوله آن را در كتابخانهاش گرد نياورده باشد.در هر سوى آن گنجينههايى است.به همه ديوارهاى دالان و آن گنجينهها، اطاقكهايى از چوب منقوش به درازاى يك قد و پهناى يك ذرع چسبيده است...دفترها بر رفها چيده شدهاند.براى هر دسته از آنها اطاقكها و فهرستهايى است ويژه كه نام كتابها در آن ثبت شده است. جز بزرگان كسى را بدان راه نيست.» بدون شك، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از اين گنجينهها سود فراوانى برده است.مايههاى تاريخى ويژهاى كه منحصرا در كتاب او ديده مىشود-خواه درباره پيش از اسلام خواه پس از اسلام-برگرفته از منابعى است كه در آن گنجينهها فراهم بوده است. | ||
#ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر [[ثابت بن قره|ثابت بن قرّه]] صابى حرّانى (221-288 ه)دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى) تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.( | #ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر [[ثابت بن قره|ثابت بن قرّه]] صابى حرّانى (221-288 ه)دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى) تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.(كلودكاهن، دانشنامه ايران و اسلام)، دليل بر اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتاب ثابت بن سنان سود جسته تصريح خود [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است(ج 5، حوادث سال 319 ه). | ||
#:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23)گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزديك ديد.» | #:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23)گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزديك ديد.» | ||
#:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص 8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده (به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول)در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال) تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. | #:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص 8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده (به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول)در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال) تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
از نسخههاى خطى تجارب الامم جز دو نسخه كه از ديد كميت كامل است، و نيز چند پاره | از نسخههاى خطى تجارب الامم جز دو نسخه كه از ديد كميت كامل است، و نيز چند پاره نسخه، در دست نيست: | ||
#اياصوفيا (شماره 3116 تا 3121).در تصحيح متن تجارب الأمم اساس كار ما همين نسخه است.اين نسخه از لحاظ كميت كامل است و همه بخشهاى ششگانه تجارب الامم را (بدون احتساب ذيل)در بر مىگيرد.به خط محمد بن على بن محمد ابوطاهر بلخى است.كتابت بخش نخست در ربيع الاول سال پانصد و پنج(505) هجرى و بخش پايانى آن يعنى بخش ششم در ربيع الاول سال پانصد و شش(506) هجرى يعنى در مدت يك سال پايان پذيرفت.قطع نسخه كوچك است.هر صفحه داراى 12 سطر و هر سطر مشتمل بر 13 كلمه است.آغاز بخش نخست پس از بسم الله الرحمن الرحيم، چنين است: «الحمد لله رب العالمين، حمد الشاكرين و صلواته على محمد النبيّ و آله أجمعين.قد أنعم الله علينا معاشر خدم مولانا الملك السيد الأجلّ...»، و پايان بخش ششم چنين:إلاّ أنّه لم يظهر أمره لأحد.هذا آخر ما عمله الأستاذ ابوعلى احمد بن محمد بن يعقوب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] -رضى الله عنه-و صلواته عليه محمد النبىّ و آله أجمعين و حسبنا و نعم الوكيل. | #اياصوفيا (شماره 3116 تا 3121).در تصحيح متن تجارب الأمم اساس كار ما همين نسخه است.اين نسخه از لحاظ كميت كامل است و همه بخشهاى ششگانه تجارب الامم را (بدون احتساب ذيل)در بر مىگيرد.به خط محمد بن على بن محمد ابوطاهر بلخى است.كتابت بخش نخست در ربيع الاول سال پانصد و پنج(505) هجرى و بخش پايانى آن يعنى بخش ششم در ربيع الاول سال پانصد و شش(506) هجرى يعنى در مدت يك سال پايان پذيرفت.قطع نسخه كوچك است.هر صفحه داراى 12 سطر و هر سطر مشتمل بر 13 كلمه است.آغاز بخش نخست پس از بسم الله الرحمن الرحيم، چنين است: «الحمد لله رب العالمين، حمد الشاكرين و صلواته على محمد النبيّ و آله أجمعين.قد أنعم الله علينا معاشر خدم مولانا الملك السيد الأجلّ...»، و پايان بخش ششم چنين:إلاّ أنّه لم يظهر أمره لأحد.هذا آخر ما عمله الأستاذ ابوعلى احمد بن محمد بن يعقوب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] -رضى الله عنه-و صلواته عليه محمد النبىّ و آله أجمعين و حسبنا و نعم الوكيل. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
#بخش ششم:اياصوفيا، شماره 3121، تعداد برگ 260(520 ص).مشتمل بر رخدادهاى سال 326 تا 369 هجرى. | #بخش ششم:اياصوفيا، شماره 3121، تعداد برگ 260(520 ص).مشتمل بر رخدادهاى سال 326 تا 369 هجرى. | ||
#:نسخه اياصوفيا نسخهاى است به لحاظ قدمت و صحت نسبى بسيار ارزشمند. | #:نسخه اياصوفيا نسخهاى است به لحاظ قدمت و صحت نسبى بسيار ارزشمند. | ||
#:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها | #:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها بود، در عمل ناكام ماندند و اين سه بخش همچنان متروك ماند.چاپ عكسى كايتانى همراه با ملحقاتى است به زبان انگليسى از اين قرار:در بخش نخست، مقدمه كايتانى (5 صفحه)، سخنى از آمدروز)zordemA(درباره [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (13 صفحه)فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونى)inoleM.G(لسترنج)egnartseL.G(فهرست مطالب و فهرست اعلام را پيش از چاپ يك بار ديده بوده است. | ||
#:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)، فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم، جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع ظهيرالدين روذراورى (مشتمل بر سالهاى 369 تا 389 هجرى)را همراه با بخش هشتم تاريخ ابوالحسين هلال بن المحسّن بن ابراهيم صابى كاتب (مشتمل بر سالهاى 389 تا 393)در يك مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود.(قاهره 1914-1916)آمدروز در نيمه راه تصحيح ذيل درگذشت كه مارگليوث نيمه دوم آن را تصحيح كرد و كار را به پايان برد(مارگليوث، مقدمه).I.P(پس، همه آنچه آمدروز و در نهايت مارگليوث تصحيح و چاپ كردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الأمم بود با افزودن يك مجلد الحاقى (ذيل روذراورى+بخش هشتم تاريخ هلال صابى). | #:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)، فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم، جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع ظهيرالدين روذراورى (مشتمل بر سالهاى 369 تا 389 هجرى)را همراه با بخش هشتم تاريخ ابوالحسين هلال بن المحسّن بن ابراهيم صابى كاتب (مشتمل بر سالهاى 389 تا 393)در يك مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود.(قاهره 1914-1916)آمدروز در نيمه راه تصحيح ذيل درگذشت كه مارگليوث نيمه دوم آن را تصحيح كرد و كار را به پايان برد(مارگليوث، مقدمه).I.P(پس، همه آنچه آمدروز و در نهايت مارگليوث تصحيح و چاپ كردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الأمم بود با افزودن يك مجلد الحاقى (ذيل روذراورى+بخش هشتم تاريخ هلال صابى). | ||
#:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه (11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | #:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه (11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
#نسخه كامل ملك به شماره 4145.نسخهاى است از لحاظ كميت كامل.در يك جلد رحلى بزرگ و در 1014 صفحه.آغاز و انجام آن با آغاز بخش نخست و پايان بخش ششم نسخه اياصوفيا برابر است.نام كتاب محمود طباطبايى اردستانى است.تاريخ استنساخ 1294 قمرى.خوش خط ولى پر غلط است.علاوه بر بياض كه در آغاز آن بسيار است، سراسر نسخه آكنده از تصحيف و اشتباه است.اين نسخه به تنهايى قابل اعتماد نيست. | #نسخه كامل ملك به شماره 4145.نسخهاى است از لحاظ كميت كامل.در يك جلد رحلى بزرگ و در 1014 صفحه.آغاز و انجام آن با آغاز بخش نخست و پايان بخش ششم نسخه اياصوفيا برابر است.نام كتاب محمود طباطبايى اردستانى است.تاريخ استنساخ 1294 قمرى.خوش خط ولى پر غلط است.علاوه بر بياض كه در آغاز آن بسيار است، سراسر نسخه آكنده از تصحيف و اشتباه است.اين نسخه به تنهايى قابل اعتماد نيست. | ||
#نسخه ناقص ملك.به شماره 4324.تعداد برگ 231(462 ص)قطع وزيرى، نام كاتب محمد بن داود حسينى مشهدى.تاريخ استنساخ 1307 قمرى.آغاز: «و دخلت سنة احدى و مائة...»پايان: «فلم يؤثر شيئا فلما نظر...تمت...» اين نسخه حوادث سال 101 تا 256 هجرى را در بر مىگيرد.ظاهرا مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است كه مجلد اول و سوم آن مفقود است. | #نسخه ناقص ملك.به شماره 4324.تعداد برگ 231(462 ص)قطع وزيرى، نام كاتب محمد بن داود حسينى مشهدى.تاريخ استنساخ 1307 قمرى.آغاز: «و دخلت سنة احدى و مائة...»پايان: «فلم يؤثر شيئا فلما نظر...تمت...» اين نسخه حوادث سال 101 تا 256 هجرى را در بر مىگيرد.ظاهرا مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است كه مجلد اول و سوم آن مفقود است. | ||
#نسخه ناقص آستانقدس.(به شماره 4090) | #نسخه ناقص آستانقدس.(به شماره 4090)، دانشگاه تهران، مركزى، ميكروفيلم شماره 1638 و عكس شماره 6188/3(سه بخش)،257 برگ،514 صفحه (جمع سه بخش)-آغاز و پايان آن برابر با نسخه ناقص ملك است.تاريخ كتابت 1297.اين نسخه نيز مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است. | ||
#نسخه پاريس.)1B.A,refehS.8385,barA.taN.lbiB,siraP(نسخهاى است ناقص مشتمل بر حوادث 249 تا 315 هجرى.(كايتانى، مقدمه lllX) | #نسخه پاريس.)1B.A,refehS.8385,barA.taN.lbiB,siraP(نسخهاى است ناقص مشتمل بر حوادث 249 تا 315 هجرى.(كايتانى، مقدمه lllX) | ||
#بادليان.)408.oN.liru;753,hsraM(اين نسخه نيز ناقص است و فقط حوادث 340 تا 365 هجرى را در بر مىگيرد. | #بادليان.)408.oN.liru;753,hsraM(اين نسخه نيز ناقص است و فقط حوادث 340 تا 365 هجرى را در بر مىگيرد. |
ویرایش