۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوحنيفه' به 'ابوحنيفه ') |
جز (جایگزینی متن - '،ج' به '، ج') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
برخى هم او شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى مى گويد از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش مى كرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گويد کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهل بيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | برخى هم او شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى مى گويد از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش مى كرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گويد کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهل بيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | ||
علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات ميان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در اين دوره، فضائل ائمه توسط فاطميان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهل بيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در يك روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسين عليهالسلام سخن بگويد ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و | علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات ميان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در اين دوره، فضائل ائمه توسط فاطميان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهل بيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در يك روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسين عليهالسلام سخن بگويد ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهايه، ج 13، ص 194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت مى ورزد و با تمجيد از ايشان ياد مىكند. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش